سام ستارزاده
قربان بردیف، پانزدهمین سرمربی تراکتور عصر زنوزی در آستانه پنجمین فصل فوتبالی آن است؛ نامی همانند یان توشاک، ژرژ لیکنس، مصطفی دنیزلی و فیروز کریمی پابهسنگذاشته، ولی با کارنامهای سنگینتر و رنگینتر از تمام صاحبان سابق نیمکت تراکتور. سرمربی ترکمنی که روزی روزگاری بارسلونا را در نیوکمپ و با روبینکازان به زانو در میآورد و با کنار زدن آژاکس، روستوف را برای نخستین مرتبه در تاریخشان به لیگ قهرمانان میرساند و برد بایرن و تساوی مقابل منچستریونایتد را در تاریخ موژیکیهای روسیه ثبت میکرد، در حالی پا به دره گرگها گذاشت که دو هفته قبل، از هدایت کایرات قزاقستان برکنار شد و یک هفته پیشتر از آن نیز، در رویارویی با آستانه (مهمترین رقیب کایرات در لیگ قزاقستان) طعم شکست تلخ شش بر صفر را چشیده بود.
بیشک حضور بردیف بهعنوان تنها سرمربی خارجی قطعیشده لیگ برتر، فصل بیستویکم آن را جذابتر خواهد ساخت؛ بخصوص از این جهت که تبار ترکمن و رابطه نزدیک بردیف با سردار آزمونی که در روسیه سالها تحت سرمربیگری وی رشد کرد، به انسگرفتن سریع وی با فضای فوتبال تبریز و ایران کمک میکند. اما نکته جالب توجه در همکاری پیشروی بردیف و تراکتور، نقش فنی پررنگی است که برای وی تعیین شده است.
بردیف در تبریز قرار است فراتر از یک سرمربی باشد؛ وی با حفظ سمت، مسئول و مدیر فنی باشگاه نیز خواهد بود تا روی فوتبال پایه و تأمین زیرساختهای باشگاه نظارت داشته باشد. بردیف سال گذشته نیز در کایرات شرح وظایف مشابهی داشته و پیشتر نیز در روستوف یک فصل در سمت مشاور و معاون مشغول به کار بوده است. تمام این سوابق، چهارچوب همکاری بردیف با پرشورهای تبریز را بستهای جذاب نشان میدهند. با این حال، صحبت از برنامه ۳ تا ۵ ساله با یک سرمربی ۶۹ ساله، در عین حال، تعجبآور و غیرقابل باور است؛ بویژه آن که کمتر از دو سال پیش، مدیران تراکتور از پیشبرد چنین برنامهای با رسول خطیبی سخن به میان میآوردند.
تجربه چهار فصل گذشته نشانداده که تراکتور بیش از نام بزرگ، به ثبات در سطوح فنی و مدیریتی نیاز دارد. باید دید که آیا آشتی دوباره زنوزی با علی خطیر و آغاز همکاری با گزینه مطرحی همچون بردیف میتواند زمینهساز این ثبات باشد یا خیر.