سام ستارزاده
روزنامهنگار ورزشی
کارلوس کیروش را شاید یک سرمربی ناکام پس از جدایی از تیم ملی بدانید، شخصی که در دو قاره با کلمبیا و مصر از کسب بلیت قطر بازماند و حال، ما این بلیت را به سادگی برایش فراهم آوردیم تا سیکیو پنجمین جام جهانیاش را تجربه کند.
اما بزرگترین ارزشی که با بازگشت کیروش به فوتبال ما افزوده میشود را روی کاغذ و با خطکشهای فنی نمیتوان اندازه گرفت.
در مقطعی که مهمترین فرصت آمادهسازی ملیپوشان برای جام جهانی با بیتدبیری فدراسیوننشینان موقت سوخت، تیم ملی علنیترین موضعگیری دوگانه تاریخش را در مورد اعتماد به دراگان اسکوچیچ به خود دید؛ دودستگی که با بیپروایی در صفحه شخصی اینستاگرام بازیکنان نیز ابراز میشد. یوزهای پارسی به شخصیتی محبوب و آزمون پسداده نیاز داشتند که نظم و جدیت را به اردوی ملی بازگردانده و تمرکز بازیکنان را از حواشی بیشمار فوتبالمان بهسوی دنبالکردن اهداف بزرگ درون مستطیل سبز ببرد.
با بیبرنامگی چند ماه گذشته فدراسیون، تحقق رویای صعود از گروه در جام جهانی حتی با بزرگترین مربیان جهان تضمینی ندارد و یک عملیات دشوار بهحساب میآید؛ اما امید به پیمودن این مسیر پرپیچوخم با سرمربی ایجاد میشود که بیش از هر تاکتیکی، به شاگردانش بیاموزد که مانند یک خانواده در کنار هم بجنگند؛ تمام اختلاف سلیقهها را کنار بگذارند و علیه دشمن مشترک یکدست و متحد شوند.