علی مغانی
محمود فکری علاقه فراوانی به مصاحبه دارد و تقریباً هیچ پیشنهادی را رد نمیکند. آنقدر علاقهمند که حتی موضع رسمی باشگاه درباره یک برنامه تلویزیونی را نادیده میگیرد و بیآنکه اشارهای به بیانیه باشگاه داشته باشد، میهمان حضوری برنامه میشود.
مربی استقلال در مصاحبهها از دشمنان و منتقدان میگوید و از عملکرد خود دفاع میکند اما یک نکته مشترک در همه این گفتوگوها وجود دارد؛ محمود فکری از موضع «مربی برنده» حرف نمیزند. اگر کسی اطلاعی از جدول ردهبندی لیگ نداشته باشد، با شنیدن حرفهای او تصور میکند استقلال در نیمههای جدول دست و پا میزند و مربی تیمش در آستانه اخراج قرار گرفته. او بیآنکه اعتماد به نفس مربی تیم صدرجدولی را بروز دهد، انگار هیچ جاهطلبی خاصی برای آینده ندارد و حتی به صراحت از اخراج و برکناری خودش حرف میزند.رفتار رسانهای محمود فکری را با دورانی که امیر قلعهنویی جوان به نیمکت استقلال رسیده بود، مقایسه کنید. قلعهنویی در آغاز مربیگریاش در استقلال موفقیت ویژهای نداشت اما رفتارش نشان میداد که «آمده است تا بماند». قلعهنویی خود را مستحقترین مربی برای نشستن روی نیمکت استقلال میدانست و با اعتماد به نفس باورنکردنی از موفقیت در فصلهای آینده صحبت میکرد. این دقیقاً نقطه مخالف واکنشهای مربی امروز استقلال در قبال مسائل مختلف است. محمود فکری مشکلات استقلال را به «اتاق فکر دشمنان» مرتبط میداند و ظاهراً هیچ نقصی را متوجه کادر فنی تیم نمیکند اما در عمل، اعتماد به نفس لازم برای جنگیدن و حفظ این پست را نشان نمیدهد.فکری در برنامه «فوتبال برتر» به شکلی تلویحی از برکناری احتمالی خودش صحبت کرد و این ماجرا را در مصاحبه بعدی هم ادامه داد. این موضع یک مربی برنده نیست. مربی تیمی که با وجود این همه مشکل و کمبود و حاشیههای تمام نشدنی، همچنان در صدر جدول است، قاعدتاً میبایست از موضع قدرت صحبت کند و با امیدواری از آینده یاد کند اما در مورد محمود فکری، اینگونه نیست و به نظر میرسد شایعاتی که درباره مذاکره با سایر مربیان، بعد از شکست مقابل سایپا به راه افتاده بود، در روحیه مربی استقلال تأثیر منفی گذاشته.محمود فکری احساس میکند که به اندازه کافی از سوی هیأت مدیره و مدیرعامل حمایت نمیشود و گروهی منتظر هستند به محض نخستین ناکامی، او را برکنار کنند. این تصور (درست یا نادرست) به موقعیت فکری در استقلال لطمه زده و گزاره موقعیت لرزان او در تیم را تقویت میکند. آنچنان که فرشید اسماعیلی بعد از پایان بازی با نساجی، به جای اینکه از گل سه امتیازی و ارزشمندش بگوید، میگوید: «اگر نمیخواهید تیم نتیجه بگیرد و فکری باشد، رک بگویید. او آنقدر مرد است که رها کند و برود»
اینکه یکی از بازیکنان باسابقه تیم از عملکرد مربیاش دفاع میکند، اتفاق قابل تحسینی است اما از منظری دیگر، این پرسش مطرح میشود که چرا این ذهنیت به رختکن استقلال هم رسیده؟ بخشی از موقعیتی که امروز فکری با آن درگیر است، به خود او برمیگردد. به کمبود اعتماد به نفس و موضع بازندهای که در مصاحبههایش اتخاذ میکند.محمود فکری اگر میخواهد تا پایان فصل مربی استقلال باشد و رویای قهرمانی را بعد از هفت سال در این تیم تعبیر کند، نیاز به آن دارد که از جایگاه قویتری با رسانهها و هواداران صحبت کند. اعتماد به نفس، فاکتوری است که تقویت آن در نیمکت استقلال احساس میشود.