میعاد نیک
مسیری که محمود فکری در تیم استقلال پیش گرفته و تفکری که به رسانهها و هواداران در همین ابتدای کارش القا میکند، مسیر ناشناختهای نیست؛ این راه پر از ناهمواری گریبان بسیاری از بزرگان تیم استقلال را در عنفوان مربیگریشان روی نیمکت آبیهای تهرانی گرفته و آنها را به چاه عدم پرتاب کرده است. محمود فکری پیش از آنکه فرصت حضور بهعنوان مرد اول کادر فنی روی نیمکت تیم محبوبش را کسب کند، زمان کافی داشت تا به سیر نزولی بازیکنان محبوبی همچون علیرضا منصوریان و فرهاد مجیدی روی همین صندلی داغ بیندیشد اما انگار آرپیجی زن پیشین هواداران آبی قصد دارد همان اشتباهات مهلک را با پوششی دیگر تکرار کرده تا خودش و تیمش را به قعر ظلمات تبعید کند. پیشتر هم اشاره شد که نحوه ورود فکری به باشگاه استقلال و شیوه انتخاب او بهعنوان سرمربی آبیها یک مسلک تکراری و منسوخ است که مقصدی جز بیآبرویی و سقوط نخواهد داشت اما انگار فکری نتوانسته فکری به حال رفتارهای عوامفریبانه و پوپولیستیاش بکند تا وضعیت روحی و روانی اردوگاه آبی بیش از این مورد تهدید قرار نگیرد.
حاج محمود بلافاصله پس از انتصاب بهعنوان جانشین فرهاد مجیدی در تیم استقلال، در حرف راه هرگونه بهانهجویی را به روی کادرفنی و شاگردانش بست تا همه خیال کنند این تیم قرار است برای رسیدن به سکوی قهرمانی هیچ بهانهای نگیرد و تنها به مقابله با حریفان فکر کند اما در عمل این پوستینِ برّه خیلی زود نخنما شد تا هیولای درون فکری عصیان کند و از وزارت ورزش و فدراسیون، تا سازمان لیگ و رسانهها را مقصر در شکست تیمش جلوه دهد. فکری در شرایطی جلوی درب باشگاه استقلال از فروختن خانهاش برای رسیدن به نیمکت استقلال حرف میزد که در آن زمان معتقد بود بهترین تیم فوتبال ایران را در اختیار گرفته اما با چند بازی ضعیف و چند هجمه مشخص شد که فکری سریع رنگ میبازد و تیمش را بدترین استقلال تاریخ تلقی میکند؛ همان تیمی که توانسته 90 درصد مهرههای فصل قبلش را حفظ کند و همان تیمی که تا پای قهرمانی جام حذفی هم پیش رفت.
واقعیت ماجرا این است که فکری به ضعفهای درونی خود و کادرفنیاش، به ناتوانی دستیاران نامدارش در اجرای تاکتیکهای تمرینی، به دودستگی داخل رختکن تیمش و به مشکلات اداری و اجرایی باشگاه استقلال علم به یقین دارد اما میخواهد تمام هجمهها را به سمت و سوی دیگری روانه کند تا برای خود و دوستانش وقت بخرد و امیدوارانه به وقوع یک معجزه چمباتمه بزند. تیمی که همین چند ماه پیش در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا بیوقفه موقعیت گل میساخت و به نایب قهرمانی در رقابتهای لیگ برتر و جام حذفی هم قناعت نمیکرد، حالا به فلاکتی افتاده که نمیتواند یک موقعیت گل درست و حسابی روی دروازه تیمهای میانه جدولی ایجاد کند و اگر هم درخشش رشید مظاهری نبود، قطعاً رتبهای ناموزون در نیمه دوم جدول را به آغوش میگرفت.
فکری خیلی زود به بیراهه زده؛ خیلی زود. حاج محمود آبیها میتوانست انتقادها را به جان بخرد و لااقل وعده تصحیح اشتباهات تیمی و فردی استقلال را بدهد اما رویهای را دوست داشت که در نهایت او را با مغز به زمین کوبیده و از رویش با بیرحمی هرچه تمامتر عبور کند. کسی دوست ندارد که یک سرمایه مربیگری به این سادگی بسوزد و تباه شود اما خود کرده را هرگز تدبیر نبوده و خلق را همیشه تقلیدهایشان بر باد میدهد.