قبل از اینکه انگولو کانته، هافبک فرانسوی، در رقابتهای جام جهانی و دیدارهای لیگ قهرمانان یکهتازی کند، مربی جوانانش او را سوار بر ماشین در اطراف پاریس میچرخاند تا یک نقطه ظریف اما مهم را درباره بازیاش به او نشان دهد. او به تیمهای بزرگتری که دنبال بازیکن میگشتند میگفت کانته ریزاندام است اما باور کنید این مسأله جلوی کاراییاش را نمیگیرد. با توجه به اینکه کانته در بهترین حالت 168 سانتیمتر قد دارد، ثابت کردن این مسأله سخت است.
پیر ویله، مدیر فنی سابق در ژی اس سورزن، میگوید: «امروز میگویند او 168 سانتیمتر است. من مطمئن نیستم که او این قدر بلند باشد.» یک دهه بعد، کانته هنوز قد نکشیده اما قامت او در فوتبال جهان بسیار بلند است و حضور او در تلاش فرانسه برای بردن جام ملتهای اروپا نقش مهمی ایفا میکند.
او با 30 سال سن تقریباً همه جامهای ممکن را به دست آورده است؛ جام جهانی، لیگ برتر، جام حذفی، لیگ اروپا و لیگ قهرمانان. سال 2016 وقتی لستر برای بردن لیگ برتر انگلیس یک به 5000 شانس داشت، کانته عضو کلیدی این تیم بود و ماه گذشته در بازی فینال لیگ قهرمانان که منجر به قهرمانی چلسی شد، بهترین بازیکن زمین لقب گرفت.
چیزی که ظهور کانته را بیشتر قابل توجه میکند این است که تقریباً کسی نمیداند او در زمین در چه پستی حضور دارد. اگر او را به خاطر توانایی غیرطبیعیاش در گرفتن توپ و قطع پاس هافبک دفاعی بدانیم، تواناییهایش را تقلیل دادهایم. و اینکه بگوییم او بازیساز است کاملاً نکته بازی او را نفهمیدهایم. تمام مربیانش میدانند که هیچ کس مثل او نمیتواند زمین را پوشش دهد و هیچ کس نمیتواند مثل او همیشه در جایی که لازم است، حضور داشته باشد.
اگر تعریف نقش کانته سخت باشد، توضیح تأثیرش ساده است. او در پیروزی یک-صفر فرانسه مقابل آلمان بی سر و صدا در خط میانی حضور داشت و به همه دنیا یادآوری کرد که در ایجاد مزاحمت برای حریف بینظیر است. در 28 بازی که او و پل پوگبا، هافبک منچستریونایتد، از ابتدا برای آبیها به میدان رفتهاند، فرانسه هرگز نباخته است.
توماس توخل، مربی کانته در چلسی، گفت: «او همان کسی است که برای کسب جام نیاز داری. من در هر باشگاهی که مربیگری میکردم آرزوی چنین بازیکنی را داشتم.»
مربیهای جوانان زیادی در پاریسِ بزرگ وجود دارند که در زمان حضور کانته در سورزن چنین عقیدهای نداشتند. در هرجای دیگری او میتوانست زودتر از این شناخته شود اما این اتفاق در حومه پاریس رخ داد؛ جایی که مثل محلههای ریوی برزیل پر از استعداد است.
در اینجا باشگاههای محلی و خیابانهای شهر بازیکنانی که استعداد را با قدرت ترکیب میکنند، به چنان سطح بالایی میرساند که برای دو دهه شالوده هر تیمی بودهاند که فرانسه به تورنمنتهای بزرگ فرستاده است. ده بازیکن از 26 بازیکنی که قهرمان جهان در تابستان امسال به یورو آورده، از پاریس یا حومه آن هستند.
این همان چیزی است که کانته با آن روبهرو بود. یک بچه خجالتی که علاقه زیادی به توپ نداشت؛ یک سر و گردن از بقیه کوتاهتر و ساکتترین فرد رختکن بود. ویله هر جایی او را میبرد، مربیان و استعدادیابها به معنای واقعی کلمه نادیدهاش میگرفتند. آکادمی مشهور کلرفونتین هم که بهترین نوجوانان فرانسوی را به خدمت میگیرد و ستارههایی مانند تیری آنری و کیلیان امباپه تحویل میدهد، هیچ علاقهای به او نداشت. کانته که همیشه ساکت است این بار گفت: «فکر میکنم که هنوز آماده نیستم.»
