وصال روحانی
الحاق مجدد کاوه رضایی به استقلال پس از پنج سال بازی او در سه تیم بلژیکی بهترین خریدی بود که آبیهای تهرانی میتوانستند در این «پیشفصل» لیگ بیست و دوم صورت دهند.
جذب سجاد شهباززاده 33ساله از سپاهان هم که 20 روز پیش روی داد، یک اقدام نقل و انتقالاتی خوب بود اما رضایی هم قدری جوانتر از سجاد و به تبع آن آیندهدارتر از وی است و هم به سبب پنج فصل تمرین و مسابقه دادن در یک لیگ شاخص اروپایی قطعاً پیشرفتهتر و تواناتر از شهباززاده به حساب میآید و کاراییهای او بیشتر از این مهاجم پیشین نفت تهران و سپاهان اصفهان است. کاوه رضایی به سبب همین پیشینه اروپاییاش، به واقع از سطح رایج در لیگ برتر فوتبال ایران بالاتر است و در مرتبهای رفیعتر از آن قرار میگیرد زیرا همه میدانیم اسلوبهای رایج در تمرینات لیگ ایران و روال و اتفاقات جاری در مسابقات آن هرگز به سطحی نمیرسد که در اروپا برقرار است.
چیزهایی که فقط در فوتبال ایران دیده میشود
شاید گفته شود لیگهای بلژیک و هلند هرگز به سطح پنج لیگ اروپا (انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه) نمیرسند و با اینکه این برآورد به خودی خود صحیح است اما ژوپیلرلیگ (بلژیک) و اردیویژه (هلند) قطعاً چندین و چند کلاس بالاتر از لیگ پرخطا و سرشار از حاشیه و مملو از ندانمکاریهای اداری لیگ ایران قرار دارند و وجوه آموزشی آنها و پیشرفت و ارتقایی که شامل حال بازیکنان حاضر در خود میکنند، هرگز با خروجیهای اندک لیگ ایران که هر گوشه آن میلنگد، همسویی نمیکند و ده برابر آن سازنده و مفید است. لیگ بلژیک براساس حساب و کتابهایی روشن و برنامه و خط مشی مشخص و سودمندی حرکت میکند و گرفتار روزمرگیها و مشکلات بدوی و مسخرهای نیست که هر هفته در لیگ ایران میبینیم. در همین فصل اخیر نابسامانیهای موجود در لیگ برتر ایران به حدی رسید که بازیهای خانگی تیم نساجی در هر شهر و مکانی برگزار میشد الا آنجا که باید انجام میپذیرفت (ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر) و تیم هوادار هر هفته با احتمال برگزاری دیدارهای خانگیاش در مکانی متفاوت در تهران سر و کله میزد و در تیم شهرخودرو مشهد هر اتفاق مالکیتی و اجرایی و گرههای تشکیلاتی که میشد تصور کرد روی میداد و قطعاً توافق میکنید که رخدادهایی از این دست در لیگ بلژیک تحقق نمییابد.
او مدتی نزول کرد اما...
کاوه رضایی پس از شروع خوبش در شارلروا و حتی حضوری قابل قبول در کلاب بروژ و سپس بازگشت به شارلروا، در یکی دو فصل اخیر فروغ اولیهاش را تکرار نکرد و دچار قدری نزول شد اما او هنوز همان بازیکنی است که هفت، هشت سال پیش در سایپا و سپس ذوبآهن چهره شد و در استقلال هم درخشید و از این تیم تهرانی بهعنوان پل عبورش به سمت فوتبال اروپا سود جست. او حالا با تجربیات برگرفته از آن فصول اروپاییاش اگر باتجربهتر و تواناتر از دوران قبلی حضورش در لیگ ایران نباشد، قطعاً پایینتر هم نیست. به واقع به لطف حضور او و افزوده شدن شهباززاده و احتمال ابقای کوین یامگا آبیها میتوانند مطمئن باشند که تواناییهای تهاجمیشان بسیار بیشتر از فصل پیش خواهد بود و اگر خط دفاعیشان حتی 70 درصد از عملکرد عالی فصل گذشتهاش باشد، حملهوران آبیپوش میتوانند با درصد بالاتری از فرصتسازی و گلزنی استقلال را به سوی قهرمانی تازهای سوق دهند.