printlogo


کد خبر: 254386تاریخ: 1401/6/13 00:00
ضعف مدیریت سرمربی تیم ملی نگران‌کننده‌تر از مسائل فنی است
کابوس دومنک در انتظار اسکوچیچ؟

آرمن ساروخانیان
روزنامه نگار
در فاصله یازده هفته تا شروع جام جهانی 2022 دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی است و تلاش می‌کند این موقعیت ممتاز را حفظ کند، هرچند انتخاب رئیس جدید فدراسیون فوتبال بحث انتخاب یک سرمربی جدید را داغ کرده است.
مهدی تاج چند هفته پیش در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که به انتخاب یک مربی بزرگ شبیه کی‌روش فکر می‌کند و هر چند در روزهای گذشته این موضوع را مسکوت گذاشته، ولی باور عمومی این است که مربی پرتغالی احتمالاً به زودی به تهران می‌آید تا برای سومین بار هدایت تیم ملی را در جام جهانی به عهده بگیرد.
البته اسکوچیچ هم موافقانی دارد که برای بقای او تلاش می‌کنند و در روزهای گذشته سعی کردند هزینه بازگشت کی‌روش را بالا ببرند. مهمترین استدلال آنها این است که سرمربی جدید زمان زیادی برای آشنایی با بازیکنان و پیاده کردن برنامه‌هایش ندارد و بهترین گزینه برای نشستن روی نیمکت تیم ملی در قطر خود اسکوچیچ است.
خداداد عزیزی که در این گروه قرار دارد، در برنامه تلویزیونی فوتبال برتر گفت که تیم ملی با کی‌روش نتوانسته از گروهش صعود کند و اگر با اسکوچیچ هم صعود نکند، اتفاقی رخ نخواهد داد: «ما دو بار با آقای کی‌روش به جام جهانی رفتیم و حالا هم با اسکوچیچ به این رقابت‌ها صعود کرده‌ایم. چه فرقی می‌کند؟ اگر به این نتیجه رسیدند که آقای کی‌روش را برگردانند تشخیص خودشان است ولی نظر شخصی من و برداشتم از هشت سال حضور او، این است که ما دو بار به جام جهانی رفتیم ولی نتیجه نگرفتیم. توقع من این بود که با او در جام ملت‌ها نتیجه بگیریم که نگرفتیم.»
تیم ملی در جام جهانی روسیه برای اولین بار توانست 4 امتیاز بگیرد و فقط یک امتیاز تا صعود فاصله داشت، ولی عزیزی بدون اشاره به این پیشرفت، عملکرد کی‌روش در این تورنمنت را ناموفق می‌داند. با چنین منطقی اگر تیم ملی در قطر یک امتیاز بگیرد فرقی با 4 امتیاز دوره قبل ندارد و هر دو در یک ظرف قرار می‌گیرد.

هشدارها را جدی بگیرید
تهدید بزرگتر برای تیم ملی فقط صعود نکردن از مرحله گروهی نیست. بی‌نظمی‌های اردوی قبلی نشان داد که اسکوچیچ کنترل زیادی روی بازیکنانش ندارد و این می‌تواند هشداری برای یک فاجعه بزرگتر در قطر باشد.
تنش‌های ملی‌پوشان با اسکوچیچ در استوری‌های‌شان آشکار شد و این موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. هر چند حمید استیلی، سرپرست تیم ملی تأکید دارد که سوءتفاهم‌ها برطرف شده، ولی این آتش زیرخاکستر روشن مانده و در لحظات سخت دوباره شعله‌ور خواهد شد.
فوتبال ایران تجربه جام جهانی 2006 را دارد که تیم با مجموعه‌ای از اختلافات به آلمان رفت و به محض اولین شکست آنها خودش را نشان داد. کنترل تیم از دست برانکو خارج شد و انرژی تیم بابت درگیری‌های داخلی هدر رفت.
چهار سال بعد تیم ملی فرانسه اسیر ماجراهایی چند برابر شدیدتر شد که برای قهرمان جام جهانی 1998 یک آبروریزی تاریخی بود. رمون دومنک در یورو 2008 نتایج ضعیفی گرفته بود، ولی فدراسیون فوتبال این کشور تصمیم گرفت او را حفظ کند. او در شرایطی به آفریقای جنوبی رفت که کاریزمایش را از دست داده و تیمش گرفتار چنددستگی بود. شکست در بازی اول مقابل مکزیک جرقه‌ای بود که آتش اختلافات را شعله‌ور کرد. فحاشی آنلکا علیه سرمربی‌اش به بیرون درز کرد و روی جلد روزنامه اکیپ رفت. دیگر چاره‌ای جز اخراج آنلکا نمانده بود و بازیکنان در واکنش به این ماجرا از حضور در تمرین امتناع کردند.
موقعیت متزلزل این روزهای اسکوچیچ یادآور وضعیت دومنک پیش از جام جهانی 2010 است. او محبوبیت زیادی در تیم ندارد و نیمی از بازیکنان او را قبول ندارند. شاید این اختلاف در اردوهای تدارکاتی خودش را نشان ندهد، ولی در شرایط سخت بیرون می‌زند. جام جهانی بالاترین حد فشار روی بازیکنان است، بخصوص وقتی شروع تورنمنت برای تیم ملی مقابل یکی از مدعیان قهرمانی، انگلیس باشد. تک تک جملاتی که بازیکنان بعد از بازی با ضربان قلب بالا در میکس زون به زبان می‌آورند، در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب خواهد داشت. هر اتفاق کوچک و بزرگی در جام جهانی برد خبری فوق‌العاده‌ای دارد و با استوری‌های اینستاگرام که با یک تماس تلفنی حذف می‌شود، قابل مقایسه نیست.
اسکوچیچ در اردوی اخیر تیم ملی کنترلی روی بازیکنانش نداشت و چطور می‌توان انتظار داشت که در جام جهانی بتواند این گروه را سر و سامان بدهد و از آبروی فوتبال ایران دفاع کند؟


Page Generated in 0.0037 sec