اکبر منتشلو
روزنامهنگار
«حداقل در هر بازی یک امتیاز کسب میکردی یا یک در میان بازیها را میبردی یا میباختی تا در پایان هفته ششم، اینقدر جایگاه تو روی نیمکت تیمت متزلزل نمیشد. من تضمینی برای ادامه کار شما نمیدهم و فرصت زیادی نخواهی داشت.» این بخشی از مکالمه یک مدیرعامل باشگاه لیگ برتری با سرمربی تیماش است که اتفاقاً به نظر میرسد مصداقهای زیادی در لیگ برتر فوتبال کشورمان دارد و متأسفانه با وجود اینکه شاهد کیفیت خیلی خوبی در این رقابتها نیستیم، اما برخی از سرمربیان در این فصل، به حداقلها هم دست پیدا نکردند و ضعف فنی و تاکتیکی این سرمربیان بخوبی از نتایج تیمشان مشخص است. طبق صحبتهای مدیرعامل گفته شده، حالا چند تیم شامل حرفهای این مدیرعامل میشود.
سرمربیان تیمهایی مثل مس کرمان، هوادار، آلومینیوم اراک، صنعت نفت آبادان و ملوان حداقل کسانی هستند که مصداق حرف این مدیرعامل میشوند و در نگاه واقعبینانه جایگاه متزلزلی در روی نیمکت تیمشان دارند. بدون هیچ عذر و بهانهای باید بپذیریم که حق با مدیران عامل این تیمها است اگر همه آنها این جمله را به سرمربیان تیمشان بگویند. هر چند شاید شرایط برخی تیمها مثل ذوبآهن، نساجی مازندران و... هم خیلی بهتر از آنها نباشد، اما حداقل پنج تیم از شانزده تیم لیگ برتر چنین شرایطی را دارند. این نکتهای است که متأسفانه در تار و پود حاشیههای مختلف فوتبال کشورمان گم میشود و خیلیها به این توجه ندارند با هزینههای زیادی که برای برخی باشگاهها و در کل برای فوتبال حرفهای کشورمان میشود، هنوز این رقابتها نتوانسته انتظارات را برآورده کند و لیگ برتر فوتبال کشورمان آن کیفیت لازم را ندارد که خواه ناخواه این شرایط به تیم ملی کشورمان نیز تحمیل و منتقل میشود.
این شرایط برخی باشگاهها است و بدتر اینکه در همین فوتبال نیمبند و مثلاً حرفهای عدهای از سرمربیان که اتفاقاً کارنامه ضعیفی در سالهای گذشته داشتهاند، منتظر نیمکت همین تیمها هستند و با بازارگرمی خود را هر روز به یک تیم نزدیک میکنند.
طی روزهای گذشته با جدایی پرکاس از صنعت نفت آبادان این موضوع داغتر هم شده و هر روز گزینههای زیادی برای این باشگاه مطرح میشود که به طور قطع هیچ کدام از آنها حتی نزدیک به واقعیت هم نیست و فقط به طور واضع نشان میدهد که برخی از سرمربیان با هر کارنامهای فقط میخواهند در لیگ برتر باشند و حتی ناکامی سرمربیان و شرایط بد برخی تیمها نیز برای آنها حجتی برای نپذیرفتن مسئولیت در این تیمها نیست.
از صنعت نفت که حالا وضعیت نیمکتش مشخص نیست، اگر بگذریم این شرایط برای خیلی از تیمها هم در حال رقم خوردن است. همین مربیان که گفته شد، حتی به تیمهایی که هنوز امیدوار به کسب نتایج بهتر با مربیان فعلیشان هستند، نیز رحم نمیکنند و با پروپاگاندای رسانهای، نام خود را برای این تیمها مطرح میکنند. جای تأسف بیشتر و بالاتر آنجا است که بسیاری از مدیران عامل نیز گرفتار همین سرمربیان میشوند و هدایت تیمشان را مجدداً به کسانی میسپارند که با نگاهی گذرا به کارنامه آنها میتوان فهمید آنها نیز نمیتوانند ناجی تیمشان شوند.
این موضوع مهم متأسفانه از نگاه بسیاری از مسئولان و مدیران فوتبال چه در باشگاهها و چه در فدراسیون فوتبال مخفی مانده و کار به جایی رسیده که برخی تیمها در یک فصل از رقابتها، بارها نیمکت خود را دستخوش تغییرات میکنند و در نهایت هم به نتیجه مطلوبی دست پیدا نمیکنند و فقط تیمها و باشگاهها، بدهیهای انباشته شامل حالشان میشود.
با همین شرایط و وضعیت، طی سالهای گذشته بارها و بارها شاهد نابود و محو شدن بسیاری از تیمهای ریشهدار بودیم که حالا خبری از آنها نیست.
به نظر میرسد تیمهای پایین جدول بیشتر از سایر تیمها باید در خصوص تغییرات روی نیمکت تیمشان وسواس داشته باشند و گرفتار کسانی نشوند که به هر قیمتی فقط میخواهند دستی در فوتبال داشته باشند و متأسفانه دانش و تجربه حداقلی را هم در این حوزه ندارند.