سعید زاهدیان
در بیست و یک دورهای که از لیگبرتر فوتبال ایران گذشته، مربیان خارجی متفاوتی سر از تیمهای باشگاهی ایران درآوردند؛ آستانه تحمل پایین هواداران و سوءمدیریت و امکانات ضعیف، اغلب اجازه موفقیت به امثال کالدرون، دنیزلی، آریهان، استیماچ، مانوئل ژوزه، کرانچار، ساغلام و استراماچونی و... را ندادند. به دلایلی، هرکدام آنها خیلی زود با ایران خداحافظی کردند. تنها نمونه موفق برانکو ایوانکویچ است که برای 4سال و نیم هدایت پرسپولیس را برعهده گرفت و نتایج درخشان و تغییر نسل در دوره طلایی این مربی رخ داد چراکه فوتبال ایران را میشناخت و زمان و ابزار کافی هم دراختیارش بود.
فارغ از اینکه در لیست بلند بالای خارجیها، مربیان خوب، بد یا متوسطی وجود داشتند بحثی نیست اما اغلب آنها هرگز زمان و امکانات کافی برای ایجاد تغییر نداشتند.
در آستانه فصل بیست و دوم، تراکتور سراغ یک مربی نام آشنا رفته؛ طبق خبری که باشگاه تراکتور منتشر کرد، قربان بردیف تنها سرمربی تیم بزرگسالان نیست بلکه نقش رئیس(Boss) را در این باشگاه خواهد داشت. رئیس در مفهوم باشگاهداری چیزی فراتر از سرمربی است و فلسفه باشگاه، ویژن، دورنما و هرآنچه مرتبط با مسائل فنی است را تحت اختیار خود میگیرد.
فرگوسن در منچستر رئیس بود نه سرمربی؛ یا کیروش در تیمملی همین کاراکتر را داشت. شاید به همین دلیل، در بسیاری موارد تصمیمات و دیدگاههایش درک نمیشد چون اساساً «مفهوم رئیس» در فوتبال ایران تعریف نشده است!
علی پروین بیآنکه تعریفی از واژه رئیس در باشگاهداری داشته باشد، در پرسپولیس همین نقش و اختیارات را از آن خود کرده بود.
قربان بردیف به فوتبال ایران آمده و قرار است در تراکتور مشغول به کار شود؛ براساس عنوانی که باشگاه تراکتور برای او تعریف کرده (مسئول و مدیر فنی)، این ذهنیت برای مخاطبان ایجاد شده که او چیزی فراتر از یک سرمربی است اما نوع کار و شرح وظایف این مربی برای اهالی فوتبال ایران روشن نیست. بردیف در روستوف، روبینکازان و سایر تیمهای قبلی، همواره رئیس بوده تا سرمربی و در قرارداد خود با تراکتور هم متوجه شده که باشگاه تبریزی از این مربی روسی چه میخواهد و بر اساس نیاز آنها، پروژهای طراحی کرده که خودش رئیس و ناظر بر اجرای آن است. در این مدل از کار، هواداران و مدیران تراکتور باید آنقدر صبور باشند و به او فرصت دهند تا ساختار مورد نظرش را در تبریز اجرا کند و از تراکتور باشگاهی متفاوت و حرفهای بسازد. سرمربی تنها بر بازیکنان تیم، تمرینات و نتایج متمرکز است و در کوتاه مدت شاید هم به نتیجه مطلوب برسد اما اگر تراکتور به این مربی اختیارات یک رئیس را داده، باید آستانه تحمل بالایی داشته باشد و در میان راه تردید نکند که بردیف انتخاب درستی هست یا نه.
امیدواریم بردیف هم پس از 6 ماه به سرنوشت سایر مربیان خارجی مبتلا نشود تا با یک شکایت بینالمللی، همین ساختار درب و داغان و معیوب فعلی را هم با شکایت میلیاردی به چالش بکشد!