نیازهای آینده منوط به جدایی لواندوفسکی یا گنابری است اما بایرن سعی کرده آنها را بررسی کند. کیمیش و گورتزکا، بازیکنان کلیدی خط میانی بایرن هستند و هر دو بخش قابل توجهی از فصل را بهدلیل بیماری و کووید 19 از دست دادند. کورنتین تولیسو هم همینطور و مارسل سابیتزر هم در اولین فصلش هرگز راه نیفتاد. گراونبرخ 20 ساله در ویژگیهای اساسی بازیکن خط میانی قدرتمند است، در لیگ هلند 66 درصد دوئلها و 77 درصد نبردهای هوایی را برده و 89 درصد پاسهایش به مقصد رسیده. او بخش بزرگی از آینده بایرن است.
مزروعی 24 ساله و بلندقامت هم ژوائو کانسلوی لیگ هلند بود و در دفاع و حمله مشارکت داشت اما مصدومیتهای متنوع و متعددی داشته و در چهار فصل اخیر تنها یک بار در رقابتهای مختلف بیش از سه هزار دقیقه بازی کرده.
مانه هم اگر بیاید تا حدی جای لواندوفسکی و گنابری را پر میکند. لیورپول در فصل قبل در بال چپ و مهاجم نوک از او بهره برد و در هر دو موفق بود اما او هم 30 سال دارد و مثل لواندوفسکی نمیتواند چندان در پرسینگ مشارکت کند. به هر حال کسی نمیتواند یک تنه جای لواندوفسکی را پر کند و اگر این لهستانی برود، روی امثال سانه، کینگزلی کومان غالباً مصدوم و موسیا فشار زیادی وارد میشود.
فصل قبل کجای کار ایراد داشت؟
دو نتیجه در فصل اول کار ناگسلمان ناامیدکننده بود با آنکه با وجود مصدومیتهای بزرگ با هشت امتیاز اختلاف قهرمان لیگ شدند و در 10 بازی لیگ قهرمانان 31 گل زدند و تنها 7 گل خوردند. یکی باخت 5 بر صفر مقابل بوروسیا مونشن گلادباخ در دور دوم جام حذفی و دیگری باخت 2 بر یک مقابل ویارئال در مجموع دو دیدار یکچهارمنهایی لیگ قهرمانان.
در دوره بازی با ویارئال خط حمله افت کرده بود و در شش تا از هشت بازی آن مقطع یا گل نزدند یا یکی زدند. باخت به گلادباخ هم به خاطر مسائل متعددی رقم خورد؛ مثل فصل اول مربی، بازیکن قلب خط میانی(اوپامکانو که تلاش میکرد جای داوید آلابا را پر کند) و مشکل مصدومیتهای متعدد در خط میانی اما به هر حال این مسائل به یک باخت سنگین و از دست رفتن شانس قهرمانی در یک جام منجر شد.
آیا باید نگران مدعی جدی قهرمانی بوندسلیگا باشند؟
اگرچه بایرن در رقابتهای اروپایی یکی از بهترین تیمهای قاره را به زمین میفرستد، اما معمولاً در بوندسلیگا به خاطر اینکه مبارز قدرتمندی را پیش رو نمیبیند، ضعیفتر عمل میکند. دورتموند یا اسیر مصدومیتها میشود یا در بدترین زمان افت میکند، لایپزیگ هم نتوانسته در طول فصل بهعنوان مدعی جلوهگری کند، تیمهای دیگر هم در بلندمدت یارای رقابت ندارند.
شاید در فصل پیش رو این رویه تغییر کند. دورتموند ارلینگ هالند را به منچسترسیتی داده اما در فصل قبل هم به نبود او عادت داشتند. برای حمله، کریم آدیامی را از سالزبورگ و برای دفاع سوله و نیکو اشلاتربک را از فرایبورگ آوردهاند ضمن اینکه هنوز بهدنبال تقویت خط حمله هستند. لایپزیگ هم با دومنیکو تدسکو در نیم فصل دوم بهترین تیم بود، چون خط دفاع سامان یافت و کریستوفر انکونکو به جادوگری ادامه داد. اگر انکونکو را حفظ کنند و از ابتدای فصل مثل نیمه دوم فصل قبل باشند، مدعی میشوند. بایرلورکوزن هم در فصل اول مربیگری جراردو سیوآنه جذاب بود. اگر فلورین ویرتز از مصدومیت رها شود با پاتریک شیک و موسی دیابی مثلث خطرناکی را تشکیل میدهد. همه مدعیان به شرطی میتوانند شانس یازدهمین قهرمانی بایرن را به خطر بیندازند که ستارههایشان را حفظ کنند.
بایرن در سال 1975 بعد از سه قهرمانی متوالی بوندسلیگا دهم شد. در سال 1992 بعد از هفت سال اول یا دومی، دهم شد. اگرچه بایرن همچنان یکی از بهترین تیمهای اروپا است و نخستین تیمی که ده قهرمانی متوالی در لیگ به دست میآورد اما به اندازه کافی ابهام درباره این فصلش وجود دارد.