علی مغانی
«آقایان دوست ندارند ما قهرمان شویم»، «بسیاری ناراحت شدند که ما به صدر آمدیم»، «باشگاه استقلال خیلی تنهاست»... این جملات، مهمترین توجیه محمود فکری درباره دلایل شکست تیمش از سایپاست. او که علاقه ویژهای به ساختن «دشمن فرضی» دارد، انگار قصد ندارد از استراتژی نخنمای دشمنسازی دست بردارد. این حرفها، شاید ده سال پیش موجی ایجاد میکرد و هوادار را وادار به همدلی میکرد اما این روزها دیگر خریداری ندارد. حتی متعصبترین هواداران هم در پروژه دشمنسازی با محمود فکری همراه نمیشوند. استقلال نوسان زیادی دارد و گاهی (مثل بازی با سایپا) چنان بد، ضعیف و سردرگم میشود که جای هیچ فرافکنی باقی نمیگذارد.
فکری از دستهای پشت پرده میگوید و به «آنهایی که دوست ندارند استقلال قهرمان شود» میتازد اما نمیگوید که چرا تیمش حتی بعد از خوردن گل از سایپای رده دوازدهمی، توان فشار آوردن روی دروازه حریف را ندارد. او از مدافعان سهلانگار و پراشتباه تیمش حرفی نمیزند، از ضعف بزرگ استقلال در طراحی حمله هیچ نمیگوید و به اینکه مهاجمان تیمش در طول نود دقیقه کمترین لمس توپ را دارند، اشاره نمیکند. مربی استقلال علاقهای به دیدن نقاط ضعف تیمش و تلاش برای اصلاح آن ندارد و صرفاً بعد از هر ناکامی، آدرس دشمنان ظالمی را میدهد که میخواهند حق استقلال را پایمال کنند. او گاهی منتقدان را در شمایل دشمنان بدذاتی تصور میکند که صرفاً میخواهند استقلال را از پا دربیاورند. این حجم از دشمنپنداری، از هر ضعف دیگری بزرگتر است.
بعد از چند هفتهای که استقلال خوب نتیجه گرفت و آرامآرام به صدر جدول رسید، تصور میشد که فکری بیشتر از همیشه به اعصابش مسلط شده و به جای اینکه تیمش را هفت دقیقه 10 نفره به زمین بفرستد، تمرکز بیشتری روی جریانات واقعی بازی دارد اما به محض اولین شکست، همان تاکتیک سابق دوباره بازگشته؛ بیان جملاتی با فاعل مجهول و فعلهای تکراری «نمیخواهند و نمیگذارند».
این بار آش چنان شور شده که حتی کانالهای افراطی هواداری که از هر اتفاقی سناریوی جنایی میسازند، در طول 90 دقیقه بازی با سایپا، نه خطای مشکوکی پیدا کردند و نه شبهپنالتی نصیبشان شد که بخواهند تقصیر این شکست را به گردن داور و فدراسیون و بقیه بیندازند اما سرمربی استقلال اینچنین فکر نمیکند و بابت هر اوت و کرنر اشتباهی، پای دشمنان را وسط میکشد؛ تاکتیکی که تاریخ مصرف آن مدتهاست گذشته و نمیتوان بابت هر ناکامی، از آن استفاده کرد.
استقلال هنوز صدرنشین جدول است و همچنان یکی از شانسهای کسب قهرمانی ولی با بهانهجویی و ندیدن ضعفهای آشکار تیم، نمیتوان به جایی رسید. استقلال قبل از پرداختن به دشمنان فرضی و دستهای پشتپرده، نیاز دارد که در راه قهرمانی، تیم به مراتب بهتری باشد البته اگر کادر فنی استقلال اعتقادی به بهتر شدن داشته باشد.