ترافیک مهرهها در دفاع وسط و هافبک میانی سرخها
پرسپولیس و دردسرهای ثروت!
وصال روحانی
تعدد مهرههای تازه جذب شده به پرسپولیس بخصوص در مرکز خط دفاعی و در پست هافبک میانی تشخیص بهترین ترکیبها را برای این مناطق در فصل پیش رو سختتر از گذشته کرده است. بعد از استخدامهای اخیر، سرخهای تهرانی صاحب این بازیکنان قدیمی و جدید در پست دفاع وسطند: علی نعمتی، فرشاد فرجی، علیرضا ابراهیمی، گئورگی گولسیانی و مرتضی پورعلی گنجی و تازه فراموش نکنیم که بازنشستگی خودخواسته سیدجلال حسینی (و یا بازنشستگی تحمیل شده به وی) او را به ناچار از جمع بازیکنان شاغل در این تیم خارج کرده و به گروه مربیان و کادر فنی قرمزها گسیل داشته است وگرنه آنان در یک سیستم دفاع چهار نفره خطی 6 مهره برای دفاع وسط که فقط دو نفر در آن میگنجند، در اختیار میداشتند. همین حالا و با وجود بازنشستگی سیدجلال، گروه مربیان تیم سرخپوش پایتخت نمیدانند از بین پنج گزینه موجود کدام دو نفر را برای هر یک از دیدارها برگزینند و با اینکه کیفیت کار حریفان و خصایل و نوع بازی تیمهای رقیب نیز در تعیین این امر و شناسایی ترکیب دفاع وسط قرمزها بسیار سهیم خواهد بود ولی چه بدون این عامل و چه با در نظر گرفتن این نگرش قرمزها اینک در منطقهای دچار ترافیک نیروهای در دسترس شدهاند که تا همین دو ماه پیش و بواقع در طول لیگ بیست و یکم از بابت کمبود نظرات موجود رنج میبردند و نگران هر فقره مصدومیت احتمالی و تازهای بودند که در فوتبال و مسابقات پیوسته و سنگین آن بسیار مرسوم و از بدیهیات است و دامان نفرات هر تیمی را به کرات در طول هر فصل میگیرد.
چیزی که یحیی تا پایان فصل نفهمید
فراموش نکنیم که در واپسین هفتههای فصل قبل سرخها دچار مشکل مصدومیت مزمن و ناآمادگی یکی دو مدافع وسط خود (سیدجلال و فرجی) شده و به ندرت توانستند از آنها سود جویند و چنان مسألهای سبب شده بود انتخابهای نخست یحیی گلمحمدی برای این پست حساس و سرنوشتساز با احتساب نفرات غایب، ابراهیمی و نعمتی یعنی تنها گزینههای موجود و در دسترس باشند. امروز اما شرایط بسیار متفاوت نشان میدهد و اگر تمام افرادی که نامشان آمد و پنج مدافع وسط پرسپولیس را تشکیل میدهند، در دسترس باشند و از مصدومیت رنج نبرند و بهدلیل محرومیت از صحنه دور نمانند، انتخاب بهترین نفرات و مناسبترین ترکیب از بین آنها کار بسیار سختی خواهد بود. درست است که شرایط و مقتضیات هر مسابقهای نیز در این ارتباط شرط است و هر مربیای باید نوع چیدن مدافعان تیمش براساس روش بازی مهاجمان تیم رقیب باشد اما مسائل دیگری هم باید لحاظ شود. یکی ایجاد هماهنگی کاری بین مدافعان وسط موجود و شناخت زوجهایی که بهترین راندمان را در این ارتباط داشته باشند و دیگری، داشتن آمادگی لازم برای انجام هر تغییر لازم و اجتنابناپذیر و سریع و عوض و بدل کردن بازیکنان در عین حفظ عامل هماهنگی و کار مشترک همسو بین آنها. سختی کار در این زمینه زمانی بیشتر میشود که در نظر بگیریم یحیی گلمحمدی یکی از ضعیفترین، کندترین و مخدوشترین عملکردها را در این ارتباط طی فصل گذشته داشت و با وجود انجام دهها آزمون و امتحان و گزینش در بین نفرات موجود، در یک لیگ 30 هفتهای تا پایان این مسابقات هم نفهمید بهترین ترکیب دفاع وسط تیم کدام است و از آن همه جابهجایی و انتخاب آرایشهای متفاوت در طول لیگ به نتیجهای مشخص نرسید و نفهمید که از بین فرجی، نعمتی، ابراهیمی و سیدجلال کدام زوج را برگزیند که جواب بدهد و بهترین عملکرد را داشته باشد.
دستهایی که کاملا باز است
همین سرگشتگی اینک و پس از اضافه شدن سروش رفیعی و سعید صادقی به جمع هافبکهای پرسپولیس در این منطقه هم احساس میشود و اینجا هم دردسرهای ثروت که موجب شده خریدهای زیادی داشته باشند و با ابهامهای برخاسته از آن مواجه گردند، ملموس است. این تیم البته عذر محمد شریفی همیشه نیمکتنشین را خواسته و بعید است که رضا اسدی ناموفق را هم حفظ کند ولی بدون آنها هم صاحب کمال کامیابینیا، میلاد سرلک، امید عالیشاه و احسان پهلوان در پست هافبک میانی است و چنانچه پیشنهاد پر صرفه فولادیها به پهلوان، او را متقاعد و راهی اهواز نکند، جمع چهار نفره فوق با اضافه شدن رفیعی و صادقی به گروه 6 نفرهای تبدیل میگردند که انتخاب بهترین ترکیب از میان آنها سخت و زمانبر خواهد بود. شاید استدلال و عنوان شود که پهلوان در کنارههای زمین هم قابل استفاده است و عالیشاه نیز همین طور ولی باز ترافیک موجود در حدی است که سرخها برخلاف فصل پیش دستشان برای انواع گزینشها در هافبک میانی باز است و همین مسأله و مشخص نبودن هماهنگترین نفرات و لزوم میدان دادن به آنها به حد کفایت، کاری است که زمان زیادی خواهد برد و به آسانی حاصل نخواهد آمد. شاید سرلک، کامیابینیا، عالیشاه و پهلوان به سبب پیشینه همکاری قبلیشان و دو سه فصل تمرین و کار مشترک، مشکل حادی برای هماهنگی نداشته باشند اما این امر شامل صادقی تازه وارد نمیشود و سروش رفیعی هم نمیتواند امیدوار به پیشینه حضور (کمتر از یکساله)اش در جمع قرمزها باشد زیرا در آن زمان که حدود 3 سال پیش بود، شماری از نفرات فعلی قرمزها در این تیم حضور نداشتند و تازه واردان کنونی را هم در ترکیب آنان نمیدیدیم.
داشتن بهتر از نداشتن است!
اینها مسائلی است که در فاصله نه چندان زیاد تا شروع فصل تازه مقابل قرمزها خودنمایی میکند ولی بعضی هم این را یک خوشبختی میدانند زیرا داشتن هافبکهای خوب و همسطح به تعداد زیاد به خودی خود چیز بدی نیست و بسیار بهتر از نداشتن آنها است و فقط تلاش برای هماهنگی میخواهد و شناختن آرایشهایی که
بهتر و بیشتر جواب بدهد.