سمیرا شیرمردی
روزنامهنگار
هر وقت لیگ به یک تعطیلی نسبتاً طولانی میرسد بحث تغییر سرمربی تیمهایی که نتایج دلخواه را نگرفتند خیلی زود شروع میشود. صنعتنفت آبادان یکی از این تیمها بود که دست به کار هم شد و با رضا پرکاس قطع همکاری کرد. از زمانی که بحث رفتن پرکاس به وجود آمد، نامهای زیادی برای جایگزینی او مطرح شد که همین مسأله نشان میداد فوتبال ایران به گونهای دچار قحطی سرمربی درجه یک شده است. در این میان نام مربیانی چون عبدالله ویسی، رضا عنایتی، علیرضا منصوریان و... مطرح شد اما آبادانیها برای به خدمت گرفتن هر کدام دچار تردید شدند و یک سؤال بزرگ دارند. اینکه این نفرات میتوانند صنعتنفت را از بحران خارج کنند یا نه و هواداران چه واکنشی به هر کدام از این گزینهها خواهند داشت؟
شاید خیلیها فکر کنند آبادانیها کمی حساس هستند و به خاطر هواداران نمیتوانند هر گزینهای را انتخاب کنند اما بررسی نام سرمربیانی که بیرون ماندهاند نشان میدهد شرایط اینچنین نیست و واقعاً فوتبال ایران با مشکل سرمربی مواجه شده است.
همین مسأله هم باعث شد تیمی مثل آلومینیوم اراک که از نتایج راضی نیست، با مجتبی حسینی برای جانشینی مهدی رحمتی مذاکره کند. اگرچه این تیم پیشنهاد مالی بهتری نسبت به پیکان برای حسینی داشت اما سرمربی خودروسازان با این پیشنهاد موافقت نکرد تا آلومینیوم هم با مشکل گزینه جانشینی مواجه شود.
حالا به جز صنعتنفت آبادان، تیمهای دیگری از جمله آلومینیوم اراک و نساجی مازندران که از نتایج راضی نیستند، تنها چند گزینه برای جانشینی پیش روی خود دارند. این گزینهها باعث شد آلومینیوم و نساجی به دنبال سرمربیان تیمدار باشند و حتی قید تغییر سرمربی را بزنند. بررسی گزینهها نشان میدهد این تیمها حق دارند برای تغییر سرمربی عجله نکنند.
در بین گزینهها میتوان به نامهایی چون مجید جلالی، فیروز کریمی و حسین فرکی اشاره کرد. این نفرات به گونهای دیگر بازنشسته شدهاند و کمتر تیمی به سراغ آنها میرود. البته شاید این مربیان همچنان مایل به سرمربیگری باشند اما معمولاً تیمهای پرهوادار به سراغ آنها نمیروند چون احتمالاً چندان خوشایند هوادارانشان نباشند.
به جز این نفرات، علیرضا منصوریان، عبدالله ویسی، داود مهابادی، مهدی پاشازاده، سهراب بختیاریزاده و... بیرون ماندهاند که هر کدام از آنها هم مسائل خاص خود را دارند. منصوریان یکی از مربیانی است که به شکل عجیبی نامش برای گزینههای تیمهای مختلف و حتی تیم ملی و امید ایران به گوش میرسد اما حالا خبر میرسد او قرار است لژیونر شود. این خبر هم تعجب خیلیها را به دنبال داشت که باید دید بالاخره چه تیمی سراغ این سرمربی ایرانی رفته و به دنبال چه جایگاهی است.
عبدالله ویسی بعد از قهرمانی استقلال خوزستان، دیگر موفقیتی به دست نیاورد. او از سپاهان و فولاد خوزستان اخراج شد و با بدشانسیهای زیادی مواجه شده. ویسی که این روزها در غم از دست دادن مادرش به سر میبرد یکی از گزینههای صنعتنفت آبادان محسوب میشود اما باید دید شانس به او رو میکند یا نه. داود مهابادی و مهدی پاشازاده تجربه چندانی در لیگ برتر ندارند و همین مسأله هم باعث میشود تیمها با تردید به سراغ آنها بروند. سهراب بختیاریزاده هم شرایطی مشابه مهابادی و پاشازاده دارد با این تفاوت که او در خوزستان محبوب است. بختیاریزاده ظاهراً یکی از گزینههای صنعتنفت است اما او در زمان سرمربیگریاش معمولاً ناکام بوده و نتوانسته موفقیتی به دست بیاورد.
به جز این نفرات، واقعاً گزینه دیگری وجود ندارد که بتواند یک تیم بحرانزاده لیگ برتری را نجات دهد. همین مسأله هم نشان میدهد فوتبال ایران دچار قحطی سرمربی شده و در این سالهای اخیر نتوانست سرمربیان خوبی تربیت کند. این در حالی است که در یک برهه از زمان مربیان خوبی چون جواد نکونام، محمد ربیعی، مهدی رحمتی و... به فوتبال ایران معرفی شدند. البته شاید یکی از مشکلات اصلی این اتفاق، اعتماد نکردن تیمهای لیگ برتری به مربیان جوان باشد. الان مربیان زیادی از
جمله مجتبی جباری، قاسم دهنوی و... کلاسهای مربیگری را گذراندهاند اما از تیمهای لیگ 2 و حتی باکو پیشنهاد داشتند اما تیمهای لیگ برتری حتی به آنها فکر نکردهاند.