حواشی همواره پیرامون باشگاههای لیگ برتری وجود دارند و مقدار آن در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از حد تصور هم فراتر است. در شرایطی که تمام توان کادر مدیریتی و فنی یک باشگاه باید صرفِ پراکندهسازی شایعات و حاشیهپردازیها گردد، از هر طرف بادی به سمت این آتش زیر خاکستر وزیده میشود تا شعله اختلافات گُر بگیرد و تر و خشک را با هم بسوزاند
یکی از مهمترین اصول حرفهایگری در مواجهه با بحرانهای مدیریتی در باشگاههای فوتبال، طرح مشکل و ارائه اعتراض از راههای صحیح است که از آن در بیان عامه به «بیرون نبردن دعوا از خانه» تعبیر میشود. فرقی ندارد که با یک باشگاه کوچک و کماصالت روبهرو باشیم و یا با یک باشگاه بزرگ و برخوردار از طیف میلیونی هوادار؛ اصول حرفهای همهجا و در هر شرایط باید رعایت شوند و اگر این اتفاق صورت نگیرد، تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت.
حواشی همواره پیرامون باشگاههای لیگ برتری وجود دارند و مقدار آن در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از حد تصور هم فراتر است. در شرایطی که تمام توان کادر مدیریتی و فنی یک باشگاه باید صرفِ پراکندهسازی شایعات و حاشیهپردازیها گردد، از هر طرف بادی به سمت این آتش زیر خاکستر وزیده میشود تا شعله اختلافات گُر بگیرد و تر و خشک را با هم بسوزاند. استقلال در شبی که با چنگ و دندان مقابل تیم نساجی ایستاد و 3 امتیاز حساس را در خانهاش حفظ کرد، نتوانست منش حرفهای را در میکسزون استادیوم آزادی پیاده کند. گرچه نمایش شاگردان محمود فکری در تقابل با تیم قائمشهری از کیفیت به مراتب بالاتری نسبت به سایر بازیهای آبیها در لیگ بیستم برخوردار بود اما سایه حواشی پس از بازی آنقدر گسترانیده شد تا روشنایی صدرنشینی تیم استقلال آن هم در روزهای موفقیت سپاهان دیگر به چشم نیاید.
به تعبیر آمار و ارقام و دادههای متریکا، استقلالیها در دیدار عصر جمعه توانستند یکی از بهترین سطوح فنی خود را مقابل یکی از تیمهای قعرنشین لیگ برتر به ثبت برسانند. رکورد تعداد پاس در 90 دقیقه با آمار 704 پاس ارسالی که 87 درصد آن صحیح بود، توسط استقلال شکسته شد و درصد مالکیت 66 هم مزید بر علت بود تا نشان دهد که آبیپوشان تا چه حد بر این تقابل سوار بودهاند. با اینکه استقلال مقابل یک تیم قعرنشین که سرمربی جدیدی را هم بهخود میبیند این آمار را ثبت کرده و نمیتوان به تکرار آن مقابل تیمهای بزرگ دل بست اما همین که تیم محمود فکری از آن نابسامانی و سردرگمی تا حدودی خارج شده میتوانست به موضوع اصلی بحث تبدیل شود؛ اگر آن مصاحبههای تند و آتشین در کار نبود.
صدای اعتراض شاگردان محمود فکری آنقدر بلند بود که به گوش همه رسانهها برسد. وجود مشکلات در تیمهایی مانند استقلال از بدیهیات است اما اینکه برخی کلیدواژههای مشترک نظیر «غذای پرسی» بین تمام بازیکنان معترض ردوبدل گردد، زیبنده یک باشگاه بزرگ نیست. مهمترین مشکل باشگاهی مانند استقلال به معضل دائمی کمپ و استادیوم اختصاصی برای تمرین مربوط میشود اما انگار آبیها یادشان رفته که رقیب سنتی با چه امکاناتی تمرین میکند، وگرنه پرداختن به موضوع غذا چندان اهمیتی ندارد. این استاندارد دوگانه اگر چه با ارقام عجیب و غریب قرارداد استقلالیها اصلاً همخوانی ندارد اما محمود فکری هم نشان داده که مانند شاگردانش از وحدت رویه برخوردار نیست و هر آن ممکن است که تصمیماتاش را تغییر دهد.
فکری پس از انتشار صحبتهای شاگردانش اقدام به حمایت از آنها در استوری اینستاگرام خود کرد اما بهمحض برگزاری نشست با احمد مددی که به تعبیر آبیها مسبب اصلی مشکلات است، ورق برگشت و هوا صاف شد! محمودخان شاید بهتر است که راه و رسم اعتراض کردن را یاد بگیرد و بعد اعتراض کند، مانند مسیر مربیگری که نیاز به یادگیری داشت.