سام ستارزاده
نسل طلایی پرسپولیس، تیم مبارزه با نداشتنها و تسلیمناپذیری است. صد حیف که افسوس برداشتن گام آخر برای دومینبار بر دل هواداران این قرمز شایسته بر جای ماند. پرسپولیس در دیدار نهایی خود در آسیای ۲۰۲۰ مقابل تیمی به زمین رفت که خط آتشش در آسیا یکهتاز بود و خط دفاعش یکی از منسجمترینهای کنفرانس شرق. هماورد پایاپای شاگردان یحیی گلمحمدی تا ثانیه آخر ستودنی است. افسوس که این بازی، بازی اشتباهات بود. یک لغزش میتوانست جام را در دستان پرسپولیس نگه دارد و یا از چنگ ببرهای اولسان خارج کند.
مرد بازیهای بزرگ
مهدی عبدی بیشک اعجابانگیزترین پدیده چهار سال اخیر باشگاه پرسپولیس است؛ مرد بازیهای بزرگ. او که در لیگ نوزدهم از بادران به جمع قرمزها بازگشت تا کفشهای محمد عباسزاده را به پایش ببرد، در دیدارهای لیگ موقعیتها را یکی پس از دیگری میسوزاند و ما را از درخشش در فینال نگران میساخت، اما از لغزش پارک جو هو (مدافع سابق دورتموند) در میانه زمین به هنرمندانهترین شکل ممکن استفاده کرد.
حال گلزنی در نیمهنهایی و فینال آسیا، در کنار گشودن دروازه استقلال در نخستین تجربه حرفهایاش و رکورد جوانترین دبلکننده تاریخ سرخپوشان در لیگ، در ویترین یادگاریهای مهاجم آتیهدار قائمشهری قرار گرفتهاند.
لغزش در جراردتایم
شادی پس از گل پرسپولیس اما مانند بسیاری از خوشحالیهای ما زودگذر بود. احمد نوراللهی از دقیقه یک با همان غیرت و جنگندگی جراردگونه و آشنایش به رزم با هافبکهایی نظیر یون بیت گارام (که ارزندهترین بازیکن تورنمنت هم لقب گرفت) و دو جائه وون پرداخت.
اما در زمانهای تلفشده نیمه نخست، لگدی به پای جونیور زد که یادآور اشتباه تلخ کاپیتان جرارد در لیورپول-چلسی معروف سال ۲۰۱۴ بود که در زمانی مشابه رقم خورد.
شاید اگر چشمان تیزبین و سختگیر VAR، این لغزش را به داور قطری گوشزد نمیکردند، پرسپولیس میتوانست با صلابتی مثالزدنی در نیمه دوم بازی را مطابق میلش مدیریت
کند.
۷۴ دقیقه منهای یک ثانیه
وار دوم، پنالتی دوم؛ اینبار بهواسطه مهدی شیری، اما در روزی که حقش نبود یک اشتباه گران به نامش ثبت شود. در ۷۴ دقیقهای که شیری در زمین بود، وی یکی از بهترین روزهایش در پیراهن پرسپولیس را سپری کرده بود، بهگونهای که یحیی از بازی گرفتن از سیامک نعمتی در پست جایگزین وحید امیری پشیمان نشد. پارک جو و و لی چئونگ یونگ سرشناس یک نیمه به دست شیری خنثی شدند، اما یک لحظه دستپاچگی، یک دست بیهدف، این حجم از عملکرد خیرهکننده را به حاشیه راند و نابود کرد تا شیری متهم ردیف اول این شکست تلخ باشد.
جای خالی آتشبازان قرمز
میشد حدس زد که دفاع همهجانبه و سرسختانه اولسان پس از گل پیروزی، با پرسپولیسی که آلکثیر، امیری و پهلوان را ندارد، بهراحتی باز نمیشود.
۳۵ دقیقه انتهایی بازی را با امید و البته با تحسین سختکوشی شاگردان یحیی دنبال کردیم، اما در هر دقیقه آن حسرت خوردیم که چرا فوتبال باشگاهی ما به جایی رسیده که پرسپولیسش در کوران رقابتهای آسیایی علی علیپور و مهدی ترابی که روی هم رفته نیمی از گلهای باشگاه در لیگ نوزدهم را به ثمر رساندند را به تیمهای متوسط و بیبخار قطری و پرتغالی هبه کرده. پرسپولیس در تمام دقایق طولانی نیمه دوم آشکارا از فقر یک ستاره و یک آتشپاره رنج میبرد. یکی که بتواند با خلاقیتش گره بازی را باز کند و از موقعیتهای خلقشده گل بسازد.
و تیمی که به یادگار ماند...
ارتش سرخ باز هم نتوانست گام آخر را با موفقیت بردارد تا با بشار رسن دوستداشتنی یک خداحافظی تلخ داشته باشد، اما یادگاریهای زیبایش را برای فوتبال ایران بهجای گذاشت. حامد لک در جریان 8 بازی تنها یک گل دریافت کرد که آن هم ریباند پنالتی جونیور نگرائو بود. امید عالیشاه نشان داد همچنان میتوان به اندازه دورانی که آقای پاس گلی لیگ را در اختیار داشت، رویش حساب بازکرد. سیدجلال حسینی در آستانه 39سالگی نشان داد دود از کنده بلند میشود. میلاد سرلک، عیسی آلکثیر، سعید آقایی و احسان پهلوان نیز در کوتاهترین زمان ممکن جایشان را در دل هواداران سرخ پیدا کردند. این مجموعه را میتوان در این عبارت خلاصه کرد: «ستارگانی که نگذاشتند آسمان ابری پرسپولیس بیستاره شود.»