خونسردیاش در نگاه اول، توی ذوق میزند. حتی با خودت میگویی: «این آدم از جنس یخ است.» اما وقتی با او برخورد میکنی و همکلامش که میشوی، تازه مهربانیاش به دلت مینشیند. اگرچه خیلی آرام است و خونسرد. حتی اگر ناراحت هم شود خیلی ناراحتی در چهرهاش به چشم نمیآید. حرف از دیمیتری موزرسکی، مرد 2 متر و 18 سانتیمتری والیبال دنیاست. بازیکن اوکراینیالاصل تیم ملی والیبال روسیه که بعضیها به او لقب غول را میدهند. او که در ویترین افتخاراتش، جای خالی ندارد، دوست داشت با تیم سانتوری ژاپن قهرمانی آسیا را هم به آن اضافه کند. اما نشد. او حتی در فینال باشگاههای مردان آسیا، یک تنه مقابل پیکان هم ایستاد، اما وقتی کم آورد، موتور پیکان روشن شد و آرزوی مردان سرزمین آفتاب و موزرسکی را برباد داد.
همیشه در تلویزیون تو را یک آدم قد بلند میدیدم که سرویس و اسپک خوب میزدی و خوب دفاع میکردی و من تو را خوب میشناسمت. تو چقدر ما را میشناسی؟
این دومین بار است که به تهران میآیم و شهرهای دیگر ایران را ندیدهام. خیلی برای من هیجان انگیز است که اینجا هستم. البته این چند روز به جز هتل و سالن تمرین جای دیگری نرفتیم که نظر خاصی بدهم. چیزی که این مدت با آن آشنا شدم و برایم جالب است تاریخ و فرهنگ ایران است که مردمش خیلی مراقب آن هستند و برایم قابل احترام است.
در مورد تاریخ ما چی میدانی؟
باید بگویم اطلاعات زیادی ندارم اما در مورد زندگی ایرانیان میدانم که مردمی هستند که از فرهنگشان دفاع میکنند که خیلی خوب است.
آیا در مورد تاریخ یا مردم ایران کتاب خواندهای؟
نه تا حالا کتابی نخواندهام. اما از دوستان روسیام که در ایران بودند درباره این کشور شنیدهام. کاملاً نظراتی که از دوستانم شنیدم با چیزی که رسانهها و فضای مجازی کشورهای اروپایی و امریکا در مورد ایران میگویند، مغایرت دارد. آنها چیزهایی میگویند که دور از واقعیت است و من وقتی به ایران آمدم آنها را ندیدم. اطلاعات غلطی که رسانهها و روزنامهها منتشر میکنند درست نیست. بار اول که من آمدم اینجا شوکه شدم. به نظرم ایران کشور خوبی است، برخلاف چیزهایی که میگویند. باید به این نکته اشاره کنم خیلی از کسانی که خارج از ایران زندگی میکنند، نمیدانند که مردم ایران با شرایط سختی که دارند، خوب زندگی میکنند. البته ما قبلاً همچین شرایطی را تجربه کردهایم؛ جنگ و سختیهایش را.
ما داستانهای روسی را میخوانیم و علاقه داریم. خودت به کدام نویسنده علاقه داری؟ اصلاً کتاب میخوانی؟
آثار بولگاکف را دوست دارم. کتاب مرشد و مارگاریتا، یکی از کتب مورد علاقه من است.
تو برخلاف کوبیاک که خشن بازی میکند تا تیمش برنده باشد، خیلی آرام هستی. در مصاحبهای گفته بودی والیبال جنگ نیست و یک هنر است. از چه نظر والیبال را هنر میبینی؟
یادم میآید وقتی جوان بودم مربیام به من گوشزد میکرد که اگر میخواهی بازیکن خوبی باشی، باید پرخاشگر باشی ولی من این احساس را در خودم نمیدیدم و از درون تجربه نمیکردم. سعی کردم به ندای درونم گوش کنم و با آرامش بازی کنم. به نوعی ما هر روز داریم میجنگیم. هر روز سرویس و اسپک میزنیم. هر روز با این چیزها درگیر هستیم. اما اگر ناامید نشویم و جور متفاوتی زندگی کنیم، خودش یک هنر است.
من رزومه تو را دیدم، به هر افتخاری که بوده رسیدهای. آیا چیزی هست که به آن نرسیده باشی؟
قهرمانی کاپ آسیا (با خنده) که نشد.
