printlogo


کد خبر: 222266تاریخ: 1399/10/16 00:00
سلاخی در لندن
قلب پرنده و پوست شیر

سام ستارزاده
 
زمستان فرانکی و آبی‌های لندن خیلی زود از راه رسید. چلسی که شاید تا یک ماه قبل در کنار لیورپول و تاتنهام، یکی از پیشتازان جدول لیگ جزیره بود، پیش از نزدیک‌ شدن به باکسینگ دی و با شکست مقابل ولورهمپتون و اورتون وارد سراشیبی سقوط شد. پس از واگذاری دربی شمال‌ شرق لندن به آرسنال و تساوی مقابل استون‌ویلا که چلسی را از منطقه سهمیه چمپیونزلیگ به‌ کل دور راندند، نمایش خانگی ضعیف مقابل منچسترسیتی احیا شده پپ گواردیولا، ضعف‌های دفاعی و هجومی آبی‌های لندن را در بهترین زمان ممکن پررنگ ساخت. حکیم زیاش و تیمو ورنر، دو مهاجمی که رومن آبراموویچ برای باز کردن پای‌شان به لندن نزدیک به 85 میلیون پوند هزینه کرد، از ابتدای شب سیاه استمفوردبریج نقش‌آفرینی کردند اما بدون حتی یک شوت در چارچوب و با ثبت تنها یک دریبل موفق توسط ورنر. شیرهای آبی که در 10 دقیقه ابتدایی رویارویی با سیتی تیم هجومی‌تر میدان هم بودند، تحت تأثیر دو گل متوالی میهمان‌شان از طرح موقعیت روی دروازه سیتی ناکام‌ ماندند و حتی برای آزمودن بخت خود، متمسک شوت‌های راه دور و پاس‌های بلند شدند.
در نقطه مقابل چلسی، سیتیزن‌ها تیمی ظاهر شدند که کاملاً می‌دانستند در لندن چگونه به خواسته خود برسند. پسران پپ که در چند بازی اخیرشان پیشرفت قابل‌ توجهی در بازی مالکانه و تکضرب خود داشتند، با تراکم بالا در یک‌ سوم دفاعی خود دیدار را آغاز کردند اما در انتقال از دفاع به حمله، به‌ شدت برق‌آسا و غافلگیر کننده بودند. دو گل نخست منچسترسیتی در حالی به‌ ثمر رسید که برتری عددی در نیمه رقیب‌شان کاملاً با چلسی بود. این به این معنی است که بازیکنان سیتی برای پاسکاری حتی در یک‌ سوم دفاعی میزبان با کمترین فشار ممکن از سوی مدافعین مواجه‌ بودند.
آرایش معروف به 9 کاذب (False 9) که مورد علاقه گواردیولا هم است، برتری در میانه میدان را با قدرت در اختیار آبی‌های منچستر قرار داد. علی‌رغم برتری 6/54 به 4/45 چلسی در مالکیت توپ، بازیکنان سیتی در ارائه کارهای ترکیبی، به‌ویژه در کانال‌های کناری زمین، با هیچ مزاحمتی مواجه نبودند. موقعیت‌های منجر به گل‌های ایلکای گوندوغان و فیل فودن هر دو روی پاسکاری‌های تکضرب و ترکیبی در سمت راست دفاع چلسی خلق شدند؛ جایی که سزار آسپلیکوئتا در قامت یک مهره خنثی و بی‌تأثیر بود. بن چیلول نیز در سوی دیگر این خط دفاع توان مقاومت برابر بازی تیمی آبی‌آسمانی‌ها را نداشت و خوش‌شانس بود که نفوذهای خوآ کانسلو از آن جناح گلی برای سیتی نساخت.
معضلاتی که فرانک لمپارد برای بازگرداندن آبی‌های لندن محکوم به رفع آنان است، تا حد زیادی ریشه روحی و روانی دارند. از جمله انتقادات پایگاه‌های هواداری چلسی به عملکرد ضعیف برخی بازیکنان‌شان این است که آنها برای نشانی که روی سینه‌شان حک می‌شود بازی نمی‌کنند. از طرفی دیگر، مسلماً اگر قلب شیر بازیکنان چلسی به‌ قدری تپنده بود که با نخستین گل رقیب فرو نمی‌ریخت، انتظار یک فوتبال ازهم‌ گسیخته و سردرگم را از این تیم نمی‌داشتیم.
فاز هجومی چلسی البته با ورود کای هاورتز و کالوم هادسون – اودوی دوباره تپید؛ هرچند دیگر کار از کار گذشته بود. شاید اعتماد به این دو مهره بتواند در دیدارهای بزرگ نیم‌فصل دوم چلسی گره‌گشا باشد اما چالش اصلی لمپارد، ایجاد توازن در خط دفاعی خواهد بود؛ مشکلی که شاید چاره آن در بازار باز شده زمستان پیدا نشود.

Page Generated in 0.0076 sec