اگر بهدنبال تصویری واضح از ناامیدی یک تیم هستید، چهره محمد صلاح در بازی چهارشنبه شب در ناپل همان است. مهاجم مصری هیچ وقت از تعویض شدن خوشش نیامده، او متنفر است و این حس بیشتر میشود وقتی تیم 4 بر یک عقب باشد و نیم ساعت وقت تا پایان مسابقه باقی مانده باشد. به هر حال اوضاع آنفیلد مناسب نیست و صلاح هم مثل لیورپول بهدنبال نتیجه، ریتم و اعتماد به نفس است.
او در هفت مسابقه رسمی اول فصل دو گل زده-سوپرجام را حساب نمیکنیم- و این یعنی بدترین شروعش از زمان انتقال به لیورپول در سال 2017 را داشته. در دو فصل قبل در این مقطع شش گل زده بود.
در حال حاضر رویای رسیدن به کفش طلای لیگ برتر-که میتواند چهارمی او در شش فصل باشد- خیلی بعید به نظر میرسد چون ارلینگ هالند همین حالا دو رقمی شده و آمار گلزنیاش هر 49 دقیقه است در مقایسه با هر 270 دقیقه صلاح.
البته او را نباید تنها مقصر مشکلات لیورپول دانست. او قربانی تیمی است که راهش را در ساختار، سازمان، انرژی و هر چیز دیگر گم کرده است. او شاید یکی از بهترینهای جهان باشد اما آنها هم افت میکنند.
یورگن کلوپ بعد از باخت تحقیرآمیز در زمین ناپولی گفت لیورپول باید از نو شروع کند اما صلاح بیشتر باید به عادتهای قدیمی برگردد تا اینکه کارهای جدید انجام دهد. اگر لیورپول بتواند او را راه بیندازد، بقیه دنبالش میآیند.
کلید حل مسأله نه تنها در بازگشت تیاگو آلکانتارا است که تسلط و نبوغ را به خط میانی بر میگرداند بلکه در داروین نونیس است که خط حمله جدید لیورپول باید حول محورش شکل بگیرد. حالا خاطرهای دوردست شده اما در بازی ترکیبی صلاح و نونیس در بازی سوپرجام مقابل منچسترسیتی و همچنین گل اول به فولام نشانههای امیدوارکنندهای بود. در هر دو بازی، هر دو گل زدند و به یکدیگر پاس گل دادند و حضور نونیس در محوطه جریمه ترس و بهت و همچنین سرعتی که میتواند به کار صلاح بیاید، ایجاد میکرد.
مشخصاً خط حمله لیورپول تغییر کرده، جدایی سادیو مانه خبر بزرگ تابستان بود اما آنچه به همان اندازه یا بیشتر مهم بود، رهاکردن سیستم متکی به مهارتهای فردی روبرتو فیرمینو بهعنوان مهاجم نوک بود. این برزیلی در هفتههای اخیر کمی از آن تکنیک را رو کرده و این حس وجود دارد که وقتی او روی فرم باشد، تیم فوتبال منسجمتری ارائه میکند اما قطعاً نونیس، لوییس دیاس و دیوگو ژوتا آینده تیم را میسازند و سؤال اینجا است که چطور لیورپول این تغییر را مدیریت میکند و چه آثاری میتواند روی صلاح و مدافعان کناری تیم، ترنت الکساندر آرنولد و اندی رابرتسون داشته باشد.