فکر میکردی آن را هم میبری، نه؟
من ۱۰ سال گذشته هدفم مسیر و پروسه بوده، نه دستیابی به هدف. شاید وقتی جوان بودم اینکه ببازم برایم مهم بود، اما وقتی پختهتر میشوی و به هدفی میرسی یک شادی کوتاه مدت داری و بعد میگویی خب هدف بعدی چیست؟ بعد روی آن تمرکز میکنی. ولی به نظرم اگر بتوانی روی پروسه تمرکز کنی حتی اگر ببازی هم زیاد ناراحت نمیشوی. اما اگر فقط به رسیدن به مدال طلا فکر کنی و دوم شوی ناراحت میشوی و انگار لذت کل مسیر را پاک میکنی. من همیشه میخواهم از مسیر لذت ببرم.
در ایران خیلی از ورزشکاران به حقوق فوتبالیستها انتقاد میکنند و میگویند حق بقیه رشتهها بیشتر از این است. آیا در روسیه یا کشورهای دیگر که بازی کردید هم این موضوع هست؟ آیا درست است که فوتبالیستها بیشتر حقوق میگیرند و توجه بیشتری روی آنها است؟ دلیلش چیست؟
در روسیه هم همینطور است. یادم است تیم روسیه وقتی قهرمان جهان شد به ما فقط آی پد دادند. به نظرم بحث محبوبیت است. فوتبال بازی سادهای است و شما برای بازی فقط به یک توپ نیاز دارید و قوانین ساده دارد. اما والیبال قوانین پیچیدهای دارد. برای همین خیلی از مردم از والیبال استقبال نمیکنند و این دلیلی است که به نظرم فوتبالیستها بیشتر از ورزشکاران بقیه رشتهها پول میگیرند.
از طرف ورزشکاران رشتههای دیگر اعتراضی هم نمیشود به این موضوع در کشورهای دیگر؟
نه. منطقی به نظر میآید و ما هم کار خاصی نمیتوانیم بکنیم.
اگر والیبالیست نمیشدی چه کاره میشدی؟
من اول ورزش را در 9-8 سالگی برای تفریح و سلامتی انجام میدادم. یادم است که یک بار اتفاقی با تماشای یک بازی والیبال سوپرلیگ از نزدیک، از بازی یک بازیکن خیلی هیجان زده شدم و گفتم من یک روز به جایگاه او میرسم و بعد مدارس مختلف آموزش والیبال را رفتم و به اینجا رسیدم.
بازیکنی که هیجان زدهات کرد، هم پست خودت بود؟
من فقط بازی را دیدم و بازیکن خاصی را مد نظر نداشتم.
اینکه قدت بلند است در انتخاب والیبال مؤثر بود؟
نمیتوانم جواب دقیقی بدهم. اما یادم است زمانی که ۸ ساله بودم معلم تربیت بدنی من به خاطر قد بلندم تأکید زیادی به خانوادهام برای ورزش من داشت. همان زمان هم به من گفت فردا بیا و تمرینات والیبال را شروع کن. مادر من هم والیبالیست بود و این موضوع هم در روند حرفهای من مؤثر بود.
پدر و مادرت در سطح جهانی مدال بردند؟
نه.
یک جایی در صحبتهایت گفتی که از مسیر لذت میبری و در جای دیگر گفته بودی که برای مدالها و پاداش بازی نمیکنی و هدفت مدال نیست. یعنی در تمام مسابقات برایت همینطور است؟
خب همیشه اینطور نیست، اما من دارم روی آن کار میکنم. انگیزه من برای این کار یک نوع مدیتیشن است که باعث کنترل امواج مغز میشود. اینکه بتوانی هرکاری که دوست داری را به دست بیاوری و امتیاز بیاوری، دفاع کنی یا اسپک بزنی، نتیجهاش میتواند پیروزی باشد. من از این کار لذت میبرم.
همپست سید محمد موسوی هستی؟
نه، من حالا، پشت خط زن هستم.
قبل از اینکه پستت را عوض کنی. چون هم مدافع هستی و هم پشت خط زن. در المپیک 2012 لندن که روسیه قهرمان شد، در دو پست بازی کردی، زمانی که آلکنو گفت پستت را عوض کن چطور بود؟ از آنجا به این فکر افتادند که پست تو را عوض کنند؟
زمانی که در سوپر لیگ روسیه کارم را شروع کردم، پشت خط زن بودم و بعد از آن چند بار پستم را عوض کردم. سرعتی زن و پشت خط زن هم بودم و یادم میآید که یک بار هم پاسور بودم. در المپیک لندن سرعتی زن بودم که آلکنو گفت اگر ممکن است پشت خط زن بازی کن چون ممکن است میخائیلف مصدوم شود و تو آنجا بازی کنی. ما نمیخواهیم بازی را ببازیم و من بهعنوان پشت خط زن وارد زمین شدم، وقتی پرسیدم چرا؟ او گفت این تنها گزینه ما است و من از این انتخاب خوشحالم چون میتوانم اسپکهای بهتری بزنم.
