اصطلاح «قانون بوسمن» بخش قابل توجهی از ادبیات فوتبال شده اما افرادی با سن پایین هستند که درباره شیوه شکلگیری این قانون اطلاعات کمی دارند یا هیچ نمیدانند.
خب، این قانون از کجا آمد؟
این داستان بازیکنی است که وارد قانونگذاری فوتبال شد و به پیروزی رسید اما شکست خورد. برد او برای دیگر بازیکنان حرفهای فرصتی فراهم کرد تا کنترل داشته باشند بر اینکه چطور و به چه کسی مهارت فوتبالیشان را بفروشند اما در نهایت به خودش هیچ نرسید. این بازیکن ژان مارک بوسمن بود و امروز بیست و پنجمین سالگرد حکم دیوان دادگستری اتحادیه اروپا به نفع او است که به طور اساسی رابطه بازیکن و باشگاه را تغییر داد.
در سال 1990، بوسمن 25 ساله به پایان قراردادش با RFC لیژ رسیده. قبل از اینکه قراردادش تمدید شود، لیژ به او پیشنهاد قرارداد جدید داد که در آن دستمزدش 75درصد کاهش یافته بود. بوسمن این پیشنهاد را نپذیرفت و لیژ او را در فهرست فروش قرار داد با قیمت 500 هزار دلار. دانکرک، یک تیم دسته دومی فرانسوی، ابراز علاقه کرد اما لیژ درباره توانایی این باشگاه برای پرداخت این پول تردید داشت و پیشنهادش را رد کرد.
در حالی که هیچ راه مشخصی پیش روی بازیکن و باشگاه وجود نداشت، لیژ یک فصل بوسمن را محروم کرد که بر اساس قوانین فدراسیون فوتبال بلژیک مجاز بود در صورتی که دو طرف نتوانند برای یک قرارداد جدید به توافق برسند.
بوسمن به جای اینکه زیر بار برود و تسلیم شود، لیژ و فدراسیون فوتبال بلژیک را وارد ماجرایی کرد که پنج سال طول کشید به نتیجه برسد و در این مسیر یوفا هم گرفتار شد. بوسمن مدعی بود قوانین توسط یوفا و بخشهای مرتبط تدوین شده و مانع آزادی انتقال او در پایان قراردادش میشود. او میگفت این اقدام بر خلاف آزادی انتخاب شغل، اصل پذیرفته شده معاهده رم است که حق آن برای همه کارکنان اتحادیه اروپا محفوظ است.
پنج سال طول کشید تا او این پیروزی حقوقی را به دست آورد و بعد از آن بازیکنان مجاز شدند در پایان قراردادشان از تیم جدا شوند اما چیزی گیر بوسمن نیامد. اگرچه هزاران فوتبالیست در طول این یک ربع قرن از حقی که بوسمن برایشان به وجود آورد، استفاده کردهاند، اما خود او سودی نبرد. در این 25 سال بوسمن با مشکلات اقتصادی فراوانی درگیر بوده، یک ازدواج ناموفق داشته و با مشکلات شخصی از جمله مصرف بیرویه مشروبات الکلی دست و پنجه نرم کرده.
اگرچه قانون پرداخت مبلغ انتقال همچنان پابرجا است، آزادی برای انتقال در پایان یک قرارداد برای خیلی از بازیکنان مرجح است.
پنج نمونه از بازیکنانی که در دو دهه اخیر از این قانون استفاده کردهاند:
روبرت لواندوفسکی، از بوروسیادورتموند به بایرنمونیخ در سال 2014: مهاجم لهستانی در 131 بازی برای دورتموند 74 گل زد اما در نوامبر 2013 و هشت ماه قبل از انقضای قراردادش، علاقهاش به رفتن به بایرن را تأیید کرد و با این تیم به افتخارات بسیار رسید.
سول کمپبل، از تاتنهام به آرسنال در سال 2001: یکی از جنجالیترین انتقالات تاریخ لیگ برتر. کاپیتان تاتنهام بعد از 9 سال بازی به رقیب دیرینه اسپرز رفت و بعد از پنج سال پرافتخار با آرسنال دوباره از این قانون استفاده کرد و به پورتسموث پیوست.
زلاتان ابراهیموویچ، از پاریسنژرمن به منچستریونایتد در سال 2016: بعد از چهار فصل بازی در پاریس و زدن 113 گل در 122 بازی با قراردادی یکساله به منچستریونایتد رفت. یک سال بعد به لسآنجلس گلکسی رفت و سال بعد با میلان قرارداد بست هر سه با استفاده از قانون بوسمن.
میشاییل بالاک، از بایرنمونیخ به چلسی در سال 2006: بالاک 30 ساله با زرنگی چلسی و کنار زدن منچستریونایتد و رئال مادرید به این تیم لندنی رفت تا موفقیتهایش در بایرلورکوزن و بایرنمونیخ را تکرار کند.
جیمز میلنر، از منچسترسیتی به لیورپول در سال 2015: در تابستان 2015 قراردادش با سیتی تمام شد و با وجود چندین پیشنهاد به لیورپول رفت، او بهترین تصمیم را گرفت.
منبع: فوربز