printlogo


کد خبر: 220576تاریخ: 1399/9/23 00:00
بازیکن‌های بزرگ لیگ با کدام ویژگی سرمربی می‌شوند؟
علم یا شهرت؟ مسأله این است!
سرمربیگری موقت شجاعی در تراکتور، نه از روی برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری، بلکه از سر استیصال بابت برکناری بی‌حساب ‌و کتاب علیرضا منصوریان رقم خورده. هوشنگ نصیرزاده، معاون ورزشی تراکتور، از طرف سازمان لیگ قانون منع جذب مربی خارجی را برای نخستین مرتبه اعلام کرد و بر منفعت آن برای فوتبال باشگاهی کشور و رشد مربیان جوان ایرانی اصرار ورزید اما اکنون حاضر به اعتماد به مربیان پایه باشگاهی که در آن مسئولیت دارد نیست و دریافته که در بازار داخلی نیز نامی درخور شأن نیمکت تراکتور پیدا نمی‌شود

سام ستارزاده
 
مسعود شجاعی نخستین بازیکن لیگ‌برتری نیست که راه صدساله را یک‌شبه طی‌کرده و هرچند با پسوند موقت، نفر نخست نیمکت تیمی به بزرگی تراکتور می‌شود؛ آن‌هم در شهرآورد تبریز. فوتبال ایران از حوالی همین مواقع در سال گذشته که آندره‌آ استراماچونی چمدانش را برای یک رفتن همیشگی بست، سرمربیگری وریا غفوری و سیدمهدی رحمتی را نیز به خود دیده ‌است. موقت یا دائمی بودن سمت آنان اهمیتی ندارد. آن‌چه باید مورد توجه قرار گیرد این است که این نام‌ها فاقد دانش فنی مربوط به هدایت یک تیم فوتبال و همچنین، تجربه قرارگیری در جای یک سرمربی هستند.
سرمربیگری محرم نویدکیا در سپاهان نیز بی‌شباهت به تجربه مشترک استقلال، شهرخودرو، و حال، تراکتور نیست. منکر آن نیستیم که سپاهان نویدکیا در دفاع و حمله با برنامه کار می‌کند و بازی به بازی نشانه‌های پیشرفت فنی را در آن می‌توان دید. اما از این حقیقت هم نمی‌توان چشم فرو بست که دیدار سپاهان-النصر در لیگ قهرمانان آسیا، نستین تجربه رسمی اسطوره طلایی‌پوشان در تمام رده‌های سنی بود.
سرمربیگری یک تیم، به‌ویژه چهار تیم نامبرده که در فوتبال باشگاهی ایران از حرفه‌ای‌ترین‌ها هستند، یک امر تک‌بعدی نیست. یک سرمربی بدون تجربه برخورد با معضلات و دست‌اندازهای حضور در تورنمنت‌ها، بازی‌ها، و تیم‌های بزرگ، نمی‌تواند مطمئناً به کنترل حواشی، اتخاذ تصمیمات بزرگ و واکنش‌های صحیح، و تقویت بازیکنانش از بعد ذهنی بپردازد. دنیای سرمربیگری مانند بازیگری نیست که مسعود شجاعی با یک حرکت خلاقانه گره مسابقه‌ای را به‌سود تیمش بگشاید. علوم تغدیه، بدنسازی، روانشناسی و... اگر به مطرح‌ترین ستاره‌های فوتبال جهان به‌طور آکادمیک آموخته‌نشود، آنها بدل به یک شخصیت موفق در دنیای پیچیده سرمربیگری نمی‌شوند.
در مورد تراکتور به‌طور خاص، یک سؤال پررنگ مطرح می‌شود: چرا مدیران باشگاه حاضر شدند نیمکت پرشورها را به مسعود لالیگایی اما بدون دانش آکادمیک سرمربیگری بسپارند، اما از مربیان تیم‌های پایه خود استفاده ‌نکنند؟ پاسخ این سؤال، احتمالاً یک نقطه ضعف مشترک میان تمام تیم‌های لیگ است.
پیش از آغاز فصل بیستم لیگ خلیج فارس، بسیاری حضور مربیان جوان پرتعداد روی نمیکت‌ها را به فال نیک گرفتند. اما به این آمار توجهی نشد که هیچ‌یک از این مربیان کم سن‌وسال، از دل تیم‌های پایه باشگاهشان بیرون‌ نیامدند. نام‌هایی نظیر نویدکیا، رحمتی و ابراهیم صادقی، به نیمکت سپاهان، شهرخودرو و سایپا رسیدند؛ بدون این‌که حتی در آکادمی این باشگاه‌ها یا فضایی مشابه آن در سمت جدید و حساسشان کارآموزی کرده باشند. به‌اضافه، هیچ‌یک از آنان مدرک مربیگری پرولایسنس یوفا را کسب نکرده‌اند.
سرمربیگری موقت شجاعی در تراکتور، نه از روی برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری، بلکه از سر استیصال بابت برکناری بی‌حساب ‌و کتاب علیرضا منصوریان رقم خورده. هوشنگ نصیرزاده، معاون ورزشی تراکتور، از طرف سازمان لیگ قانون منع جذب مربی خارجی را برای نخستین مرتبه اعلام کرد و بر منفعت آن برای فوتبال باشگاهی کشور و رشد مربیان جوان ایرانی اصرار ورزید اما اکنون حاضر به اعتماد به مربیان پایه باشگاهی که در آن مسئولیت دارد نیست و دریافته که در بازار داخلی نیز نامی درخور شأن نیمکت تراکتور پیدا نمی‌شود. از این رو، چه موقت چه دائمی، انتخاب قرمزهای تبریز برای ما تکراری‌است: انتخاب شهرت به‌جای علم برای تصدی سکان هدایت تیم و سنگر گرفتن پشت شهرت سرمربی خوش‌آوازه.

Page Generated in 0.0040 sec