باربد کمالی
آنچه برای وزیر ارتباطات ایران مایه دردسر شده و به انتقاداتی از او منحر شده است، نمیتوانست نتیجهای جز این داشته باشد. کریخوانی فوتبال منجر به پاسخگویی طرف مقابل میشود و وقتی کری فوتبال شروع میشود، پایانش قابل پیشبینی نیست.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری ایران نیز گلهای از پاسخها و واکنشها ندارد و این کافی است برای اینکه طرفین این کریخوانی بدانند با یک شوخی ورزشی مواجهاند.
اما آنچه کریخوانی ورزشی را نگرانکننده میکند، خارج شدن کریها از روند معمول است. آذری جهرمی در مصاحبهاش درباره کریخوانی، گفت: «این نظر شخصی است، استقلالیها هم یک نفر را بیاورند که حمله همه جانبه کند. فضای فوتبال را سیاسی نکنید، بنده یک نظر شخصی و هواداری دارم و استقلالیها در جایگاه ملی باشند هم از آنها حمایت میکنیم. در خانه ما دو پسر من پرسپولیسی هستند، یکی استقلالی. در خانه ما ۵ برادر پرسپولیسی هستیم و یک استقلالی. ما بدتر از این هم کری میخوانیم، مگر اشکالی دارد؟ مگر از دیروز تا حالا کری نخواندهاند؟ اینکه از شأن خارج شده، به من مربوط نیست. بگذارید فضا باز باشد، بد و بیراه بگویند و تخلیه انرژی بشود. من نباید این حرف را بزنم که بعضیها شخصیت نامناسب نشان میدهند. نه آقا، شخصیت آنها مناسب است فقط ناراحتند و یکی را گیر آوردهاند. اگر قرار است به ما بگویند، بگذارید بگویند و انرژیشان خالی شود.» مسأله اما کمی مهمتر است. در فوتبال ایران کریها با عبارتها و روشها و گفتوگوهایی همراه میشود که با فرهنگ عمومی ناهمخوان است. این فضا برخورنده و زننده است و اسمش فضایی برای تخلیه انرژی نیست. فوتبال اگرچه عرصهای پرهیاهوست و جذابیتش را از همین هیاهو به دست میآورد اما حجم زشتی در گفتار هنگام کریها، کار را از کری به مرحلهای زشت از این سرگرمی میرساند.
اگر بپذیریم که وزیر و هر مقام دیگری میتواند خارج از موقعیت شغلیاش، کری بخواند و در تفریح ورزش شرکت کند و هر شهروند دیگری میتواند پاسخی مشابه داشته باشد، آنگاه شاید دست برداریم از پاسخهای خشن در یک تفریح روزمره.