هومن جعفری
روزنامهنگار ورزشی
دهه 80، وقتی روزنامهنگاری ورزشی برای من به یک حرفه بسیار جدی تبدیل شد، رسم بود که روزنامهنگارها شانس خود را برای دیده شدن با فهرست تیم ملی، امتحان میکردند. یعنی اینکه صبر میکردند تا سرمربی تیم ملی (برانکو، شاهرخی، براگا یا هر مربی دیگری در تیم بزرگسال یا تیم المپیک)، فهرست تیم ملی را منتشر کند تا فریاد «وا عدالتا» و «وا حق فلانی خورده شدا» سر بدهند و دیده شوند! این بخشی بود از بازی مرسوم آن موقع که روزنامههای کاغذی در اوج بودند و هنوز سایتها وارد چرخه رسانه نشده بودند. جالب اینکه هنوز هم این بازی پر طرفدار است و مخاطب هم دارد.
حالا که از من خواسته شده تا پیرامون تیم ملی و فهرست کیروش بنویسم، یاد دهه هشتاد میافتم. دو دهه روی فهرست تیمهای ملی مختلف نوشتهایم و آخرش هم آب از آب تکان نخورده! الان هم همین است. اینکه بخواهم فهرست کیروش را بالا و پایین کنم و ببینم کدام بازیکن خوب است و کدام بد و کدام بازیکن شانس دارد و کدام نه، کار عبثی است. دستکم شما که این مطلب را میخوانید، شاید برایتان فهرست تیم ملی مهمتر از منی باشد که این را مینویسم.
من فقط به این اشاره میکنم که تیم ملی نخستین پوستاندازی خود با کیروش را تجربه میکند. کیروش زمانی برای انتشار فهرستهای چندگانه ندارد و دو ماهه باید خودش را آماده حضور در قطر نماید. هر که را بر میگزیند و هر که را خط میزند، اختیار تام دارد. کار مربی انتخاب کردن است و الان زمان نداریم برای بازی «وا عدالتا» و «وا حق فلانی خورده شدا» تلف کنیم! بچسبید به تیم ملی و سرمربیاش و از او حمایت کنید. تمام!