بهناز میرمطهریان
آن استوریها و ویدیوهای بگو بخند و کریخوانی که از ملیپوشان در اردوی قطر میدیدیم، تنها ظاهر قضیه بود. البته این را دیگر بعد از مصاحبههایی که در روز آخر اردو از بازیکنان منتشر شد، متوجه شدهایم اما همه آنچه سردار، مهدی طارمی و سایر بازیکنان در انتقاد از شرایط اردو گفتند، تنها بخشی از اوضاع نابسامانی است که تیم ملی فوتبال ایران در این روزها دارد.
پیشبینیاش کار سختی نبود که دیر یا زود رویکرد یک بام و دو هوای فدراسیون فوتبال مقابل سرمربی تیم ملی و آشفتگی ریاست فدراسیون، چنین شرایطی را برای تیم ملی فوتبال رقم بزند و کنترل امور را از دست سرمربی و کادرفنی خارج کند. حالا اما دقیقاً در همان نقطهای ایستادهایم که نباید؛ چند دستگی بازیکنان تیم ملی و بیتوجهیشان به خواستههای اسکوچیچ بهعنوان سرمربی تیمملی.
با تجربههای تیم ملی در دو دسته کاملاً مشخص، راه خود را از یکدیگر جدا کردهاند و هر کدام برای خود فرمانروایی میکنند. جوانترها هم که راهی کاملاً جدا از باتجربهها دارند و شاید تنها بازیکنانی باشند که در تمرینات تحت فرمان اسکوچیچ هستند و آنچه سرمربی میخواهد را اجرا میکنند. درست همان زمان که بازیکنان قدیمیتر بعد از گرم کردن به سراغ تمرین پنالتی و کریخوانی برای یکدیگر میروند، همین جوانها هستند که خواستههای اسکوچیچ را در تمرین انجام میدهند. دراگان هم ناتوان از به راه آوردن آنها که از جمع جوانها جدا شدند و گویی تمریناتش را در حد خود نمیبینند!
ماجرا اما فقط به این معضل تمرینی سرمربی محدود نمیشود. آنچه از ملیپوشان ایران در سایر زمینهها دیده میشود هم هیچ نشانی از تیمی که آماده اعزام به جام جهانی باشد، ندارد. اغلب بازیکنان رژیم غذاییشان را رعایت نمیکنند یا لااقل در اردوی تیم ملی اینطور هستند. شبها هم که به اتاقشان میروند تا نیمههای شب را به بازی مافیا میگذرانند و مشغول تفریحاتی جز فوتبال هستند.
انگار که به این شیوه بخواهند اعتراضشان را از وضع موجود بیان کنند. آنها از لباسی که باید به خواست فدراسیون در جام جهانی بپوشند، رضایت ندارند، نسبت به پرداخت نشدن پاداشها گلهمندند، از بلاتکلیفی فدراسیون در برابر سرمربی تیم ناراحتند و اصلاً هیچ برنامه مشخصی برای خود در تیم ملی دریافت نکردهاند که انگیزهشان را برای کمک به تیم ملی بیشتر کند. این نارضایتی را البته در میان برخی اعضای کادرفنی، مثل فیزیوتراپها هم میتوان دید که همه میدانیم اگر آنها هم بخواهند مثل بازیکنان به شیوه دیگری اعتراضشان را نشان دهند، در ادامه راه با چه حجمی از مصدومیتها مواجه خواهیم بود.
همه این اتفاقات است که زمزمههای تغییر سرمربی تیم ملی را از میان خود ملیپوشان مطرح کرده است. از همان نشستی که با وزیر ورزش برگزار شد و چیزی از آن به بیرون درز نکرد. از همان زمزمههایی که بعد از بازی با الجزایر پررنگ شد و بخشی از آن را روزنامه پرتغالی به تلاش ملیپوشان برای بازگرداندن کیروش تعبیر کرده است.
میرشاد ماجدی، حق دارد که خبری از تغییر سرمربی تیم ملی نداشته باشد و این ماجرا را تکذیب کند اما در ادامه به موضع مبهم خود ادامه دهد چرا که در شرایطی نیست که سرمربی تغییر دهد اما بازیکنان تلاششان را برای این موضوع شروع کردهاند.