اگر میبینید در آستانه شروع جام ملتهای اروپا با کسی در حال گفتوگو هستید و از شما نظرتان را درباره تیمی میپرسد که آشنایی زیادی از آن ندارید، ارزشش را دارد که ریسک کنید و فقط بگویید: «در مجموع تیم بدی نیست، اما آیا یک گلزن قابل اعتماد دارند؟» این، مسأله رایج دورههای اخیر یورو شده؛ اروپا مهاجمان همهکاره زیادی تولید کرده اما شماره 9های قابل اتکا نه. چند تیم معدود بر خلاف این رویه هستند اما بیشتر 24 تیم با این توصیف همخوانی دارند.
اسبهای سیاه
گروه A نمونه خوبی است. سه تیم با این سؤال مواجه هستند و تیم چهارم بر مهاجمی تکیه دارد که چهار روز بعد از فینال 20 تیر در ویمبلی 36ساله میشود.
این مرد بوراک ییلماز است؛ جلودار خط حمله تیم ملی ترکیه که بهخوبی در دسته «اسبهای سیاه» قرار میگیرد، یعنی آنها که شاید شانسی برایشان متصور نباشند اما میتوانند شگفتی خلق کنند. از طرفی سابقه موفقیتهای زیادی ندارند و با ارفاق شانس یازدهم قهرمانی از سوی بنگاههای شرطبندی معرفی شدهاند و از طرف دیگر دفاع محکمی دارند و چند بازیکن تعیینکننده در خط حمله. در واقع باید ترکیه را از تیمهای مرموز تورنمنتهای بینالمللی دانست؛ در 20 سال گذشته تنها به سه تورنمنت بزرگ رسیدهاند اما در دوتای آنها در جمع چهار تیم پایانی حضور داشتهاند.
دفاع سنتی، حمله مدرن
سومی در جامجهانی 2002 را باید مدیون هوش تاکتیکی مربیشان، شنول گونش باشند که دوباره روی نیمکت قرار گرفته. یکی از نقاط قوت تیم، اوگورکان چاکر، دروازهبان ترابزوناسپور است و در استادیومی بازی میکند که در سال 2016 ساخته شده و نام مربیاش در تیم ملی را روی آن گذاشتهاند.
قدرت ترکیه در دفاع است؛ جایی که چاگلار سویونجو و مریح دمیرال فیزیکیترین و سنتیترین زوج دفاعی یورو 2020 را تشکیل میدهند. ترکیه کمتر از هر تیم دیگری در مرحله مقدماتی گل خورده هرچند مدت زیادی از آن موقع میگذرد و در یک سال گذشته با آلمان، کرواسی و لتونی به تساوی 3 بر 3 رسیدهاند، 4 بر 2 هلند و 3 بر 2 روسیه را بردهاند و با صربستان 2 بر2 مساوی کردهاند. این با اعتبار گونش بهعنوان یک مربی هجومی منطبق است، اگرچه احتمالاً در تورنمنت اصلی احتیاط بیشتری خواهد کرد.
دو بازیکن خط میانی را هم دستکم نگیرید؛ اوکای یوکوشلو که در حضور قرضی در وستبرومویچ درخشید و اوزان توفان که در برد اخیر 3 بر صفر مقابل نروژ دو گل زد. اولی در دفاع و دومی در حمله بسیار مؤثرند.
فصل فوقالعاده ییلماز در لیگ فرانسه و قهرمانی با لیل امید واقعی ترکیه است. او یکتنه خط حمله ترکیه را رهبری میکند. یوسف یازیچی، همتیمیاش در لیل میتواند پاسهای عمق خوبی بدهد، چنگیز اوندر سرعت ضدحملات را تضمین میکند و هاکان چالهان اوغلو یکی از بهترین زنندگان ضربات ایستگاهی در یورو است.
ایتالیای متفاوت
ترکها میتوانند همه را شگفتزده کنند و بازی افتتاحیه همیشه این ویژگی را دارد؛ بازی جمعهشب با ایتالیا در رم. ایتالیا مدعی اول این گروه است با رکورد فوقالعادهای که بعد از ناکامی شرمآور در صعود به جامجهانی 2018 ثبت کرده. آنها پنج مسابقه رسمی آخرشان را 2 بر صفر بردهاند.
