نفرین کردن VAR و متلک انداختن به داور و مقصر دانستن AFC برای پرسپولیس جام نمیشود. حسرت کسب جام آسیایی باز هم ماند تا سال دیگر. پرسپولیس در فینال 2-1 به اولسان باخت. از آن بازیهایی که میشود افسوس خورد، به یحیی گلمحمدی حمله کرد که چرا اینقدر دیر دست به تعویض زد، چرا اصرار داشت با سانترهای کج و کوله به گل برسد، میشود در مورد گزارش عادل فردوسیپور و بغضش نوشت، میشود مهدی شیری و احمد نوراللهی را به خاطر دو خطای ناشیانه سرزنش کرد. اما برای پرسپولیس این حرفها جام نمیشود. دو سال حضور در فینال آسیا و دو شکست که مرهمی برایش نیست.
همان حرفهای همیشگی که باید دست به دست هم بدهیم و دنیا به آخر نرسیده و چیزی از ارزشهای بچههای ما کم نشده و دشمنان ایران نمیخواهند ما قهرمان شویم. علی پروین که در برنامه فوتبال برتر میهمان بود سی سال پیش گفت: «ما با موتور گازی حرکت میکنیم و اونا با جت!» منظورش شرق آسیا بود. راست میگفت. سالهاست حتی اگر ما موتور گازی نباشیم هم به آنها نمیرسیم. چه در فوتبال ملی و چه باشگاهی. پرسپولیس دو بار، ذوبآهن و سپاهان هر کدام یک بار، هیچکدام نتوانستند جامی از چنگ شرقیها بیرون بکشند.
نوشتن بعد از شکست تلخ است. از امکانات و بودجه و زیرساختها و سرمایهگذاری روی فوتبال پایه نوشتن هم کلیشهای شده. واقعیت این است که همیشه نمیشود فوتبال را با غیرت و تعصب و عرق ریختن و جنگیدن برد. نظم و تاکتیک هم لازم است. برای دقایق طولانی تیم اولسان فوتبال بهتری به نمایش گذاشت. موقعیت ساخت، به تیر زد و در نهایت قهرمان شد. انکار کیفیت آنها اشتباه است. برای بردن چنین تورنمنتی حق ندارید در فینال اشتباهات کودکانه بکنید. اگر هم اشتباه کردید حق ندارید مسخ شوید، گل اول پرسپولیس هم در نتیجه اشتباه مدافع این تیم به دست آمد اما آنها نظمشان به هم نریخت و چند ثانیه بعد خودشان را به هجده قدم رساندند و پنالتی گرفتند و با تساوی به رختکن رفتند.
این نخستین بار نیست که پرسپولیس برتری را در دقایق حساس بر باد میدهد. سال گذشته در لیگ حتی مقابل گلگهر سیرجان هم پیروزی 3-2 را در ثانیه آخر با تساوی عوض کرد، در جام حذفی مقابل استقلال هم در حالی که 2-1 جلو بود باز با دستپاچگی در چند ثانیه باقیمانده گل خورد و جام را از دست داد و حالا در فینال لیگ قهرمانان باز هم نتوانست از برتریاش دفاع کند.
نقد کردن تیمی که بازی را باخته است آسان است، پرسپولیسیها حق دارند افسوس بخورند. جای خالی این جام در ویترین باقی ماند و ماند تا... بعضی از استقلالیها خوشحالیشان را در فضای مجازی پنهان نکردهاند، حق دارند در دنیای هواداری این کل کلها وجود دارد. آنها به دو جامی که در گذشته گرفتهاند دلخوشند اما با این سبک و سیاق فوتبال ما بعید است به این زودیها حتی آنها هم بتوانند جامی از چنگ شرقیها یا کشورهای عربی که هر روز غنیتر میشوند دربیاورند. در دقایق پایانی بازی کرهایها باز موقعیت میساختند و در پی گلزنی بودند. کاش یک ناظر بیطرف بودیم و میشد در مورد این بازی نوشت اما ما ایرانی هستیم و در فوتبال و خیلی اوقات در زندگی، دویدن و نرسیدن سهم ما است. مثل گل مسی در جام جهانی 2014 درست در ثانیهای که آماده بودیم مساوی را جشن بگیریم. آخرین ضربهاش به توپ رفت و نشست توی قلب تور... مثل... . مثل... پرسپولیس فینال را باخت. دو خطای پنالتی ناشیانه، مثل دو شلیک به شقیقه خودی بود!