سعید آقایی
روزنامهنگار ورزشی
درست مطابق انتظار بود. حتی یک جاهایی پایینتر از انتظاری که داشتیم. یعنی پیشبینی میکردیم که از این بدتر باشد اما خب بدتر نشد! اما آیا مراسم رونمایی از جامجهانی میتوانست بدتر از این باشد؟! مراسمی که در بدی چیزی کم نداشت و کامل بود! یعنی اگر قرار باشد نمونه کاملی از بدترین را مثال بزنیم، باید به همین مراسم اشاره کنیم. آنچه حتی در بد بودن میتواند به عنوان سرفصل در کلاسهای تئوریک و دانشگاهی تدریس شود!
یعنی ببینید که در برج میلاد چه اتفاقی افتاد، شما این کار را نکنید! برای بد بودن همه چیز مهیا بود؛ از مجری برنامه تا عواملی که هر کدام به تنهایی برای نابود کردن یک پروژه کافی به نظر میرسند اما جمیع آنها کمک کرد تا بدترین برنامه تاریخ را شاهد باشیم.
آنقدر بد و شرمآور که حتی آبرو و اعتبار یک ملت و مملکت را برابر چشمان از حدقه درآمده دو نماینده خارجی بر باد داد و سبب شد تا رفتاری دور از شأن و ادب از سوی نماینده فیفا شاهد باشیم. آنجا که بیاعتنا به تمامی جمعیت خودی و نخودی روی استیج و حاضر در سالن جام را با عصبانیت زیر بغل زد و با فریاد جمعیت را شکافت و از سالن خارج شد.
برنامهای که به روشنی برای بار nام ثابت کرد که در این سرزمین برنامه، ساختار، تیمورک، تشکیلات و واژههایی از این دست بیمایهاند و هیچ اعتباری ندارند. حرص و آزمندی در گرفتن یک عکس یادگاری با جامجهاننما و شلوغکاری تهوعآور روی استیج با گلواژههایی که از پشت میکروفون توسط مجری جو زده ملغمهای را درست کرده بود که بیتردید نظیر آن را هیچ کجا نمیتوان دید الا همین سرزمین! نظیر همان صحنههایی که پیشتر در ساختمان هرمی سبزرنگ بهارستان توسط مشتی نماینده آزمند برای گرفتن یک عکس سلفی با موگرینی خلق شده بود. آنها که خود را عصاره ملت میدانند، جلوتر از فوتبال در بیهویتی انگشتنمای خاص و عام شدهاند، اینکه دیگر فوتبال است و مشتی ستاره فراموش شده که جای خود دارد!