هومن جعفری
اینکه یک خبرنگار از پژمان جمشیدی بپرسد: شما در فوتبال به جایی نرسیدید و آمدهاید تا در سینما به جایی برسید، بسیار تلخ است. نه به خاطر اینکه طرف، حتی آنقدر فهم نداشته که سؤال درستی را بپرسد یا مؤدب باشد یا دستکم اینکه آنقدر شعور داشته باشد که بفهمد چیزی که میپرسد نه سؤال است، نه درست است، نه مؤدبانه!
پژمان جمشیدی بازیکن پرسپولیس بوده و تیم ملی. تعداد کم بازیهای ملیاش به خاطرکیفیت بالای بازیکنان لژیونری بود که در آن دوره در اردوی تیم ملی بودهاند. جمشیدی در سینما هم خوب ظاهر شده. الان که این مطلب را مینویسم در جشنواره فجر فیلم خط فرضیاش را دیدم و از بازیاش لذت بردم. نه نمایشی در کارش بود نه چیزی. خود نقش بود و در خدمت سناریو. در دوران بازیگری هم در خدمت تاکتیک مربی بود. حالا اگر شمای خبرنگار همکار، توان فهم این موضوع را نداری و عقدههایت را اینگونه پیاده میکنی، ربطی به ضعفهای دیگران ندارد. ضعف خودت را ببین مثلاً همکار!
نکته بامزه امروز این ستون طنز این است که بنده با علی آقا خسروی در یک سالن با هم بودیم و فیلم دیدیم. گفتم همه در جریان باشید که ما دو ستاره بزرگ در کنار هم بودیم.
نکته جالب اینکه تیمهای باشگاهی کشورمان برای میزبانی مسابقات لیگ قهرمانان آاسیا درخواست میزبانی دادهاند که دمشان گرم. خاصه استقلال که این روزها نه به زمین تمرین راهش میدهند نه به هتل. در رستوران هم سیخ کبابهایشان را میشمارند بعد به آنها غذا میدهند. اتفاقاً این خودش موضوع مناسبی برای توریسم ورزشی است. تیمهای خارجی را بیاوریم ایران و از همان دقیقه اول بلایی را سرشان بیاوریم که سر تیمهای خودمان میآوریم. به هتل راهشان ندهیم، به آنها لباس ندهیم، به آنها غذا و جای خواب ندهیم و از همین قبیل کارها دیگر. از وضعیت زمین تمرین و بقیه موارد چیزی نگویم. خوش میگذرد. تجربه جدیدی است.