printlogo


کد خبر: 223578تاریخ: 1399/11/7 00:00
جمع اضداد در استقلال

وصال روحانی
 
از همان ابتدای فصل که کادر فنی تیم فوتبال استقلال با یک لشکر سلم و تور شکل گرفت، این سؤال بدیهی در ذهن‌ها نشست که وظایف آنها به طور دقیق چیست. مشکل اینجاست که با وجود تنوع و تعدد اعضای کادر فوق و عنوان‌های اهدا شده به هر یک از آنان، تفکیک وظایف و چگونگی عملکرد هر یک از آنان مشخص نیست و ابهام‌هایی وجود دارد. دفاعیه‌های مکرر صمد مرفاوی از سیاست‌های متخذه «فکری» و به واقع از طرح‌های خودش در زمینه‌های فنی بیش از آنکه بوی اتحاد در کادر فنی را بدهد، خبر از برخی رقابت‌های درونی و بخصوص لزوم خنثی‌سازی مخالفت‌ها و مقاومت‌هایی را می‌دهد که شاید از بیرون باشگاه به پیکره درونی تیم وارد می‌شود و پس از هر شکست و ناکامی احتمالی فشار و حجم آن طاقت‌فرسا می‌شود که در پی باخت دو ماه پیش مقابل فولاد در اهواز و شکست این هفته مقابل سایپا در تهران به وضوح می‌شد آن را حس کرد. حنیف عمران‌زاده هم در مصاحبه‌هایش و هم در برخی رفتارهای کنار زمینش حالت فردی را از خود متبادر می‌کند که نمی‌داند چه باید بکند و چه چیزهایی پیش روی اوست و البته تلاش خشونت‌آمیزش برای ایجاد آرامش در نزد یکی از بازیکنان معترض آبی‌پوش در جریان دیدار اخیر استقلال، نشان می‌داد که او بدش نمی‌آید تک وظیفه سرکوبگرانه کریم باقری در پرسپولیس را نیز ضمیمه برنامه کارش کند!
 هیچ کس نمی‌داند از آرش برهانی در این کادر فنی چه چیزی طلب شده و او کدام سرویس را به تیم بزرگسالان می‌دهد و شاید حضور و کارش در تیم‌های پایه استقلال وظیفه عمده‌تر او در این باشگاه باشد ولی پرویز مظلومی، سرپرستی است که بنا بر وظایف سنتی این پست، همیشه در حاشیه مسابقات در کنار زمین حضور دارد و خوب یا بد و کم یا زیاد مشغول انجام وظایف خود است و نصرالله عبداللهی هم به عنوان مدیر فنی قطعاً شرح وظایف خود را نیک می‌شناسد ولی او نیز به عنوان فردی که چند بار در سال‌های اخیر به پست سرپرستی تیم منصوب و سپس به پست دیگری ارجاع شده، دچار چندمسئولیتی و ابهام شده و وظایفی را در استقلال امسال انجام می‌دهد که به درستی مشخص نیست از چه قرار است و چه بهره‌هایی را باید بر آن مترتب و متصور دانست. مجموعه این دانستن‌های اندک و ابهام‌های زیاد از کادر فنی استقلال پیکره‌ای را ساخته است که نمی‌توان اعضای آن را کامل‌کننده افکار و ایده‌های یکدیگر دانست و با اینکه نباید تصور کرد برخی از اعضای آن بدشان نمی‌آید که فکری سرنگون شود تا جای او را بگیرند اما شکی نیست که تنوع و تفاوت افکار بین آنها به حد چشمگیری می‌رسد و چون هر یک اسم و رسم و ادعایی دارند، بعید است که هر کدام نظرات فنی دیگران را بهترین بشمارد و اگر این مسأله را به زبان نمی‌آ‌ورند، به این خاطر است که اتحاد رفتاری و انسجام گروهی این کادر ایجاب می‌کند که همگی در آن یکپارچه جلوه کنند.
 در دوره کوتاه مدت هدایت استقلال توسط آندره‌آ استراماچونی و همچنین دو مقطع رهبری آبی‌ها به‌وسیله فرهاد مجیدی چنان امور تیم بر شخص آنها وابسته و منحصر شده بود که به‌نظر می‌رسید بقیه فقط یک «دکور» و دستیارانش با کمترین اختیارات در تیم‌اند و این حتی شامل مجید نامجومطلق هم می‌شد که پس از برکناری مجیدی در اواخر لیگ نوزدهم به مدت سه ماه سرمربی موقتی آبی‌ها بود اما اینک در تضاد با آن دوران آنقدر کادر فنی را پرتعداد و بیش از حد بزرگ کرده‌اند که خیلی‌ها بر این باور هستند اگر مدیران استقلال دو، سه نفر از این جمع را کنار بگذارند، نه تنها ضرری نمی‌کنند بلکه با صرفه‌جویی در پرداخت حق‌الزحمه این کادر بلندبالا می‌توانند پول قابل توجهی را ذخیره کنند و از مخارج غیر‌ضروری پرهیز نمایند و آن را صرف امور مهم‌تر کنند.
 استقلال که در روزهای اخیر مشغول جمع کردن تبعات روحی منفی ناشی از شکستی بسیار غیر‌منتظره مقابل سایپا بوده، بارها در این فصل ثابت کرده که تیم متعادلی نیست و اعضای کادر فنی‌اش به اندازه کافی تفکر مشترک و برنامه‌ریزی دقیق ندارند و نوعی از چنددستگی و تنوع بیش از حد افکار نزد آنها محسوس است و چون افکار آنها در یک کانال مشترک و به‌طور جمعی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و اصولاً قابل جمع‌بندی نیست، واکنش‌ها و مصاحبه‌های بعد از بازی آنها نیز حاوی نکات بسیار متفاوتی در قیاس با هر یک از اعضای دیگر است. «فکری» که بر ‌اساس تأکید احمد مددی و همکارانش در هیأت مدیره باشگاه مورد تأیید شدید اعضای این هیأت قرار دارد و دو شکست تیم و همچنین تساوی سرشار از انتقاد مقابل پرسپولیس به هیچ‌روی دلایلی کافی برای برکناری وی را به زعم مدیران فوق فراهم نیاورده، در مصاحبه‌هایش طوری سایر عناصر و افراد و به‌ویژه داوران و بدخواهان نامشخص را مقصر ناکامی‌های تیم نامیده که انگار خود او به عنوان ارنج‌کننده اصلی تیم هیچ تقصیر و مسئولیتی در این باب ندارد و همکارانش در کادر فنی نیز بدون هماهنگی عقیدتی و کلامی با فکری اظهارنظرهایی دارند که بوی هر چیزی را در تیم می‌دهد الا وحدت رویه و یک برنامه‌ریزی مشترک و مبتنی بر تعقل و اصل همکاری را.
 
 

Page Generated in 0.0063 sec