قهر برخی بازیکنان و امتناع از حضور در تمرینات، اختلافهای زیرپوستی در هیأت مدیره و به تازگی حکم جلبی که طلبکاران برای محمدحسین مرادمند، مدافع آبیها صادر کرده و او را به دردسر انداختهاند.
در باشگاه استقلال چه خبر است؟ چرا این حجم از مشکلات که همگی نشأت گرفته از مسائل مالی است باشگاه را فرا گرفته است؟ استقلال به کدام سمت میرود و آیا در چنین فضایی میتوان انتظار موفقیت و کامیابی داشت؟ علاوه بر این مشکلات، بازیکنان نیز از کیفیت امکاناتی که در اختیارشان قرار میگیرد بارها گله کردهاند؛ استوری اخیر که به طور مشترک از سوی بازیکنان در فضای مجازی نشر داده شده این موضوع را به اثبات میرساند!
در استقلال چه خبراست؟ آیا رگههایی از امیدواری در این باشگاه دیده میشود؟ آیا آنها که مسئولیتهای مهم در این باشگاه دارند بر این باورند که موفقیت یک تیم تنها از بعد فنی نشأت میگیرد که این اندازه نسبت به رتق و فتق اموری که به آنها محول شده، بیتفاوتند؟ جریان پرتلاطم مشکلات مالی، این باشگاه را به کدام سمت سوق میدهد؟ آیا میشود نسبت به آینده باشگاه مردمی استقلال امیدی داشت؟
پاسخ دادن به این سؤال عمیقاً دشوار است و آنچه امروز هواداران میلیونی این باشگاه را نگران کرده این است که بدهیها و ناتوانی مالی، باشگاه را از حداقل موفقیتهای پیش رو نیز محروم کند و آوار مشکلات طوری بر سر این تیم و بازیکنانش خراب شود که نتوانند حتی در جام حذفی نیز موفق
شوند.
استقلال به زودی زود باید مقابل رقیب سنتیاش قرار بگیرد و کسب موفقیت در این بازی فوق حساس که یک تقابل تاریخی و مهم محسوب میشود، ممکن نمیشود مگر با ایجاد فضایی امیدبخش. فاکتوری که اکنون در باشگاه استقلال اثری از آن دیده نمیشود و تا چشم کار میکند یأس و ناامیدی است.
بازیکنان استقلال به واقع دل و دماغ پیشروی در چنین شرایطی را ندارند و مدیران باشگاه استقلال باید فکری اساسی به حال این تیم کنند و به سرعت مشکلات مالی را تا حد ممکن از میان برداشته و فضای پرامیدی را در این باشگاه رقم بزنند.
مدیرانی که نه فقط برای روزهای آتی، بلکه باید برای نقل و انتقالات پیش فصل نیز برنامهریزی مطلوبی داشته باشند چرا که آنها با وجود تغییراتی که در دولت ایجاد شده اما به طور قطع تا ابتدای فصل جاری بر مسند کار خواهند بود. بنابراین انتظار است که مدیران استقلال در راستای حل مشکلات قدم بردارند نه اینکه سرد و مستأصل تنها به موفقیت رقبای خود در لیگ و جام حذفی
بنگرند.
استقلال مدیرانی میخواهد که از بعد پویایی و حرکت در درجه بالایی از انگیزه قرار داشته باشند تا شاید ستونهای تشکیل یک تیم بینقص برای فصل بعد نیز بنا شود. در حقیقت انتظار است که مدیران باشگاه استقلال نه فقط ایام باقی مانده در این فصل بلکه روزهای مهم و حساس فصل بعد را هم رصد کرده و برایش برنامهای دقیق و قابل اجرا داشته باشند.
استقلال نزدیک به 8 سال است که رنگ قهرمانی در لیگ برتر را ندیده است. یک ناکامی طولانی و تاریخی در این باشگاه. برای زدودن این خاطره تلخ استقلال به مدیرانی بانشاط و باانگیزه نیاز دارد نه مدیرانی که تنها به نظاره اتفاقات میپردازند و واکنشی به هیچیک از اعتراضها نشان نمیدهند.
پیشتر وقتی بازیکنان استقلال اعتراضی میکردند یا در رسانهها به نقل مشکلات مالی خود میپرداختند باشگاه در راستای برطرف کردن دغدغههای آنها اقدام میکرد اما به نظر میرسد اختلافها میان هیأت مدیره و مدیرعامل باشگاه و ایضاً اختلافی که میان مجیدی و مددی وجود دارد و دو طرف تمایلی به دیدار با یکدیگر نیز ندارند، تصمیم گیران را به سمت یک بیتفاوتی محض برده است.
وضعیتی که هیچ بعید نیست باعث واکنش مجیدی شده و او به زودی از سمتش کنار برود که اگر اینطور شود، استقلال در این فصل نیز همین اندک امیدی که برای رسیدن به جام حذفی دارد را هم از کف خواهد داد.