یادداشت
وصال روحانی
محمدرضا توکلی تنیسور مطرح دهه 70 کشورمان که در آن زمان رقابتی طولانی و نزدیک با رامین رضیانی بر سر عنوان مرد اول تنیس ایران داشت و اینک در 51 سالگی به طور ضربتی جانشین اکبر طاهری سرمربی مستعفی تیم ملی تنیس شده، روز جمعه (3 تیر) «سرپا سوخته» راهی شهرک امید در شمال شرق تهران شد تا تورنمنتی را ببیند که با شرکت تمامی تنیسورهای مطرح بزرگسال کشورمان (البته منهای حمیدرضا نداف) در شش زمین خاک رسی این شهرک در جریان است و مجموع جوایز آن 85 میلیون تومان است و دوشنبه به پایان میرسد. او هر روز به آنجا میرود تا جدیدترین شرایط مدعیان پوشیدن پیراهن ملی را چک کند و پس از اتمام این رقابتها و دو تورنمنت بعدی که در ادامه تیرماه در کرج و اصفهان برگزار میشود، اعضای تیم ملی تنیس را انتخاب کند. این تیم باید از اواسط مردادماه در رقابتهای گروه سوم جام دیویس 2022 در منطقه آسیا – اقیانوسیه که مسابقاتش در ویتنام برگزار میشود و حدود 15 تیم در آن شرکت میکنند، حضور یابد و با توجه به اینکه فقط دو تیم نخست جواز صعود به گروه دوم آسیا را به دست میآورند، اولین خواسته توکلی این است که توقعات از وی در سطحی معقول باشد. معنای صریحتر این قضیه این است که از او صعود را نطلبند زیرا در این شرایط سخت حتی ابقا در گروه سوم نیز که با پیروزی سال پیش تیم ملی در گروه چهارم با رهبری طاهری به دست آمد، نوعی موفقیت خواهد بود.
محمدرضا چطوری؟
بد نیستم، دارم چهارچشمی مسابقات شهرک امید را میبینم تا مدعیان و آمادهترینها را شناسایی کنم.
حتماً میدانی که در فاصله کمتر از 45 روز تا شروع پیکارهای گروه سوم آسیا فرصت برای ساختن یک تیم ملی قوی و موفق در آوردگاه ویتنام بسیار کم است.
بله، خودم این حرف را به آقای عزیزی (رئیس فدراسیون تنیس) زدم و اتمام حجت کردم که از من توقعات غیر معقول نداشته باشند. با تیمی که در این فرصت تنگ ساخته شود، نمیتوان شقالقمر کرد.
مبنای انتخاب نفرات را چه فاکتوری میگذاری؟ تجربه بیشتر شرکتکنندگان یا هرکس را که صرفنظر از مسائل سنی در جمعبندی نتایج این سه تورنمنت به رتبههای بالا رسید، به ویتنام میبری؟
چارهای جز انتخاب راه دوم ندارم. وقت برای کار اول نیست، چون بررسیهای دقیق میخواهد. من در پایان تورنمنت سوم 8 نفری را که در مجموع 3 پیکار خرداد و تیرماه اول تا هشتم شدهاند به اردوی ملی میآورم و 10 روز روی آنها کار میکنم و در نهایت چهار نفر برتر را به رقابتهای گروه سوم آسیا میبرم.
چه باید کرد تا تنیسورهای ما به سطح موردنظر برسند و لااقل از گروه سوم آسیا پایینتر نروند؟
قسمت عمدهای از کار دست خود تنیسورها است. تا زمانی که خودشان مدیریت لازم را بر زندگی کاریشان نداشته باشند و از نظر مالی مهیای شرکت در تورنمنتهای مختلف نشوند، نمیتوان به پیشرفتی واقعی رسید. کار فقط در دست مربیان نیست، تنیس یک ورزش بهشدت انفرادی و مبتنی بر شخصیت ورزشکاران آن است و به میزان خواهندگی و اشتیاق آنها بستگی دارد.
در 12-10 سال اخیر که کمپیدا بودی، چه میکردی؟
شاگردانی داشتم و به آنها درس تنیس میدادم و حتی بینشان چند نفر تا سطح تیمهای ملی تنیس ردههای نوجوانان و جوانان هم ارتقا یافتند.
یادمان هست که در سال 86 هم بهعنوان سرمربی تیم ملی تنیس ایران در گروه سوم آسیا که از قضا مسابقات آن در تهران برگزار شد، شرکت داشتید. چه خاطرهای از آن رقابتها در ذهنتان حک شده است؟
مهمترین مسأله و ماندگارترین خاطره در آن رقابتها این بود که با تیمهای بسیار قویتری مثل تایلند، تایوان و فیلیپین مسابقه داشتیم و رقابتها بسیار سختتر از امروز بود و عرقمان حسابی درآمد. اینک رقبای ما در این پیکارها تیمهای کوچکتری در سطح سنگاپور، اردن و کامبوج هستند و خود ویتنام هم که میزبانی را برعهده دارد، «مالی» نیست. در سال 1386 فقط تیم اول گروه 3 آسیا به دسته دوم صعود میکرد و ما دوم شدیم و حسرتاش را خوردیم. الان هر دو تیم اول و دوم بالا میروند.
چه اطلاعاتی از پیکارهای ویتنام و رقبای ما در این مسابقات دارید؟
اطلاعات من اندک است زیرا همین دو سه روز پیش (چهارشنبه اول تیر) به این سمت منصوب شدم و وقت برای «سرچ» دادن و جمعآوری اطلاعات درباره آنها را نداشتهام، ولی از همین امروز مشغول این کار میشوم و با افراد مطلع هم صحبت میکنم تا ببینم رقبای ما چکارهاند.
جوانان امیدسازی مثل سینا مقیمی، سیاوش شیردل، محمد مهبد، یونس کلاور و البته حسام یزدی طی دو سه سال اخیر در تنیس ما رو آمدهاند و همینطور امیرحسین بادی و علیرضا بهزادپور. چقدر با روال کار آنها آشنا هستید؟
اکثرشان را کم و بیش میشناسم و میکوشم در این سه تورنمنت که تمام دار و ندار تنیس ما در آن حاضرند، بقیه را هم زیرنظر بگیرم. کارهای پیش روی من فراوان است، بنابراین سؤال و جواب کافی است، ولم کنید تا بروم و به آنها برسم!