بحث جادوگری در فوتبال ایران، موضوع تازه‌ای نیست اما هر از گاهی، مسائل جدیدی به وجود می‌آید و پای جادوگران وارد معرکه می‌شود. افرادی که به خاطر ارتباط‌ براساس خرافاتِ اهالی فوتبال، بیشتر از هر مربی و بازیکنی پول به جیب می‌زنند. آنها به باند محکمی تبدیل شده‌اند و از سوی دیگر، عدم شناخت، کمبود سواد اجتماعی و نبود اعتماد به نفس، مهم‌ترین عواملی است که بخشی از جامعه فوتبال را به سمت خرافات کشانده وگرنه، دانش فوتبال چنین موضوعاتی را قبول ندارد و مربی و بازیکنی که به عملکرد خود اطمینان داشته باشد، تحت تأثیر جادو و جادوگری قرار نمی‌گیرد. این چند مثال را بخوانید:

 

قرار در جگرکی!

ماجراهای فوتبال ایران در رابطه با استفاده از جادوگران، به داخل زمین معطوف نمی‌شود. بیرون از زمین هم اتفاقاتی رخ می‌دهد که ممکن است هر کسی را غافلگیر کند. نمونه‌اش، یکی از جادوگران معروف تهرانی است که قرارهای اول خود با مربیان و مدیران فوتبالی را در یک مغازه جگرفروشی، اطراف میدان بهمن هماهنگ می‌کند. مربیان زیادی به آن جگرکی رفت و آمد دارند و تمامی آنها، حسابی «تابلو» شده‌اند!

 

ماجرای عجیب آب ‌جوش

یکی از زحمتکشان تدارکات فوتبال ایران که چند سالی در یک تیم شهرستانی فعالیت می‌کرد، خاطره عجیبی از دنیای جادوگری در فوتبال داشت. او در یک جمع صمیمانه می‌گفت: «با مربی جوانی کار می‌کردم که سرشار از انگیزه بود اما دست از خرافات برنمی‌داشت. یک بار، در آخرین تمرین قبل از بازی با یک تیم سرشناس شهرستانی، از من خواست چند استخوان را بشویم و داخل یک ظرف آب‌ جوش بگذارم. روز بازی، سرمربی گفت همان آب‌ جوش را جلوی رختکن تیم حریف بپاشم! البته این کار را کردم اما بازی را 2 بر یک باختیم.»

 

آپشن باورنکردنی

بعضی از مربیان فوتبال ایران، هنگام عقد قرارداد با باشگاه‌ها، یکسری آپشن متفاوت را اضافه می‌کنند؛ مثلاً اگر بیش از 10 بازی را ببرند، بهترین خط حمله یا دفاع لیگ را داشته باشند، سهمیه آسیایی، قهرمانی، ملی‌پوش کردن بازیکنان، معرفی استعدادها و... اما چند مربی هم هستند که به همراه قرارداد خود، نام یکسری افراد سرشناس و فعال در زمینه جادو و جادوگری را به باشگاه‌ها ارائه می‌دهند تا پولی هم به جیب رفقای جادوگر خود بریزند!

 

شماره 10 را مصدوم کن!

ماجراهای زیادی زیر پوست فوتبال وجود دارد که یکی از آنها، اصرار یک مربی سرشناس به بازیکن خود برای مصدوم کردن یار مستقیم تیم رقیب است. به یک مدافع گفته بودند قبل از دقیقه 30 بازی، باید شماره 10 حریف را بزنی و مصدوم کنی. در غیر این صورت، آن بازیکن هت‌تریک می‌کند. مدافع هم از ترس خود، مچ پای بازیکن حریف را با یک تکل سخت، شکست هر چند تیمش در نهایت بازی را واگذار کرد چون در همان صحنه، مدافع کارت قرمز گرفت و بیرون رفت.