مازیار گیلکان
مدتهاست باشگاه استقلال با مسأله رویارویی مربیان و بازیکنان مقابل باشگاه مواجه است. این اتفاق تازهای برای این باشگاه نیست که این بار وریا غفوری را مقابل خود میبیند. محمود فکری اما در میانه جدل وریا و باشگاه استقلال موضعی دارد که لازم است به بهانه این موضع، سرمربی امروز استقلال را با آنچه بر مربیان این باشگاه گذشته آشنا کنیم:
استقلال بعد اخراج وینفرد شفر با روشی بدون احترام و اخراج سرمربی از محل تمرین، با سرمربی بعدی خود نیز رفتاری غیرحرفهای داشت. از یاد نبریم که استراماچونی در اعتراض به غیرمتعهد بودن باشگاه، در اعتراض به دروغ و عوامفریبی در اخبار مربوط به قراردادش، ناچار به فسخ قرارداد شد. تا اینجا مسأله فقط مشکلات مالی باشگاه نیست، بلکه مسأله روش برخورد با سرمربی است.
مدیران باشگاه استقلال استراماچونی را به ستوه آوردند و به فرهاد مجیدی رسیدند و بعد فرهاد مجیدی را با نام استراماچونی به ستوه آوردند تا روزهای پرمعامله نقل و انتقالات را بدون نظارت سرمربی بگذرانند. حرفها نیز همیشه بیفایده هستند، چون هیأت مدیره باشگاه از قراردادهای شائبهبرانگیز حرف زد و انگار مسئولیت خود را از یاد برد که خود باید ناظر بر کار مدیرعامل باشد. استقلال مجید نامجو مطلق را نیز بدون احترام و خداحافظی کنار گذاشت، اگرچه او در موقعیتی حساس مسئولیت تیم را برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا پذیرفت و با پنجره بسته و تیم بیتمرکز و بازیکنانی که برای جدایی لحظهشماری میکردند، به قطر رفت و آخرش تصویری بازنده از او ساخته شد. این روش و منش استقلال در حفاظت از سرمربیانش در یکی، دو سال اخیر است.
مسأله استقلال برای اینکه از استراماچونی به فکری رسید، فقط بحرانهای مالی نیست، بلکه همین باشگاه در حالی استراماچونی را از دست داد که باید به زودی تمام مبلغ قرارداد او را به اضافه جریمهها پرداخت کند. استقلال سپس با فرهاد مجیدی سرمایهگذاری روی یکی از مربیان جوانش را شروع کرد اما پس از آنکه با مجیدی به نتیجه مطلوبی نرسید، همه چیز را برای از دست دادن این سرمایه نیز فراهم کرد. این باشگاه بعید است با مدیران جدیدش نیز راه و رسم دیگری را انتخاب کرده باشد.
محمود فکری اما تمام داستان مربیان پیشین استقلال را انگار فراموش کرده که موضعش در قبال وریا غفوری، این موضع نابجا شده است.