هومن جعفری
روزنامهنگار ورزشی
چقدر تماشا کردن تیمی که آرام آرام، پوسته خستگی دوران بدنسازی را کنار میزند و از پیله ناآشنایی مربی و بازیکن با تفکرات و خصوصیات یکدیگر، بیرون میآید، لذت دارد خاصه تیمی که هم برایش هزینه شده و هم کیفیت نفرات و کادر فنی آن، از نتایج گرفته شده، به مراتب بالاتر است. فارغ از قصه رنگ، لذت دارد وقتی ببینیم یک تیم بتواند به اندازه بضاعت انسانیاش بازی کند و این نوید را بدهد که این بضاعت، بزودی افزایش هم خواهد یافت. این همان چیزی است که به آن ارزش افزوده میگویند و در فوتبال ایران حکم کیمیا را دارد. اینکه مثلاً تیمی با ارزش فلانقدر میلیارد را به دست سرمربی بدهی و شش ماه بعد ارزش تیم به فلان به اضافه فلانقدر افزایش یابد. استقلال هنوز اندازه بضاعت نیمکت و ترکیبش بازی نکرده اما یک فصل بازی با همین کیفیت نمایش شکوهمند مقابل نساجی، خیال ما را از بابت آن ارزش افزوده کذایی راحت خواهد کرد.
اما استقلال هر چقدر مقابل تیمهای دیگر بدشانس بود و به در بسته خورد، مقابل نساجی که آمده بود فوتبال بازی کند، کار را راحت و آرام و آسان پیش برد. یک گل زودهنگام و یک نمایش تهاجمی بسیار تماشایی، کمک کرد تا استقلال هرچه دلش میخواست در زمین انجام بدهد. در حقیقت غیبت و خلأ یک مهاجم تمام کننده درجه یک مثل مامه تیام، چقدر در این بازی احساس شد. یک مهاجم ششدانگ در این بازی میتوانست تعداد گلهای خود را از هتتریک بیشتر کند. در نظر بگیرید که یامگا فقط در پنج دقیقه آخر سه گل نزد یا شهباززاده هم برای فرار از انتقادات دستکم سه بار برای گل زدن اقدام کرد و به جایی نرسید. سه باری که با کمی از خودگذشتگی، به هت تریک پاس گل تبدیل میشد!
هر چه از استقلال بازی با نساجی تعریف کنیم کم است. اگرچه آقای ساپینتو باید حواسش باشد یک تعویض نگه دارد تا بازیکنان خیلی برای گل زدن، تکروی نکنند. تعویض آخر، برای همین روزهاست!