سعید فایقی
تلفن همراهم زنگ خورد، شماره ناشناس بود. وقتی جواب دادم آشناترین فرد ورزش و هنر پشت خط بود. هنرمند گرانقدر، فوتبالیست ماهر، جناب پژمان جمشیدی. از شما پنهان نباشد از خدا پنهان نیست، بسیار خوشحال شدم. راستش را بخواهید انتظار نداشتم که پژمان عزیز با همه مشغلهای که دارد یاد من حقیر فقیر بیفتد. خدای را سپاس که طیف عزیز قهرمانان را بامعرفت آفرید. بعد از تماشای سریال زیرخاکی که پژمان عزیز این روزها به شدت درگیر بازی در فاز دو آن میباشد، بسیار دوست داشتم با پژمان گپ و گفتی در مورد شخصیت نقشی را که به عهده گرفته، داشته باشم.
چند صباحی که در بند یک زندان اوین در سال 55 بودم، همبندی داشتم که به لحاظ شخصیت بسیار شبیه نقش برعهده گرفته پژمان عزیز بود. این همبند آن روزها که دانشجوی مدرسه عالی مدیریت کرج بود، بنا به گفته خودش در روز دوازدهم آذر به گارد مدرسه مراجعه کرده و پرسیده بود که شانزده آذر چند روز تعطیل است و مسئول گارد به ایشان مشکوک شده و بازداشتش کرده بود. سرتان را درد نیاورم. چندی بعد برنامه شب شعری در دانشگاه صنعتی شریف بود و اگر اشتباه نکنم آبان سال 56 که مجدداً این همبندی را زیارت کردم. این بار مسلح بود. فکر کردم ایشان چریک بوده و در زندان خود را به سادگی زده است اما قسم خورد که در زندان تبدیل به چریک شده وگرنه همان دانشجوی ساده بود، اگر گذرش به زندان نمیافتاد. آقای پژمان عزیز چنان آن نقش را ماهرانه بازی میکرد که انگار با آن دانشجوی مدرسه عالی مدیریت کرج سالها همراه بوده و با شخصیت او به اصطلاح مو نمیزد و اما یاد پژمان عزیز که نشان از معرفت و بزرگمنشی ایشان است، مرا به یاد خاطره دیگری انداخت و آن اینکه پژمان عزیز به همراه بهنام ابوالقاسمپور که ایشان هم یکی از بامعرفتهای روزگار است در پرسپولیس آن روز مورد بیمهری قرار گرفته بودند. در آن زمان اینجانب هم در کسوت نامهرسان مردم در شرکت پست مشغول خدمت بودم از موضوع باخبر شدم، دست به دامن مصطفی آجرلوی عزیز گشتم. انگار امروز تقدیر بوده که یادی از بامعرفتها بکنم. ایشان مدیرعامل باشگاه پاس بودند. حیف از آن باشگاه بازیکنساز، مربیساز و قهرمانپرور و پهلوان تربیتکن و درخواست کردم این دو بزرگوار را در باشگاه پاس جذب کند و آقا مصطفی با بزرگواری تمام پذیرفتند. حدود بیست سال از آن روز میگذرد. پژمان عزیز که روزگاری در مستطیل سبز هنرنمایی میکرد امروز در قاب تلویزیون و یا در پرده سینما ماهرانه نقشآفرینی میکند. بلورینگی اخلاقی و صفاتی و عملکردی، او را لایق کسب سیمرغ بلورین کرده است و آقای مصطفی که عمری را صرف خدمت فوتبال کرده، در انتظار کسب اعتماد مجمع محترم فدراسیون فوتبال است و بهنام ابوالقاسمپور عزیز در وزارت ورزش و جوانان به انتقال دانش و تجربه مشغول است که انشاءالله هر سه در کنف حمایت حضرت حق مؤید و منصور باشند.