ویله در این باره گفت: «در بازیها او را ندیدند و هنوز هم او را نمیبینند، چون او خودش را در خدمت همتیمیهایش میگذارد. فکر میکنم او باهوشترین بازیکن بدون توپ جهان است.»
برخلاف آکادمیهای جوانان باشگاههای بزرگ که هدف از قبل تعیینشدهشان پیروزی در هر رده سنی و پرورش استعداد برای فروش است، سورزن یک گروه اجتماعی بود. آنها برای کانته و هر بازیکن دیگری که واقعاً نادیده گرفته شده بود، جا داشتند اما وقتی یک استعداد واقعی را میبینند، اولین کاری که میکنند این است که او را به گروه سنی بالاتر میفرستند تا زمانی که خوب به چالش کشیده شود. برای همین است که وقتی کانته هنوز 150 سانتیمتر قد نداشت، با نوجوانان بازی میکرد.
«وقتی به اینجا رسید، اصلاً حرف نزد. مربیان با او صحبت میکردند و او با چشمان درشت به ما نگاه میکرد، لبخند میزد اما جواب نمیداد. از خودمان میپرسیدیم که صدایمان را شنیده یا نه. و بعد از چند هفته، متوجه میشدیم که همه توصیههایمان را در زمین پیاده کرده است.»
او 10 سال در سورزن حضور داشت و بیشتر این زمان را با کسانی بازی کرد که دو سال از او بزرگتر بودند. در 16 سالگی به تیم بزرگسالان فرستاده شد، چون جای دیگری برای او نداشتند. این موضوع باعث رشد سریعتر او نشد. حتی وقتی بازیکنان 10 سال بزرگتر از خودش را به زحمت میانداخت، استعدادیابها آیندهای را برای او متصور نمیشدند.
توماش زیمک مربیاش به هر کسی که میدید، میگفت: «من یک مروارید در تیمم دارم. و هیچ کس، هیچ کس نمیخواهد نگاهی به او بیندازد.»
هر بار، کانته را با گفتن نظراتی درباره قدش رد میکردند. مشخص شد که کانته با آن قامتش بینقصترین مربی را داشته است. زیمک خودش یک دروازهبان 175 سانتیمتری بود. کانته ساکت فقط با تولید یک صدای آرام به مربیان نشان میداد که حرفهایشان را فهمیده است. زیمک گفت: «به نظر میرسید که او به حرفهایمان گوش نمیدهد اما داشت از حرفهایمان لذت میبرد.»
او تا مدتی با بازی دادن کانته در جناحین از او محافظ کرد. فکر میکرد اگر او را در مرکز زمین رها کند، ممکن است بقیه کانته را بکشند. حتی در آنجا هم او روند بازی را تغییر داد. حرکت او، تواناییاش در بستن راههای نفوذ و پاسهای منظمش باعث شد سورزن به حرکت درآید.
مهدی آریانو، دروازهبان سورزن، در این باره گفت: «ما همه چیز را بردیم چون همه چیز راحت بود.»
سرانجام یک باشگاه لیگ دسته پایین به نام یو اِس بولونی به کانته فرصت داد و سال 2010 قبل از اینکه به کان در دسته دوم برود، او را روی نیمکت نشاند. سپس وقتی دو سال بعد به لستر سیتی رفت، سورزن جواب ایمانش به این بازیکن را گرفت؛ این باشگاه برای انتقال کانته 350 هزار یورو دریافت کرد؛ مبلغی که سیلویان پورتهالت، مدیر باشگاه میگوید به اندازه بودجه یک سال این تیم است.
اگر کانته چنین آمادگی جسمانی عجیبی نداشت، هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتاد؛ نه برای سورزن، نه برای چلسی و نه برای فرانسه. مثل یک ذره میماند که انگار بیش از حد به آن بار الکتریکی وارد شده است. در تمرینات استقامتی که بازیکنان باید دور موانع تمرینی میدویدند تا از خستگی روی زمین بیفتند، کانته همیشه تنهایی کارش را تمام میکرد.
(این مطلب پیشتر در سایت هفتیک منتشر شده)