اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال و تغییراتی که در زمینه استقلال ارکان قضایی فدراسیون و کمیته انتخابات ایجاد شده، این تصور را ایجاد کرده است که انتخابات پیش روی فدراسیون فوتبال با تحولی بزرگ همراه باشد.
در این انتخابات اما تا چه اندازه شاهد چنین تحولی خواهیم بود؟ اصلاً میتوان از انتخاباتی که پیشرو داریم، انتظار تغییراتی عمده را داشته باشیم؟ صادق رئیسیکیا، مدیرعامل سابق باشگاه راهآهن به عنوان یک مدیر فوتبالی نظری جز این دارد. او معتقد است تغییرات عمده در مسیر توسعه فوتبال، به کندی ایجاد میشود چرا که در کنار اساسنامه، رفتار و تفکر تصمیمگیرندگان فوتبال، یعنی اعضای مجمع تغییری نکرده است.
باورهایمان به ما اجازه استفاده از تغییرات اساسنامه را میدهد؟
رئیسیکیا درباره تأثیر تغییرات اساسنامه در انتخابات پیش رو به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «روندی که تا الان در مسیر انتخابات فدراسیون فوتبال رخ داده، روند مثبتی است. هرچند که این اتفاقات 3، 4 سال پیش باید میافتاد.
تغییر اساسنامه خود به خود باعث بروز مکانیزمهای بهتری میشود. استقلال ارکان قضایی فدراسیون در اساسنامه جدید، امکان رسیدگی به تخلفات رئیس و هیأت رئیسه را فراهم میکند.
به گونهای که اگر این افراد از پیروی اساسنامه تخطی کنند، بدون نگرانی از اینکه فعالیتشان متوقف شود یا آرایشان متزلزل شود، میتوانند درباره رئیس و اعضای هیأت رئیسه رأی صادر کنند. این حسن بزرگی است که در اساسنامه آمده است. هرچند هنوز به تأیید دولت نرسیده است اما به طور علیالحساب استقلال بیشتری برای فدراسیون فوتبال در نظر گرفته شده است.»
او توضیح میدهد: «انتخابات این دوره هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال تحت تأثیر این اتفاق خوب برگزار میشود اما اینکه ما چقدر از این فرصت استفاده کنیم، بحث دیگری است. اینکه باورهای ما و تصویری که از فوتبال ترسیم کردهایم به ما اجازه میدهد تا از تغییرات اساسنامه به سود خود استفاده کنیم یا همچنان با قاب سنتی خودمان رفتار خواهیم
کرد؟»
رئیسیکیا پاسخ سؤالاتی که مطرح میکند را اینطور بیان میکند: «باور دارم این اتفاق به ناگهان رخ نخواهد داد. مسیر حرکت ما به سمت توسعه فوتبال بسیار کند است. حتی اگر مترقیترین ضوابط را داشته باشیم چون باورها و طیفبندیهای ما این اجازه را نداده که از ضوابط مترقی حداکثر بهرهبرداری را داشته باشیم در عوض با قانونگریزی و بیمسئولیتی به قوانین آسیب زدهایم. در همین اساسنامه قبل، قوانین مربوط به نحوه عزل و نصب دبیرکل یا نحوه عقد قراردادها چندان پرت نبود. حتی اگر ما به همان قوانین هم پایبند بودیم، امکان نداشت که قراردادی چون قرارداد ویلموتس در فوتبال ایران منعقد شود. امکان نداشت هیأت رئیسه در قبال چنین قراردادی مثل تماشاگر عمل کند یا مجمع مقابل دستاوردهای فدراسیون فوتبال سکوت کند. مجمع موظف بود در برابر هزینهای که قرار بود از بودجه فدراسیون فوتبال برای قرارداد ویلموتس شود، واکنش نشان دهد. زمانی که علیرغم الزامات شاهد چنین واکنشی نیستیم، یعنی همه اینها به دلیل بیمسئولیتی یا عدم تعهد مدیران فدراسیون فوتبال است. این روند ادامه خواهد داشت چون حتی اگر اساسنامه بهتری داشته باشیم، لزوماً رفتار بهتری نخواهیم داشت.»
اساسنامه تغییر کرده، ترکیب مجمع اما همان ترکیب است
این مدیر فوتبالی با تأکید بر اینکه در انتخابات پیشرو، اتفاق مهمی رخ نخواهد داد، به خبرنگار ایران ورزشی تأکید میکند: «در انتخابات پیشرو اتفاق مهمی رخ نخواهد داد چون ترکیب مجمع فدراسیون فوتبال همان ترکیب قبل است.
باورهای افراد فوتبال تغییری نکرده است. افکار عمومی قرار نیست به هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال رأی دهد. این مجمع است که به آدمها رأی میدهد و رئیس و هیأت رئیسه را انتخاب میکند. با همه اینها مسیر ما به سمت توسعه مسیری رو به جلو است اما با شدت کم.
