printlogo


کد خبر: 230908تاریخ: 1400/3/25 00:00
با «رادوشوویچ» صبور و متعصب چه‌ها که نکردند
یک پرسپولیسی واقعی

وصال روحانی
 
پس از جدایی چندی پیش بشار رسن عراقی از پرسپولیس، بوژیدار رادوشوویچ به تنها بازیکن خارجی این باشگاه تبدیل شده اما برخوردها با این دروازه‌بان اهل کرواسی به قدری غیرعقلایی و نامنصفانه بوده که باید به هر خارجی دیگری که در آینده دور و نزدیک با شنیدن پیشنهاد عضویت در این تیم احساس ترس و تردید کند، حق داد. سرخ‌های تهرانی در ادوار اخیر امثال گادوین منشا و جری بنگستون را هم جذب کرده و از جونیور براندائو هم بهره جسته و حتی درون دروازه هم پیشینه استفاده از خارجی‌هایی مانند نلسون کوریا و قبل از وی، ساشا ایلیچ را دارند و این سوای ماریو بودیمیر کروات است که فقط 6 ماه قرمزپوش بود و نام اوساگونا را باید ضمیمه این فهرست کرد که در ذوب‌آهن خوب کار کرده بود اما در پرسپولیس محو شد و طبعاً عذرش را خواستند. تصمیم‌های عجیب در زمینه استخدام برخی از این افراد و اقدامات غریب‌تر در نحوه دفع آنها پیشینه‌ای سرشار از اشتباه و لغزش را در امر استفاده از بازیکنان خارجی برای پرسپولیس فراهم آورده اما آنچه در چهار سال و اندی اخیر با رادوشوویچ انجام شده، سرآمد بی‌تدبیری‌ها و نشانه روشن نداشتن سیاستی مشخص در مورد جذب خارجی‌ها به این تیم است. نه این وصله به رادوشوویچ می‌چسبد که ضعیف عمل کرده و سزاوار عضویت در جمع قرمزهای پایتخت نبوده و نه این اتهام که پول انبوهی گرفته و حاشیه‌های متعددی داشته است. برعکس عنوان متعصب‌ترین «خارجی» در تاریخ حیات پرسپولیس سزاوار این دروازه‌بان است که چند بار در عین نیمکت‌نشینی به سبب تعصب و علاقه زیادی که به پیروزی تیمش نشان داده، از داوران اخطار گرفته است.
 
بدون بهانه‌جویی، بدون حاشیه
شاید برخی بگویند حقوق و مزایای او به عنوان مردی که همیشه دروازه‌بان دوم تیم تلقی شده و به ندرت از او استفاده شده، بیش از حد است و وی دستمزدی را گرفته که پیش‌تر حین بازی در لیگ یکی از کشورهای اروپای شرقی فقط نصف آن را دریافت می‌داشت اما بد نیست به این نکته توجه شود که رادوشوویچ در حدود 30 مسابقه‌ای که طی این سال‌ها درون دروازه قرمزها برگزار کرده، بالای 70 درصد کلین شیت داشته و در روزهایی که او درون آخرین سنگر سرخ‌ها ایستاده، بسیار کم رخ داده است که آنها ببازند. این گناه وی نیست که به چشم یک دروازه‌بان دوم به پرسپولیس جذب شده و این نحوه نگاه مربیان به وی بوده و نکته ستودنی در ارتباط با رادوشوویچ این است که او نه تنها بابت این امر بهانه‌جویی نکرده، بلکه با کمال میل و افتخار پذیرفته که ابتدا نیمکت‌نشین علیرضا بیرانوند و پس از رفتن وی، فرد ذخیره حامد لک باشد و تصریح کرده که کاملاً ایمان دارد که این دو نفر از او دروازه‌بان بهتری هستند و حق داشته و دارند که سنگربان اصلی قرمزها به شمار آیند.
 
یک تصویر و تصور بد
سران باشگاه سرخ به جای دانستن قدر و ارزش چنین بازیکنی، تا توانسته‌اند حق وی را تضییع و دستمزد او را کم کرده و دیرتر و بدتر از همگان مبالغ او را پرداخته و همیشه و همیشه به وی بدهکار بوده‌اند و ارقام این بدهکاری‌ها حداقل به اندازه نصف مبلغ قراردادهای فیمابین و بدهی‌های چند فصل روی هم جمع شده است. رادوشوویچ که از این برخوردهای نادرست و غیر حرفه‌ای بسیار شاکی بوده، به سبب علاقه عمیقش به پرسپولیس، همیشه چشم بر این کاستی‌ها بسته و تا سر حد امکان به طرف مقابل وقت برای تسویه حساب‌های مالی و پرداخت ارقام معوقه داده است اما چون سران این باشگاه هرگز وی را جدی نگرفته و بازیکنی حیاتی نشمرده‌اند، او را در آخر صف افرادی به حساب آورده‌اند که باشگاه به آنها بدهکار است و همین مسأله یک تبعیض آشکار در حق «رادو» بوده است. با چنین وضعی، نه تنها نباید گلایه‌ای از رادوشوویچ داشت، بلکه باید او را به سبب سازگاری‌ها و کوتاه آمدن از حقش ستود و یک پرسپولیسی واقعی شمرد و از افرادی دانست که حفظ‌شان الزامی است. نه فقط شکستن دل اینگونه بازیکنان و سوء استفاده از علاقه مفرط آنها ناجوانمردی است، بلکه از کل باشگاه یک تصویر و تصور بد در چشم مردم و بخصوص در دید خارجی‌ها به وجود می‌آورد. باشگاهی که حق بازیکنان خارجی خود را به راحتی می‌خورد و هر کسی را که بخشنده‌تر و صبورتر است، نه تنها روی چشمش نمی‌گذارد، بلکه به چشم یک عضو درجه چندم می‌نگرد و فکر می‌کند که او به باشگاه بشدت محتاج و وابسته است و راه و مقصد دیگری ندارد و در نتیجه هر کار با او کردید، ایرادی ندارد.
 
پراندن خارجی‌ها در کمترین زمان
همین گونه برخوردها و این دست سیاست‌ها است که باید در پرسپولیس تغییر یابد وگرنه هر بازیکن خارجی حق دارد که با دیدن فرجام تلخ «رادو»، راهش را از پرسپولیس کج کند و به هر تیمی بپیوندد به جز تیمی که اکثر قریب به اتفاق خارجی‌هایش را در راه کسب حق خویش راهی فیفا کرده و هر روز با آنها کش و قوس دارد و مثل استقلال، تخصصش صید بیهوده و کم اثر خارجی‌ها و سپس دلسرد ساختن و پراندن آنها در کمترین زمان بوده است.

Page Generated in 0.0057 sec