مازیار فیروزی - لیگ ملتهای والیبال و عملکرد ضعیف ایران. انتقادها سرازیر شدهاند و خیلی از آنها درست است. البته این وسط حمایتهای زیادی هم هست که آنها هم بجاست. با این حال نمیشود به راحتی از کنار این مسأله عبور کرد که چرا والیبال ایران برگشت به عقب کرده؟ چرا هیچ ثباتی نیست و چرا دوباره رسیده به زمانی که آرزویمان بود تا از کره و ژاپن یک «ست» بگیریم؟
حامیان میگویند تیم جوان شده است، الان وقت نتیجهگیری نیست و نباید از نسل فعلی انتظاری داشت. همه اینها قبول اما مگر تغییر نسل به همین راحتیهاست؟ این اسمش بیگدار به آب زدن است نه تغییر نسلی که حامیان فدراسیون از آن یاد میکنند. در هیچ کجای دنیا والیبال جهان به این شکل نیست که باتجربهها کنار گذاشته شوند و نسل جوان بیایند و برای خودشان کسب تجربه کنند. حتی این را هم میگذاریم کنار. شخصاً احترام زیادی برای مربیان ایرانی قائل هستم اما والیبال هم مثل خیلی از رشتههای دیگر باید در رأس آن یک مربی خارجی باشد. بدون تعارف از زمان رفتن ولاسکو، نزول والیبال ایران آغاز شد و کسی هم به فکر نبود. در خیلی از رشتهها مثل کشتی و وزنهبرداری هم علماش را داریم و هم مربیانی که میتوانند خارج از ایران هدایت تیمهای بزرگ را در اختیار بگیرند اما ماجرای رشتههایی مثل والیبال و حتی بسکتبال فرق میکند. ایرادی هم نیست اگر یک خارجی با تجربه در رأس کار باشد، مثل سالهای قبل. فرایند انتقال تجربه و دانش روز به این شکل راحتتر صورت میپذیرد و والیبال میتواند دوباره در همان مسیری قدم بردارد که به راحتی شاخ غولهای دنیا را بشکند و اگر هم قرار است جوانگرایی اتفاق بیفتد، روی اصول حرفهای پیش برود.