مت فورد
آیا آلمان با سه دفاع بهتر است یا چهار دفاع؟ آیا از نداشتن یک مهاجم عالی ضربه میخورند؟ چرا نمیتوانند روی ضربات ایستگاهی خوب دفاع کنند؟ و چرا به نظر میرسد به اندازه کافی در یک سوم دفاعی رقبا ایدههای هجومی ندارند؟
بعد از باخت آلمان به فرانسه در اولین بازی یورو 2020، موجی از نکات و انتقادات تاکتیکی روانه این تیم شد و هواداران وحشتزده درباره این بحث میکردند که یواخیم لوو برای بازی با پرتغال باید چه تدابیری بیندیشد.
پاسخ چه بود؟ هیچ. همان 11 بازیکن در همان چینش 3-4-3 با همان اشتیاق به حمله از کنارهها. وقتی هم که بعد از 94دقیقه هیجانانگیز در مونیخ، آلمان 4 بر 2 برنده اعلام میشود، هیچکس نمیتواند مدعی شود برنامه تیم برای این بازی به ثمر نرسیده است.
چه چیزی تغییر کرد؟ قبل از مسابقه، لوو خواستار تحرک بیشتر، شوق بیشتر و خطرپذیری بیشتر شد و آنچه نصیبش شد، یک آشفتگی سازمان یافته بود.
آنچه لوو میخواست کیفیت غیرقابل اندازهگیری بود اما اگر موقعیت در محوطه جریمه رقبا به اندازه بازی با فرانسه نادر باشد، او دلش نمیخواست بازیکنانش دوباره در آن فضاها فعالیت کنند، شکست را بپذیرند و برای رسیدن به گل اول بیتاب شوند بلکه هدفمندتر از گذشته به سمت دروازه حریف حمله کنند.
تلاش، تلاش و تلاش
بهترین نمونه روی گل دوم آلمان شکل گرفت. تلاش اولیه توماس مولر برای سانتر با مداخله پپه بینتیجه ماند اما مولر دوباره فرستاد. کای هاورتز ابتدا نتوانست اثر بگذارد و به نظر میرسید فرصت از دست رفته اما یاشوا کیمیش نگذاشت حمله بمیرد و دوباره توپ را فرستاد تا رافائل گریرو دروازه خودی را باز کند. ظرف چهار دقیقه، آلمان باخت یک بر صفر را به برد 2 بر یک برگرداند. این مزد بازی پرتحرکش بود و البته تصمیم لوو در اصرار استفاده از پلن A و پیگیری مصرانه آن.
روبین گوسنز
چهره شاخص بازی روبین گوسنز بود که گل چهارم آلمان را زد. نه ناامیدی مردودشدن گل فوقالعادهاش توسط VAR و نه شوک گل کریستیانو رونالدو و پیش افتادن پرتغال به خودباوری او ضربه زد. او برنامههای لوو را به دقت اجرا کرد. دفعه بعدی که توپ گیرش آمد -این بار با پاس خوب کیمیش- توپ را به سمت دروازه میهمان ارسال کرد جایی که روبن دیاز هم دروازه خودی را به اشتباه باز کرد.
دو گل به خودی پرتغال در فاصله چهار دقیقه هر دو حاصل اصرار بر حمله آلمان از اطراف محوطه جریمه بود و دفاع پرتغال در برابر آشفتگی منظم ژرمنها فرو ریخت.
معمولاً در تورنمنتهای بینالمللی مربیها وقت زیادی ندارند برای اینکه جزئیات تاکتیکی را با تغییرات گسترده همراه کنند. بعضی از بهترینها مانند دیدیه دشان، مربی تیم ملی فرانسه ساده و محافظهکارانه رفتار میکنند با وجود آنکه استعداد زیادی در تیم دارند. بعضیها هم مثل گرت ساوتگیت موضوع را خیلی برای خودشان و دیگران سخت میکنند.
در بازی شنبه شب، لوو و آلمان گزینه آشفتگی منظم را انتخاب کرد. به خوبی جواب داد و میتواند تا آخر تورنمنت برایشان مفید باشد.
منبع: دویچه وله