حرفهای دیروز محمود فکری با خبرنگاران، ملغمهای بود از امیدواری برای بهتر شدن در هفتههای آینده، شکایت از گذشته، گلایه از منتقدان و البته چند نیش و کنایه به دیگران.
فکری از اینکه «چندرغاز» قرارداد بسته و باید بخشی از آن را بابت جریمه 2 میلیارد و 300 میلیونی به باشگاه نساجی پرداخت کند، ناراحت بود و کنایهای هم به استراماچونی زد که فصل گذشته 30 میلیارد تومان قرارداد بسته. البته که رقم واقعی قرارداد مربی ایتالیایی حتی با نرخ امروزی ارز، چیزی کمتر از 20 میلیارد تومان بود اما هر وقت در رزومه فکری سابقه هدایت اینترمیلان دیده شد، حتماً مربی امروز استقلال هم میتواند قراردادی 20 میلیارد تومانی طلب کند.
فکری ناراحت است که چرا قراردادش قابل مقایسه با دیگران نیست، در حالی که فقط با سابقه 10 بازی سرمربیگری در لیگ برتر به استقلال آمده و مهمترین دستاورد کارنامه مربیگریاش، صعود با نفت مسجدسلیمان از لیگ آزادگان به لیگ برتر بوده و بس.
فراتر از دوگانه بیمعنی «ایرانی زحمتکش» و «خارجی چشم آبی» که سالهاست در فوتبال ایران از آن صحبت میشود، اینکه چرا یک مربی گرانقیمت میشود و دیگری ارزان، با یک فاکتور روشن مرتبط است و آن چیزی نیست به جز «کیفیت». لیگ ایران در این سالها پذیرای چندین و چند خارجی بنجل بوده که جز فوتبال «بکش زیرش» چیز دیگری
نمیدانستند.
طبعاً هیچ کس نمیخواهد چشم بسته از مربیان خارجی دفاع کند اما آنچه که از روز روشنتر است، تفاوت کیفیتی است که در زمان استراماچونی در تیم دیده میشد اما امروز حتی سایهای از آن هم باقی نمانده.
مربیان استقلال، نتایج فصل گذشته تیم را با این فصل مقایسه میکنند و به زعم خودشان، از استراماچونی جلوتر هستند. این مقایسه در نگاه اول، اشتباه نیست! استقلال فصل گذشته تا همین مقطع، به ماشینسازی و پرسپولیس باخته بود و با فولاد، نفت مسجدسلیمان و ذوبآهن مساوی کرده بود و فقط 3 امتیاز داشت.
اما آنچه که هواداران را به حمایت از استراماچونی ترغیب میکرد، «نشانهها» و «روند» رو به رشد تیم بود. استقلالیها به وضوح میدیدند که تیم محبوبشان هفته به هفته پیشرفت میکند و فوتبال باکیفیتتری ارائه میکند.
اگر در هفته اول، تیم استراماچونی نمایشی غیرقابل دفاع در تبریز داشت اما در هفته پنجم، در حالی با ذوبآهن 2-2 کرد که کاملاً شایسته پیروزی بود و نسبت به چهار هفته قبل، رشدی محسوس داشت.
آنچه فکری و همکارانش به آن بیتوجه هستند، مفهوم «روند» در یک تیم است. فارغ از اینکه نتیجه نهایی بازیها چه بوده و ضعف و قدرت حریفان، استقلال در برابر مس رفسنجان در هفته اول، نسبت به بازی با پیکان و نفت آبادان به مراتب تیم بهتری بود. آنچه منتقدان به آن تکیه میکنند، همین «روند غیرصعودی» استقلال است. در واقع نشانههایی از بهبود در این تیم دیده نمیشود.
محمود فکری میگوید فرصت کافی برای آمادهسازی نداشته و استقلال بعد از ناکامی در لیگ قهرمانان آسیا بیروحیه شده. با این فرض، تیمش قاعدتاً باید در هفته پنجم، باکیفیتتر از شروع لیگ باشد اما متأسفانه اینگونه نیست! آنچه در این هفتهها مدام تکرار شده، بازی بدون ایده استقلال در حمله و دفاع است.
سادهترین جمعبندی از مصاحبه دیروز فکری، تقاضا از هواداران برای صبوری و تحمل بیشتر بود. او معتقد است اگر فرصت کافی داشته باشد، در هفتههای آینده تیمش وضعیت بهتری خواهد داشت. در هفتهای که دو مربی شاغل در لیگ برکنار شدند، مربی استقلال نمیخواهد بخشی از سونامی اخراج مربیان باشد.
رهایی از این خطر صرفاً با «گفتار درمانی» حل نمیشود. استقلالِ فکری باید در هفتههای بعد، برگ برندهای رو کند و اوضاع را به طور کلی تغییر دهد.