بین دو پست سرعتی زن و پشت خط زن کدام یک برای تو هیجانانگیزتر است؟
جواب دادن به این سؤال کار سختی است. من خاطرات خوبی از این دو پست دارم اما حالا ترجیح میدهم که پشت خط زن باشم تا بهتر اسپک بزنم.
یادم است وقتی با موسوی صحبت میکردیم میگفت سرعتی زن بودن، سخت است چون مدام در زمین نیست. برای تو هم این مسأله سخت بود؟
من این طور فکر نمیکنم. چون میتوانی در این پست اسپکهای زیادی بزنی و دفاع خوب انجام دهی و در این پست احساس راحتی میکنم.
به جز والیبال، فوتبال هم تماشا میکنی؟ یا رشته دیگری را دنبال میکنی؟
نه.
علاقهای به فوتبال نداری؟ مثلاً بازی رئال مادرید و منچستر سیتی را ندیدی؟
نه.
چه اتفاقی افتاد که تو با این رزومه به آسیا آمدی و در ژاپن بازی میکنی؟ با این رزومه میتوانی در اروپا و بهترین لیگها بازی کنی.
همانطور که گفتم داستانش مفصل است که چطور به این تیم آمدم. اما اگر بخواهم خلاصه بگویم، من به این تیم آمدم تا بتوانیم قهرمانی آسیا را با سانتوری بگیریم. یادم هست وقتی سال ۲۰۱۱ به ژاپن رفتم دیدم که تیم ملی خوبی دارند ولی خیلی در حد عالی نبودند. اما ۲۰۱۵ که رفتم دیدم خیلی تغییر کردهاند و توانستند ۴ بار مدال جهانی بیاورند و روی سکو ایستادند. دوست داشتم بدانم چطور این تغییر و پیشرفت به دست آمده است. سال ۲۰۱۸ که دنبال تیم بودم مدیر برنامههایم به من پیشنهاد داد به لیگ ژاپن بروم. وقتی این کار را انجام دادم خیلی خوشحال شدم و از او تشکر کردم که به اینجا آمدم و چیزهای جدیدی تجربه کردم و آموختم.
جام باشگاههای آسیا برای تو که در سطح بالا و لیگ قهرمانان اروپا بازی کردهای چه جذابیتی دارد؟ به هر حال تفاوت زیادی بین این دو لیگ هست.
درست است که سطح مسابقات آسیایی و اروپایی تفاوت زیادی دارند. اما من بار اول که این تجربه را داشتم خیلی لذت بردم. همانطور که گفتم برای من مسیر لذت بخشتر است و حالا هم از مسیر بازی در آسیا لذت میبرم.
حضور انگاپت و نیمیر هم مؤثر بود برای اینکه دید خوبی داشته باشی نسبت به این مسابقات؟
نه. چرا باید روی ذهنیت من تأثیر بگذارد؟
برای اینکه رقابت را جذابتر میکند.
همانطور که گفتم روی ذهنیت من تأثیر نگذاشت و به من انگیزه زیادی نداد. البته من زیاد به محبوبیت فکر نمیکنم و هدفم کمی متفاوت است؛ مهم یادگیری نکات مثبت در زمین است. برایم اصلاً مهم نیست که حریف من انگاپت یا هر بازیکن دیگری است، برایم مهم است که همیشه برای تیم مؤثر باشم. من خیلی از بازیکنان سطح بالایی را میشناسم که به افتخار خاصی نرسیدند، برای مثال آقای جورج بروزن در بلغارستان همبازیام بود و یکی از بازیکنان بزرگی که شایسته قهرمانی المپیک، ولی به آن نرسید. بازیکنان زیادی هستند که سطح عالی دارند اما در سطح جهانی به موفقیتهای زیادی نرسیدند. من سعی میکنم از هرکسی یک چیز مثبت یاد بگیرم و برایم مهم نیست که او در چه جایگاهی است. اگر همین ذهنیت را نگه دارم، برای من خیلی خوب است. بهعنوان مثال اگر بخواهم حرفهایم را تکمیل کنم باید بگویم اگر آقای انگاپت و نیمیر اینجا باشند برخوردم با آنها متفاوت با دیگران نیست. برای من همه یکسان هستند و برایم مهم نیست که آن شخص چه جایگاهی دارد. من در زندگی الگوی مشخص و آنچنانی ندارم و به نظرم هرکس شخصیت جداگانهای دارد و میشود از هرکس نکات مثبتی را یاد گرفت.