یکی از جذابترین نکات فوتبال ملی هویت بلندمدت تیمهای مختلف است و کمتر تیمی مانند ایتالیا خودش را جا انداخته؛ ایتالیا تیمی دفاعی، زیرک و تاکتیکی است اما این تیم ایتالیا خیلی متفاوت شده و با گذر از ویژگیهای سنتی، بازی روان و هجومی انجام میدهد.
البته فقط بخشی از این درست است.
اول اینکه نباید فراموش کنیم همین حرفها را دقیقاً درباره تیم چزاره پراندلی هم میگفتند که به فینال یورو 2012 رسید و تیم روبرتو مانچینی تیم را به همان دیدگاه برگردانده بعد از آنکه اسلافش، آنتونیو کونته و جان پیرو ونتورا سبک سنتی ایتالیا را ترجیح دادند و پرنوسان نتیجه گرفتند.
دوم، مانچینی همچنان به جورجو کیلینی و لئوناردو بونوچی، آخرین بازماندگان نسل مدافعان میانی کلاسیک ایتالیا وابسته است، هرچند هر دو با مالکیت توپ هم مشکل ندارند، بنابراین مانچو را نمیشود یک فیلسوف فوتبالی دانست اگرچه در زمان بازی نبوغ داشت و دوران مربیگریاش ثبات دارد. به هر حال او تیمی ساخته که با استعداد بازیکنانش همخوان است و میشود گفت مثلث ژرژینیو، مارکو وراتی و نیکولو بارلا از جمله فنیترین بازیکنان تورنمنت هستند.
ژرژینیو عقب مینشیند و پاسهای ساده میدهد، وراتی در سمت چپ در حرکت است و بارلا متخصص بازی بدون توپ است و از حمله حمایت میکند. گل پیروزی او مقابل هلند در بازی سال گذشته در نتیجه یک همکاری جمعی، خلاصه «تیکی تالیا» در تیم مانچینی بود.
اگـــــــر خط میانــــــیاش با ایتالیای سنتی منطبق نیست، همین را میشود درباره بازیکنان کناری گفت. فوتبال ایتالیا هیچوقت در تولید وینگرهای خوب خیلی موفق نبوده اما حالا چند بازیکن عالی در کنارهها دارد؛ لورنزو اینسینیه از چپ، دومنیکو براردی از راست و فدریکو کیزای هیجانانگیز که میتواند هر جایی بازی کند و هر کاری انجام دهد.
ایموبیله قابل اتکاست؟
سؤال در خط حمله است.
رکورد گلزنی چیرو ایموبیله در سری A فوقالعاده است. در این نیمدهه در لاتزیو و در میان بهترین گلزنان اروپا در پنج لیگ ممتاز تنها لیونل مسی، کریستیانو رونالدو، روبرت لواندوفسکی، هری کین و کیلیان امباپه آمار بهتری از او داشتهاند. بر این اساس باید او را در میان بهترین مهاجمان تورنمنت به حساب آورد، اما ایموبیله در تیم ملی ضعیف است بخصوص مقابل تیمهای بزرگ و دوران ناموفق در اسپانیا (سویا) و آلمان (بوروسیادورتموند) ثابت میکند او بیرون از ایتالیا بازیکن موفقی نیست. از خوششانسی او هر سه بازی ایتالیا در مرحله گروهی در ورزشگاه تیم باشگاهی او برگزار میشود.
جایگزین ایموبیله، همتیمی سابق او در تورینو، آندرهآ بلوتی است. به نظر میرسد مانچینی هرگز از این دو در ترکیب اصلی استفاده نکند یعنی «استافتا»ی کلاسیک ایتالیایی مثل جیانی ریورا و ساندرو ماتزولا در جامجهانی 1970. یک مشکل دیگر اینکه ایموبیله و بلوتی هر دو به فضای پشت مدافعان اتکا دارند که شاید با توجه به بازی صبورانه ایتالیا از دفاع، زیاد برای این دو فراهم نشود.
ولز بیشباهت به یورو 2016
خیلی بعید است چنین فرصتی مقابل ولز یا سوئیس ایجاد شود؛ تیمهایی که عمیق دفاع میکنند و بهدنبال ضدحمله زدن هستند. این تقریباً برنامه اصلی ولز است که با سؤالهای متعددی مواجه است و رابرت پیج را بهعنوان مربی موقت روی نیمکت دارد چون رایان گیگز منتظر برگزاری دادگاه ماه دی برای رسیدگی به اتهاماتش است.
