گزارش
آرمن ساروخانیان
سا پینتو، بردیف و مورایس. سه نیمکت مهم لیگ برتر به مربیان خارجی سپرده شد. اگر استقلال بعد از جدایی ناگهانی مجیدی مجبور شد سراغ پینتو برود، اولویت تراکتور و سپاهان مربی خارجی بود. شاید اگر گلمحمدی قرارداد بلندمدتی نداشت، ممکن بود پرسپولیس هم بخواهد از یک گزینه خارجی روی نیمکت استفاده کند.
مربیانی که به ایران آمدهاند در مقیاس بینالمللی چندان مطرح نیستند یا از دوران اوجشان فاصله دارند. پرتغال در این سالها مربیان مطرح زیادی را به فوتبال دنیا معرفی کرده، ولی پینتو را بیشتر با دوران بازیگریاش میشناسند. موفقیت بردیف در لیگ درجه دوم روسیه به سالها قبل برمیگردد و مورایس هم بابت دستیاری مورینیو شهرت دارد. با این حال انتظار میرود که همین مربیان بتوانند تیمهایشان را متحول کنند یا حداقل چند قدم جلوتر ببرند. مربیانی مثل استراماچونی و برانکو هم در ردیف مربیان تراز اول اروپایی قرار ندارند، ولی در فوتبال ایران نقش مؤثری داشتند و هنوز آثار کارشان از بین نرفته.
بازگشت دوباره به سمت مربیان خارجی را میتوان نشانهای از نارضایتی باشگاهها و هواداران از عملکرد مربیان ایرانی دانست. فصل گذشته باشگاهها به دلیل مشکلات مالی اکثراً به سمت مربیان ایرانی رفتند و ساغلام تنها مربی خارجی لیگ برتر بود. در این جمع تعدادی از مربیان جوان هم به چرخه مربیان اضافه شدند ولی نشانههای تحول فنی به قدری نبود که مدیران فوتبال را از رفتن به بازارهای بینالمللی منع کند. از طرف دیگر قیمتهای مربیان ایرانی به قدری بالا رفت که تفاوت زیادی با نمونههای خارجی ندارد و گاهی رفتارهای آنها هم با استانداردهای حرفهای فاصله زیادی داشت.
حضور این سه مربی خارجی و تقابل آنها با گلمحمدی، قلعهنویی و نکونام میتواند رقابت جذابی برای لیگ برتر بسازد. مربیان داخلی اگر میخواهند فضای کارشان در آینده محدودتر نشود باید به فکر ارتقای کیفیت کارشان باشند، وگرنه تعداد مربیان خارجی در فوتبال ایران بیشتر خواهد شد.