آیا تا حالا شده به ورزشکار خاصی علاقهمند باشی؟
نه. من الگوی خاصی نداشتم. سعی کردم از بازیکنانی که مهارت بالا داشتند چیزی یاد بگیرم. حتی یک نکته کوچک از مهارت یا شخصیت آنها، یا تاکتیکهایی که استفاده میکنند. من میخواهم از همه افراد چیزی یاد بگیرم و خصوصیات آنها را جذب کنم.
شما قبلاً برای لیگ جهانی در آزادی بازی کرده بودی. جو آن زمان با حالا متفاوت است. تماشاگران کمتر هستند و قبلاً بیشتر بودند. جو آزادی را چطور میبینی؟
برای من خیلی لذت بخش است که ایرانیها و این فضا را میبینم. کادرفنی و مردم از تیمهایشان حمایت میکنند و من خیلی لذت میبرم که در این شرایط و جو بازی میکنم.
تو در المپیک توکیو غایب بودی، اول گفتند آرنجت مصدوم است و بعدش گفتند دوپینگ کردی. بالاخره کدام درست بود؟
هر دو. یعنی هم مصدوم بودم و هم تست دوپینگم مثبت شد.
تو در المپیک 2016 هم همراه تیم ملی روسیه به ریو نرفتی، همان موقع رئیس فدراسیون گفت تو خیانت کردی. نظرت چیست؟
دو زانوی من قبل از المپیک ریو آسیب دیده بود و روزهای سختی داشتم. واقعاً دوست داشتم که در المپیک باشم و بازی کنم، یادم است که خیلیها به من میگفتند که باید در المپیک باشی، ولی شرایط طوری بود که نمیتوانستم بازی کنم. در توکیو هم که آسیب دیدگی آرنج داشتم و تست دوپینگم مثبت درآمد و نتوانستم شرکت کنم.
نظرت درباره حرف رئیس فدراسیون که گفت خیانت کردی چه بود؟
چیز خاصی برای گفتن ندارم، مطمئن نیستم که نظری بدهم یا نه.
این چند وقت که اینجا بودی ایرانیها خیلی با تو عکس و امضا گرفتند. اذیت نشدی؟
از زمانی که به تهران آمدهام، حس میکنم توجه زیادی روی من است و این را درک میکنم که میخواهند با من عکس بگیرند اما اینکه هر 3 دقیقه و در زمان استراحت یا وقتی با همسرم هستم عکس میگیرند، کمی اذیتم میکند اما برای آنها خیلی احترام قائل هستم.
شهرام محمودی :موزرسکی تاثیرگذاراست، اما تکرار نشدنی نه
دیمیتری موزرسکی بازیکن خیلی قدرتمند و تأثیرگذاری است. اما غیر قابل تکرار نه. قبل از موزرسکی بازیکنان اسطورهای مثل جیبا و جیانی هم در والیبال بودند و شاید آن موقع هم میگفتند بعد از آنها دیگر بازیکن بزرگی نمیآید، اما آمدند. شک نکنید در آینده هم ستارههای جدیدی در والیبال ظهور میکنند. پس نمیشود گفت موزرسکی تکرار نشدنی است. آن برههای که من بازیکن تیم ملی بودم، او در پست سرعتی زن بازی میکرد و دفاع او خیلی سخت بود. موزرسکی با قد بلندش تنها با یک پرش قدرت مانورش بالا میرفت و بهدلیل فیزیک و ضرب دستش واقعاً دفاع او سخت بود، طوری که سال 2013 در جام بین قارهای ولاسکو در جلسه آنالیز به ما گفت: «او را رها کنید، اجازه دهید توپش را بزند.» موزرسکی تنها با یک پرش کار را برای مدافعان تیمها سخت میکرد. دفاع بازیکنانی مثل او و سیمون در پست سرعتی زن اصلاً راحت نیست. البته این سختی حالا هم هست. او از بازی فینال المپیک 2012 لندن مقابل برزیل، با تغییر سیستم آلکنو، پشت خطزن تیمش شد که نتیجهاش قهرمانی روسیه بود تا به حال. موزرسکی بعد از تغییر پستش از سرعتیزن به پشت خطزن، بهدلیل تکنیک و شرایط فیزیکیاش باز هم بازیکن غیر قابل مهاری است.