چند روز از جمعه سیاه و حذف رسمی استقلال و پرسپولیس از آسیا میگذرد و هنوز هم که انگار این داغ، تازه تازه است. از روز انتشار این خبر، حتی نفراتی که خودشان را باید در ردیف مقصران اصلی قرار داد انگشت اتهام را به سمت دیگری نشانه رفتهاند و با بازگشت به صفحات روزنامهها و خبرگزاریها دوباره رخ نمایان کردهاند! اسامی برای همه آشناست اما جالب اینجاست که حالا همه دنبال این هستند که «کی بود کی بود من نبودم.»
هنوز که هنوز است وزارت ورزش و جوانان مالک دو باشگاه بزرگ استقلال و پرسپولیس است. سالهاست که میخواهند این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار کنند اما هر بار به بهانههای مختلف این اتفاق نمیافتد. یکی از مهمترین مشکلات همین نحوه مالکیت و اداره شدن دو تیم بزرگ استقلال و پرسپولیس است. کنفدراسیون فوتبال آسیا تأکید دارد که تیمها نباید دولتی باشند و حتماً باید مالکیت آنها (بخش خصوصی) مشخص باشد
کمیته بدوی فدراسیون فوتبال
یکی از عوامل اصلی این پرونده، همکاران شهابالدین عزیزی خادم در کمیته بدوی فدراسیون فوتبال هستند. صبح دیروز بود که باشگاه استقلال در بیانیهای که داد انگشت اتهام را به سمت رئیس نشانه رفت و از این گفت که پس از روشن شدن نقش رأی کمیته بدوی، آیا فدراسیون فوتبال بهعنوان نهاد بالادست با این رأی موافق بوده؟ اگر موافق بوده چرا تاکنون مسئولیت آن را نپذیرفته و اگر مخالف بوده چرا در عمل با این رأی همراهی کرده است؟ بیان همین یک پرسش که اگر فدراسیون عزیزی خادم برای آن جوابی داشته باشد میتواند کلید خیلی از معماها باشد. جالب اینجاست که عزیزی خادم در مصاحبهای پس از این حذف گفت: «امیدواریم این موضوع درس بزرگی برای همه ما و آینده فوتبال باشد. فدراسیون هم در همین راستا از تجارب تلخ و سخت گذشته درس خواهد گرفت تا برای استانداردسازی، الزامات نهادهای بالادستی و فیفا قدم برداریم و نفع این امر به فوتبال باشگاهی و ملی خواهد رسید.» تنها عکسالعمل رئیس فدراسیون این بود که این اتفاق تلخ درسی برایشان باشد تا استانداردسازیها انجام شود اما او هرگز نگفت از وقتی که سکان مدیریت فوتبال را به عهده گرفته، چرا برای یکی از حساسترین و مهمترین بخشهای فوتبال که مربوط به نواقص مدارک دو باشگاه بزرگ کشور بود، اقدامی عاجلانه انجام نداد؟ مگر میشود رئیس فدراسیون از وجود چنین اخطارهایی بیخبر بوده باشد؟ آیا برای سئول نشینان مهم نبود که دو نماینده مردمی و محبوب این کشور در آستانه حذف از آسیا هستند؟ ماجرای آن سه ماه فرصت به سرخابیها چه بود و چه شد که نتیجهای نداشت؟
کنفدراسیون فوتبال آسیا
AFC داعیه حرفهای بودن دارد و به همین بهانه دو تیم استقلال و پرسپولیس را از آسیا حذف کرده است اما سؤالی که پیش میآید این است که آیا حذف این تیمها به بهانه رعایت ضوابط حرفهای؛ حرفهای بوده است؟ کنفدراسیون فوتبال آسیا بهعنوان بزرگترین مرجع رسمی فوتبال در قاره کهن خودش قانون را رعایت نمیکند. همین حالا کلی از تیمهای ایرانی از جمله استقلال و پرسپولیس از آنها طلب دارند و به بهانه تحریم پول این دو باشگاه را نمیدهد! انتقاد بعدی که حرفهای بودن این نهاد را زیر سؤال میبرد فرستادن پرسپولیس به هندوستان و بازی در زمینی شبیه به زمینهای خاکی در بالاترین سطح فوتبال آسیا است! پرسپولیسیها برای آن بازی حتی اتوبوس نداشتند، شرایط آب و هوایی مناسب نبود و بازیکنان بارها و بارها از وضعیت میزبانی گلایه کرده بودند. آیا خود AFC حرفهای است که ایرادهای حرفهای از فوتبال ایران میگیرد؟
باشگاهها و مدیران در ظاهر حرفهای
هیچ شکی وجود ندارد که کنار گذاشتن استقلال و پرسپولیس از آسیا ارتباطی به بدهی و مسائل مالی ندارد چون اگر این اتفاق افتاده بود تا الان در بوق و کرنا کرده بودند و اصلاً زیر بار چیزهای دیگر نمیرفتند. مسئولان و مدیران باشگاهی که با ژستهای مختلف مقابل دوربین عکاسان قرار داشتند و امضایشان پای خیلی از قراردادها هست. جالب اینکه حالا همانها دارند بقیه را متهم میکنند و پای خودشان را از ماجرا بیرون میکشند.
صدا و سیما
یکی از مهمترین ایرادهایی که کنفدراسیون فوتبال آسیا به استقلال و پرسپولیس گرفته عدم حق پخش تلویزیونی است. حق پخش قانونی که سالها محل اختلاف بوده است و یکی از دلایلی که چرخه مالی این رشته ورزشی را رسماً فلج کرده است. اگر فوتبال حق پخش واقعی خودش از سازمان صداوسیما را دریافت میکرد شاید خیلی از بدهیهای میلیاردی روی دست این دو تیم دولتی نمیماند.