اتفاق عمدهای رخ نخواهد داد چون تغییر رفتار در افراد دیر اتفاق میافتد. به عنوان مثال من در سن 50 سالگی رفتاری متفاوت از 30 سالگی دارم اما این تغییرات در طول 20 سال حاصل شده است نه 3، 4 سال. ترکیب رأی یا مهندسی رأی به لحاظ ساختار رخ میدهد نه با تأثیرگذاری رسانه و آموزش. چرا که به لحاظ ساختار اساسنامه و حقوق تقریباً 55 درصد رأی در دست فدراسیون فوتبال است. 35 درصد در حیطه هیأتها تعریف میشود که این وزن کمی نیست.
البته نمایندگان لیگ یک و دو، باشگاههای فوتبال و فوتسال هم چیزی حدود 42 درصد از آرا را در اختیار دارند اما هیأتها گروه یکپارچهای هستند و 35 درصد رأی آنها به نسبت گروه متنوع باشگاهها و لیگهای یک و دو دست فدراسیون فوتبال را در تعیین رأی بازتر میگذارد. به همین خاطر میتوان گفت فدراسیون در مجمع 55 درصد از آرای انتخابات را در اختیار دارد.»
او یکی از بزرگترین نواقص هیأتها را اینطور بیان میکند: «در هیأتهای فوتبال شاهد افرادی هستیم که 15 یا 20 سال است که در هیأت خود مدیریت میکنند. چرخش مدیریت در هیأتهای فوتبال اتفاق نمیافتد که بگوییم به ازای این چرخش مدیریت افکار نو یا آدمهای نو میآیند.
باشگاهها با سهم 42 درصد در انتخابات چرخش مدیریت بیشتری نسبت به هیأتها دارند. علاوه بر این نظام بسته و زمینگیرکنندهای در هیأتها وجود دارد که سرعت رشد فوتبال را میگیرد.»
نظام مدیریتی فدراسیون حرفهای نیست
رئیسیکیا با اشاره به شیوه مدیریتی فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر میگوید: «اگر مدیریت و مدیریت حرفهای را مبنی بر حوزه حقوقی، مالی، فنی و مدیریتی بدانیم و هر 4 بعد آن کامل باشد شاهد استقرار مدیریت حرفهای در ورزش و فوتبال نیستیم. ما شاهد مدیرانی هستیم که قرارداد ویلموتس را امضا میکنند بدون اینکه ضلع حقوقی را در جریان بگذارند یا ضلع مالی را در نظر بگیرند و تناسبی بین درآمد و هزینه در نظر بگیرند. به لحاظ مدیریتی هم دست هیأت رئیسه اینقدر باز نبود که بررسی کند و ببیند ویلموتس از نظر فنی میتواند تأثیرگذار باشد یا نه؟ به همین دلیل میگویم، نظام مدیریتی فدراسیون فوتبال حرفهای نیست. سطح توقع ما به اندازهای پایین آمده که میگوییم اگر انتظار توسعه داریم باید پیش از هر چیز مدیران فدراسیون، اساسنامه را رعایت کنند. این توقع را داریم که مدیران پیش از هر چیز قانونگریز نباشند. همین اساسنامه را اجرا کنند. اگر اشکالی بود، بعد برطرف کنند. ولی نمیتوانند بگویند این بخش از اساسنامه را قبول ندارم و با تفسیر غلط انحراف ایجاد کند.»
او همچنین تأکید میکند: «نکته بعدی که از مدیران تازه انتظار میرود این است که علم ستیز نباشند. به واقعیتهای علمی توجه کنند و در نهایت اینکه به اصل تغییر در فدراسیون فوتبال توجه ویژه داشته باشند. تغییر رفتار یا تغییر مدیریت. چرخش مدیریت و آمدن آدمهای نو هم یک اصل علمی است و هم باعث بروز تغییراتی اساسی در بدنه فوتبال میشود.»
مدیرعامل سابق باشگاه راهآهن توضیح میدهد: «بسیاری از عزیزانی که برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال ثبتنام کردهاند، از تحلیل جامعی به لحاظ بازاریابی، تجاری، اقتصادی برخوردار نیستند. بدون تحلیل آمدهاند. حالا که تا این مرحله آمدهاند، ایکاش بعد از تأیید صلاحیتها کمک بگیرند و برنامهای را تدوین کنند که به لحاظ نیروی انسانی، برنامه عملیاتی باشد. دست از طیفی بازی بردارند و در اداره فوتبال جمعی عمل کنند. ممکن است دو سوم جامعه آنها را دوست داشته باشند اما در اداره فوتبال همه جامعه را باید در نظر بگیرند.»