فرم صلاح در نیمه دوم فصل قبل بهشدت افت کرد و او در 20 بازی آخرش تنها چهار گل زد حتی تعداد ضربات به سمت دروازهاش هم کم شد تا جایی که بعد از تساوی بدون گل هفته قبل با اورتون از اینکه بیشتر در عرض بازی میکند، انتقاد شد. صلاح معمولاً در ضربه به سوی دروازه در لیگ اول است اما در این فصل پشت سر امثال آنتونی گوردون و رودریگو مورنو است، هالند و هری کین بمانند. صلاح هنوز در یک مسابقه بیشتر از یک ضربه به سمت چهارچوب نداشته و در برد 9 بر صفر مقابل بورنموث نه گل زد نه پاس گل داد. نباید تصور کرد قرارداد جدید 350 هزار پوند در هفتهای او روی نگاهش اثر گذاشته یا مغرورش کرده، صلاح بارها دید حرفهای و سختکوشی در تمرین و انگیزهاش برای شکستن هر رکوردی در لیورپول را ثابت کرده. باید باور داشت این یک افت موقت است که با بازگشت ژوتا و نونیس و حضور تیاگو و یک خط میانی منسجم و با ساختار درست، صلاح دوباره اوج میگیرد و وقتی این اتفاق بیفتد، آسمان آنفیلد خیلی روشنتر از اینها میشود.
آتشبازی کاتالانها در کادیس
بازی بارسلونا در خانه کادیس در هفته پنجم لالیگا یکی از پرتماشاگرترین بازیهای این هفته فوتبال اروپا بود اما نه فقط به خاطر برد 4 بر صفر کاتالانها بلکه به دلیل اتفاقی که در اواخر آن رخ داد؛ حمله قلبی یک تماشاگر سالخورده که با واکنش به موقع تیم پزشکی و کمک بازیکنان از مرگ گریخت. کادیس در حالی پا به میدان گذاشت که هر 4 بازی قبلیاش را باخته و 10 گل خورده بود و حتی یک گل هم نزده بود. بارسلونا در این بازی که ستاره لهستانیاش روبرت لواندوفسکی نشان داد هنوز در اوج است - او یک گل زد و پاس گل داد - 75 درصد از زمان نیمه اول بازی تملک توپ داشت. او در 5 بازیاش در تمامی رقابتهای فصل جاری برای بارسلونا 8 گل زده است. علاوه بر گلزنی در این بازی او پس از وقفه 55 دقیقهای بازی به خاطر مشکلی که برای هوادار رخ داد، یک پاس گل هم داد. علاوه بر او فرنکی دیونگ زننده گل اول و سرخیو بوسکتس کاپیتان بارساییها هم دیگر مهرههای کلیدی این تیم بودند.
دیونگ یکی از عوامل سلطه بارسلونا بر میانه میدان بود و به تیمش برای رخنه به دیوار دفاعی مستحکم کادیس کمکی بسزایی کرد. گل او در دقیقه 55 بود که فشار و استرس از دست دادن امتیاز را از بارساییها دور کرد. دریافت خوب هافبک هلندی از پاسی که گاوی داد و ضربه دقیقش قفل دروازهها را در نیمه دوم شکست. برخلاف او همتیمی اسپانیاییاش فران تورس یکی از ضعیفترین بازیکنان حاضر در میدان بود. یک بار دیگر او نمایشی ارائه کرد که نشان میداد چرا نقشش در برنامههای تاکتیکی ژاوی کمرنگ شده است.البته او خوب دریبل میزد و توپ را جلو میبرد اما حتی یک سانتر یا پاس بلند دقیق نداشت و در نهایت ژاوی متقاعد شد که ماندن این بازیکن به صلاح تیم نیست و عثمان دمبلهای را به میدان فرستاد که در دقایق پایانی بازی گلزنی کرد. در حالی که از نظر فنی هیچ یک از بازیکنان کادیس حرفی برای گفتن نداشتند، دروازهبان آنها خرماییس لدسما به یک دلیل دیگر به قهرمان بازی تبدیل شد. او به محض اطلاع از دچار شدن هوادار تیمش به حمله قلبی زودتر از سایر بازیکنان در میدان دست به کار شد و با سرعت تمام خودش را به کنار زمین رساند تا دستگاه شوک قلبی را بگیرد و آن را به دست دو پزشکی برساند که در حال احیای هوادار از حال رفته بودند.