مازیار گیلکان
استقلال تنها یک بازیکن در تیم ملی دارد. اگرچه دوران شمارش بازیکنان هر باشگاه در تیم ملی گذشته و این نوع بررسیها بیمعنا شدهاند اما استقلال باید نگاهی به خود بیندازد و ببیند چرا تنها یک بازیکن دارد که به کار تیم ملی میآید.
در سالهای دور، مثلاً در دهه ۷۰ حتی در بعضی اردوهای تیم ملی، مربیان تیم ملی سعی میکردند تعداد برابر از استقلال و پرسپولیس بازیکن دعوت کنند و حتی مواقعی که تعداد بازیکنان ملی دو تیم نابرابر بود، عدهای به این نابرابری اعتراض میکردند. چنین بررسی و مقایسه بیمعنایی حیرتآور بود اما واقعیت داشت.
استقلال مهدی قائدی را در تیم ملی دارد که یکی از امیدهای تیم ملی برای موفقیت در بازیهای سرنوشتساز است. قائدی در لیگ قهرمانان آسیا نشان داد که چقدر بازیکن ارزشمند و مؤثری است و گره بازی را باز میکند اما این برای استقلال کافی نیست که فقط یک بازیکن در قواره تیم ملی داشته باشد.
واقعیت این است که استقلال در سالهای اخیر بازیکنان باکیفیتی هم داشته اما تعداد بازیکنان ملی این تیم بسیار کمشمار است و استقلال باید دلایل ناکامیهایش را در این نکات نیز ببیند.
استقلال بازیکنانی مثل وریا غفوری، عارف غلامی، محمد دانشگر، فرشید اسماعیلی و رشید مظاهری دارد اما از وریا سنی گذشته و اگر دعوت نشدن او به تیم ملی فنی باشد، چندان غیرمنطقی نیست. عارف در قواره مدافعان اصلی تیم ملی نمیدرخشد و دانشگر که با بیانضباطیها کار دست خودش داده و در استقلال هم جایی پیدا نمیکند. فرشید اسماعیلی هنوز در قوارهای که در تیم ملی بازی کند، نیست. رشید مظاهری اما میتوانست گزینه بهتری برای ذخیره دروازهبانی در تیم ملی باشد که دچار مصدومیت هم شد.
استقلال وقتی میتواند در لیگ برتر مدعی قهرمانی باشد که چند یا چندین بازیکن مدعی برای حضور ثابت در تیم ملی داشته باشد، وگرنه در لیگ تیمی خواهد بود که از کورس قهرمانی عقب میافتد. این یک هشدار برای استقلال است که باید در نقل و انتقالات به یاد داشته باشد. مهمتر اینکه استقلال باید مربیانی داشته باشد برای اینکه قواره بازیکنان را بزرگتر کند و آنها را برای درخشش در عرصههای بزرگتر آماده کند. استقلال در این زمینهها کیفیت مطلوبی ندارد، نه در انتخاب بازیکن در سالیان اخیر و نه در پرورش بازیکنان. کاهش کیفیت این دو کار در استقلال، این تیم را به امروز رسانده که یک مهدی قائدی در تیم ملی دارد.