هومن جعفری
روزنامهنگار ورزشی
آنچه باید رقم میخورد خورد و پرسپولیس توانست با لطف درخشش دو بازیکن جدید خود، یک برد حساس دیگر را جشن بگیرد و با حالی خوش و خیالی راحت، به ادامه مسیر بیندیشد. در این روزها که سر رقبا هر کدام جایی به چیزی بیاهمیت و پیش پا افتاده گرم شده، پرسپولیس یحیی به هر شکل ممکن از پس رقبای خود میگذرد و به جلو حرکت میکند. یحیی حالا تیمی بهتر از همیشه در اختیار دارد که انگار با تفکرات او خو گرفتهاند و با سرعت به سمت جلو حرکت میکنند.
پرسپولیس نیاز به زمان داشت تا هم بازیکنان جدیدش با هم هماهنگ شوند و هم اینکه مشکل تمام کنندگی در خط حملهاش با حضور بازیکن جدید مرتفع شود که شد. لوکادیا از همان روزهای اول حضورش هم با وجود سنگینی و ناآمادگی موقت بدنی، تمام کننده و زهردار نشان میداد و مشخص بود که جایگیری را به خوبی بلد است. او تا امروز، هیچ گل عجیب و غریبی نزده که مثلاً نیاز به دریبل زدن یک ورزشگاه و فرار از تله صدها تکل ساق شکن و روبهرو شدن با چندین خط دفاعی زرهی و آماده باشد. لوکادیا ارباب گلهای راحت و بدون نیاز به انرژی است. یک حضور، یک تقه و تمام!
تمام آنچه به این مهاجم هلندی، ارزش و اعتبار میدهد، هنر جایگیری و
تمام کنندگی اوست و همین برایش کافی است. با همین دو فاکتور، او تا آخر عمرش در خاورمیانه بیمه است، سرزمین وسیع نفرین شدهای که مهاجمان بومیاش، فوتبال را با نگاه کردن کارتون فوتبالیستها یاد گرفتهاند و همچنین با یک تصور غلط دیگر! اینکه مهاجم برای حلال بودن گلش، حتماً باید عین جاسوسهای فیلمهای خارجی، از تلههای انفجاری و دیوارهای بلند و خطوط دفاعی مسلح عبور کند و با فداکاری تمام و در حالی که جفت رباطهایش در آستانه پاره شدن قرار گرفته، توپ را به تور بچسباند.
لوکادیا فوتبال را جور دیگری یاد گرفته. تک ضرب، سریع، با صرف کمترین انرژی! در حالی که بقیه مهاجمان ما میکوشند عین ابرقهرمانهای شرور فیلمهای هندی، همه محل را کتک بزنند، او مثل مأمور 47 در سری بازی و فیلمهای هیتمن، با یک شلیک ساده کار را تمام میکند!