ولز گاهی از سیستم 1-3-2-4 استفاده کرده اما احتمالش کم است که در این تورنمنت 3-4-3 بازی کند چون نیاز به مهاجمان سرعتی و تأثیرگذاری بازیکنان کناری دارد. عادت دارند بازیهایشان را یک بر صفر ببرند؛ اتفاقی که از شهریور تا به حال ششبار رخ داده.
در حمله دو برنامه متمایز دارند.
گاهی ولز یک سانترفوروارد دارد و بهنوبت از چند مهاجم سرعتی استفاده میکند -گرت بیل، هری ویلسون و دانیل جیمز- ضمن اینکه آرون رمزی از خط میانی خودش را به موقعیتهای گلزنی میرساند. گاهی هم از کیفر مور 195 سانتیمتری بهعنوان نوک حمله استفاده میکند. او البته مهاجم سادهای است که هرگز بالاتر از دسته دوم فوتبال انگلیس را در رده باشگاهی تجربه نکرده هرچند عملکرد خوبی در رده ملی دارد. او بدشانسی آورده، تیمش در مرحله گروهی با تیمهایی روبهرو میشود که زوجهای دفاعی عالی عاشق نبردهای هوایی دارند.
تردیدهای جدی وجود دارد که ولز بتواند شگفتی پنج سال قبل و رسیدن به نیمهنهایی را تکرار کند. ابهامهای زیادی در پستهای مختلف این تیم وجود دارد و بهسختی میشود بازیکنی در این تیم پیدا کرد که فصل خوب باشگاهی را سپری کرده باشد. بیل و رمزی بازیکنان 2016 نیستند هرچند بیشترین امید هواداران برای خلق جادو در طول مسابقات به این دو است.
سوئیس غیرقابل پیشبینی
بازی دوم گروه A نبرد نادر دفاعهای سهنفره است چون ولادیمیر پتکوویچ، مربی سوئیس به این سیستم رو آورده. سوئیس پیش از این یکی از آشناترین و قابل پیشبینیترین تیمها به حساب میآمد، از هشت تورنمنت بزرگ اخیر در هفتتا حاضر بود، هرگز از اولین مرحله حذفی عبور نکرد و همیشه از چهار مدافع و چهار هافبک استفاده میکرد.
بازنشستگی اشتفان لیشت اشتاینر تیم را متحول کرد. ریکاردو رودریگز، مدافع کناری آن طرف به عضویت دفاع سهنفره آمده که خیلی جلوتر از تیمهای قبلی سوئیس بازی میکند. ترکیب گرانیت ژاکا که چپ را نگه میدارد و رومن فرویلر که بیشتر از راست جلو میرود، خیلی خوب نتیجه داده. کوین امبابو و استیون زوبر در نقش بال عملکرد خوبی داشتهاند که دومی میتواند از چپ به کمک خط حمله در یکسوم دفاعی رقبا برود.
ژردان شاکری بین خطوط بازی خواهد کرد، بیشتر مایل به راست. او زمانی گلزن قابل اعتمادی بود -در 46 بازی اول ملیاش 17 گل زد اما در 43تای بعدی تنها ششبار موفق به باز کردن دروازه حریفان شد- حالا اما فرم ملی خوبی ندارد و این فصل در تیم باشگاهیاش، لیورپول زیاد بازی نکرده و این جای نگرانی دارد.
کاهش توان گلزنی او ناامیدکنندهتر میشود اگر توجه کنیم مهاجمان سوئیس، هریس سفروویچ و بریل امبولو هستند که اولی خودش را عالی به محوطه جریمه رقبا میرساند اما پیش از این در رده ملی بشدت نادیده گرفته شده و دومی با سرعتش موقعیتهای خوبی پیدا میکند اما نتوانسته آمار گلزنی باشگاهیاش را در تیم ملی تکرار کند.
در مجموع گروه A متعادلترین گروه یورو 2020 به نظر میرسد. قطعاً تنها گروه در میان شش گروه است که نمیتوان هیچیک از اعضایش را بدون شانس صعود تصور کرد. این یعنی بازیهای سخت و احتمالاً گلهای کم اما پر از رمز و راز.
منبع: The athletic