سام ستارزاده
نهتنها پس از هر شهرآورد پایتخت، بلکه مدتی پس از هر بازی بزرگی در چارچوب رقابتهای لیگ برتر، حکم جریمه کمیته انصباطی تبدیل به یکی از اخبار روتین شده که انتظار شنیدنش را داریم اما پس از اعلام، تأثیری جز واکنش منفی و البته موقت هر دو طرف نمیگذارد. محرومیتهای تعلیقی و جریمههای نقدی، بیش از حکم، به شوخیای بدل شدهاند که گویا حتی خود مجریان آن آگاهند از اینکه قرار نیست تأثیری در رفع کدورتها میان غولهای لیگ برتری داشته باشد.
به این مثال ساده توجه کنید: بابت بیاخلاقیهای کوچک و بزرگ شهرآورد، هر فرد خاطی ۷۵ میلیون تومان و باشگاههای سرخآبی بهصورت جداگانه و در مجموع ۲۵۰ میلیون تومان جریمه شدهاند. با این حال، چنین درآمدی هزینه راهاندازی سیستم ویدیویی VAR که میتواند در جدالها و تنشهای داوری بسیاری آب روی آتش باشد، نمیگردد. زمانی که حتی تصمیم یک داور برای اعلام یک پرتاب دستی میتواند سرآغاز یک دعوای تمامعیار باشد، چنین جریمههای نقدی تنها در صورتی میتوانند عامل بازدارنده تلقی شوند که افزایش ۳۰۰ درصدی حقالزحمه داوران که تصمیمی بسیار صحیح بود، از محل این جریمهها تأمین گردد.
اما از حیث بازدارندگی، چنین احکامی هیچگاه مهر پایان بر مجادله میان دو تیم نبودهاند؛ بلکه هیزم روی آتش این مجادله نیز محسوب میگردد که حتی خود کمیته انضباطی را مانند کادر داوری وارد بازی رنگها میکند. جرایمی که کمیته انضباطی پس از شهرآورد ۹۵ اعلامکرد، هم استوریهای اعتراضی یحیی گلمحمدی و سیدجلال حسینی را به دنبال آورد که با اشاره به حکم محرومیت پیام صادقیان در لیگ چهاردهم، کمیته را به جناحداری متهم میساختند و هم واکنشهای مشابه را از مواضع رسمی آبیپوشان در پی داشت.
مورد مشابه حکم جنجالی کمیته انضباطی در مورد انتقال دو بازی رفت و برگشت پرسپولیس و سپاهان به زمین بیطرف نیز مصداق دیگری از خاموشکردن آتش با آتش است. جدای از این مسأله که پرسپولیس بهعنوان تیم میهمان خطایی مرتکب نشده که تاوان آن سلب میزبانی در فصلی دیگر باشد، چنین حکمی بهجای کمک به ایجاد فضای دوستانه در مسابقات لیگ، وجهه ظاهری این بازیها را نیز خدشهدار میکند. این دست از حکمهای کمیته انضباطی هیچگاه ابزاری برای ریشسفیدی و حل اختلافات میان تیمهای پرهوادار نبوده؛ بلکه بیشتر بهعنوان وسیلهای برای قدرتنمایی خود کمیته دیده میشود.