یکی دیگر از نامزدهای انتخابات فدراسیون اسکی، جواد شهلایی است که علاقهمندیاش به حضور در انتخابات اسکی را قبلاً هم نشان داده بود. او وقتی میخواهد درباره برنامهاش و راههای موفقیت اسکی صحبت کند، روی مدیریت علمی، گسترش اسکی به شهرستانها و توجه به ردههای پایه دست میگذارد.
او که سابقه دبیری فدراسیون اسکی را دارد، درباره دلیل حضورش در این رقابت میگوید: «از سال 52 پیوسته در اسکی فعالیت داشتم و امیدوارم با حضور دوباره در فدراسیون بتوانم وضعیت فعلی اسکی را تغییر بدهم. از آحاد مختلف اسکی تقاضا دارم که به داد این ورزش برسند. اسکی یک ورزش مفرح، باکلاس و آکادمیک است که متأسفانه با مدیریتهای غیراصولی وضعیت خوبی ندارد. آزردگیهای زیادی از فدراسیون به وجود آمده و فدراسیون باید صاحب اصلی خودش را پیدا بکند. افتخار میکنم به عنوان یک خدمتگزار اسکی که وابستگی به شمشک، دیزین یا دربندسر ندارم و به عنوان یک چهره ورزشی شهرستانی مخلص، در پایان عمر کاریام یک اثر ماندگار به یادگار بگذارم و تفاهم و تعاملی بین خانوادههای اسکی به وجود بیاورم. به عنوان مدرس مدیریت استراتژیک میخواهم ساختار فدراسیون اسکی را بر اساس تفکر مدیریتی سر و سامان بدهم. از اهداف دیگر من توسعه اسکی عمومی و همگانی است.»
او درباره برنامههایی که دارد با جزئیات بیشتری توضیح میدهد و میگوید: «مهمترین اهداف من اصلاح ساختار فدراسیون از سنتی به علمی، توجه بیشتر به ورزش پایه هم در بخش خانمها هم در بخش آقایان، توجه ویژه به همگانی کردن ورزش اسکی و همچنین ورزش قهرمانی است. دلیل اینکه رکورد 55 سال گذشته تکرار نشده، این است که ما به قهرمانان توجه نکردیم. بیشترین تنش و مشکلات را قهرمانان اسکی با فدراسیون دارند. ما به جای اینکه از سرمایههای ملیمان محافظت کنیم آنها را تخریب کردیم. همه قهرمانان ارزشمند ما بابت تبعیضها از فدراسیون گله دارند. در دوران دبیری تلاش کردم پوئنفیز (امتیاز جهانی) قهرمانان طوری ارزیابی شود که هیچکس گلایهای نداشته باشد. باید فضا را اصلاح کنیم تا تنها ورزش قهرمانی ما در المپیک زمستانی حرفی برای گفتن داشته باشد. مایه تأسف است که ورزشکار با هزینه بالا اعزام میکنیم و آنها نفر آخر میشوند یا از مانش آخر انصراف میدهند.»
شهلایی درباره برنامهاش برای درآمدزایی هم میگوید: «در حوزه مدیریت بازاریابی چندین پایاننامه کار کردیم و تمام مسیرها را شناسایی کردیم، ولی اجازه بدهید پیش از انتخابات به آنها اشاره نکنم. نکته دوم اینکه اسپانسرهای زیادی در حوزه ورزش هستند، ولی متأسفانه مدیران ناکارآمد آنها را فراری میدهند، چون مشخص نیست پولهایی که هزینه میکنند در چه بخشهایی خرج میشود. در سال 88 وقتی از هیأت آذربایجان شرقی خداحافظی کردم، 7/1 میلیارد تومان پول در صندوق موجود بود، در صورتی که طبق اطلاعات من فدراسیون برای پرداخت حقوق کارمندانش هم مشکل دارد. این را هم در نظر بگیرید که در یک سال گذشته هیچ اردو یا اعزامی هم نداشتهایم.»