printlogo


کد خبر: 223266تاریخ: 1399/11/2 00:00
چرا ستاره‌های بوندس‌لیگا بیرون از آلمان ناموفقند و ناچارند برگردند؟
تولد دوباره

لوکا یوویچ با دو گلی که برای آینتراخت فرانکفورت مقابل شالکه زد، بازگشت خود به بوندس‌لیگا را جشن گرفت.او پس از امضای قرارداد انتقال قرضی از رئال‌مادرید به فرانکفورت، در ورزشگاه خالی از جمعیت حاضر شده و در سه کلمه گفته بود: «ایش بین سوروک»؛ «من برگشته‌ام». این مهاجم صرب در دوره قبلی حضور در فرانکفورت در 75 بازی 36 گل به ثمر رسانده بود و کمک کرده بود این تیم در سال 2018 فاتح جام حذفی شود و در سال 2019 به مرحله نیمه‌نهایی لیگ اروپا برسد، به همین دلیل بود که توجه باشگاه‌های بزرگ اروپا به او جلب شد.
رئال‌مادرید در این میان 63میلیون یورو برای خرید این بازیکن پرداخت اما یوویچ نتوانست فرم عالی‌اش را در لالیگا تکرار کند و در 32 بازی، تنها 2 گل به ثمر رساند.
حالا این بازیکن 23ساله امیدوار است بتواند دوباره در زمینی بدرخشد که یک‌بار در آن در یک مسابقه پنج گل به فورتونا دوسلدورف زد. در آن هنگام او در کنار سباستین هلر و آنته ربیچ، «گله بوفالو» فرانکفورت را تشکیل می‌دادند.
این بازیکن در ماه نوامبر دچار ویروس کرونا شده بود و مقامات آلمانی به این ترتیب اعلام کردند او نیازی به قرنطینه ندارد. از این‌رو بود که او مجوز حضور در برد 3 بر یک مقابل شالکه را پیدا کرد، هرچند در آن مسابقه به‌عنوان بازیکن جانشین به زمین رفت.
نشریه محلی فرانکفورتر رونجائو نوشته یوویچ در حالی به این تیم برگشته که اوضاع جسمانی‌اش عالی است. این در حالی است که او هنگام ابتلا به ویروس کرونا، دچار مصدومیت همسترینگ هم شده بود. به او پیش از آن هم کم بازی می‌رسید. او را آورده بودند تا کمک کند جای خالی کریستیانو رونالدو در تیم زین‌الدین زیدان پر شود اما او که ترجیح می‌داد در پست مهاجم مرکزی بازی کند، نتوانست رقیب سختی برای کریم بنزما باشد، حتی ماریانو دیاز هم به او ترجیح داده می‌شد.
یوویچ همچنین نتوانست زبان اسپانیایی را به‌خوبی یاد بگیرد، در حالی که زبان آلمانی را بلد است. به این ترتیب او در پایتخت اسپانیا تبدیل به بازیکنی دورافتاده شده بود. به اینها بار سنگین قیمت بالایش را هم اضافه کنید تا ببینید اوضاع برای فوتبالیستی که حتی 23 سالش هم نشده چقدر با شرایط ایده‌آل فاصله داشته است.
با این حال یوویچ تنها مهاجم بوندس‌لیگا نیست که در خارج از آلمان دچار مشکل می‌شود. در کنار امثال پیر-امریک اوبامیانگ و کریستین پولیشیچ که در خارج از بوندس‌لیگا درخشیدند، مهاجمان زیادی هم حضور دارند که نتوانستند انتظارات را برآورده کنند.
سباستین هالر، دومین بوفالو در گله آینتراخت پس از انتقال 50 میلیون یورویی به وستهم نتوانست در این تیم جا بیفتد و در این ماه به آژاکس پیوست. البته بوفالو سوم، آنته ربیچ، در میلان بهتر کار کرده است. جوئلینتون، مهاجم برزیلی، در سال 2019 با قیمت 44 میلیون یورو از هوفنهایم به نیوکاسل پیوست اما در این تیم تنها سه گل در لیگ زده است. تیمو ورنر هم ماه‌های ابتدایی حضور در چلسی را پشت سر می‌گذارد اما او هم پس از انتقال 53 میلیون یورویی به این باشگاه نتوانسته خوب باشد.
بخشی از این مشکل به‌دلیل مبالغ انتقال آنهاست، که البته این موضوع ارتباطی به بازیکنان ندارد اما وقتی باشگاه‌های بوندس‌لیگا تلفن را برمی‌دارند و پشت خط یک باشگاه لیگ برتری یا رئال‌مادرید است، آنها قیمت‌های بالایی را اعلام می‌کنند. با افزایش قیمت، توقعات از بازیکنان هم بالا می‌رود.
اما یک توضیح دیگر هم وجود دارد؛ یوویچ، هالر، جوئلینتون و ورنر همه در سیستم‌های بسیار ویژه در آلمان درخشیدند؛ جایی که تیم‌ها بشدت به‌دنبال پرس از جلو هستند و روی ضدحملات سریع تمرکز دارند.
ورنر بهترین نمونه است. او بازیکنی است که هنگام تبدیل از فاز دفاع به حمله عالی عمل می‌کرد و در تیمی که بیشترین ضدحملات در لیگ را داشت، در این زمینه بهترین بازیکن‌شان بود.
داده‌های گردآوری‌شده آتلانتیک نشان می‌دهد این بازیکن آلمانی در 78درصد بازی‌هایش برای لایپزیگ در پست مهاجم مرکزی بازی کرده است. او در کنار آخرین مدافع حریف قرار می‌گرفت و لایپزیگ هم به‌صورت میانگین 5/8 ضدحمله در هر بازی داشت که این به سود ورنر بود. از زمانی که او به چلسی رفته تنها در 25درصد بازی‌ها در پست محبوبش بازی کرده است و تیم فرانک لمپارد ترجیح می‌دهد مبتنی بر مالکیت توپ کار کند.
یکی از چالش‌های ورنر و دیگر بازیکنان سابق بوندس‌لیگا این است که در تیم‌های جدیدشان جا بیفتند و قابلیت‌های بیشتری به بازی‌شان اضافه کنند.
یوویچ در مادرید نتوانست با این چالش کنار بیاید اما تصمیمی منطقی گرفت و یک گام به عقب برداشت تا در محیطی آشناتر پیشرفت کند.
او پیشنهادهای بهتری از نظر مالی هم داشت که آنها را رد کرد، از جمله از سوی تیم‌های لیگ برتری اما حاضر شد دستمزدش کاهش پیدا کند تا به فرانکفورت برگردد؛ جایی که می‌توانست با این سه کلمه بازگشتش را جشن بگیرد: «ایش بین سوهاوس»؛ «من در خانه‌ام».
 

Page Generated in 0.0051 sec