در فوتبال کمکیفیت باشگاهی ایران، «فرافکنی» پرکاربردترین اسلحه موجود است. به محض اینکه تیمی نتیجه نمیگیرد، پرسشهای اساسی به گوشه تاریکی رانده میشوند تا کاسهکوزه تمام ناکامی روی سر «اشتباه داوری» و «مافیای پشتپرده» و «دشمنان قسمخورده» شکسته شود.
محمود فکری پیش و پس از بازی با نفت آبادان از دستهای پشتپرده و دشمنان خیالی حرف زد. پرویز مظلومی قصه کهنه «نمیخواهند ما قهرمان شویم» را از کنج پستو بیرون کشید و بعضی کانالهای هواداری هم گناه دومین تساوی پیاپی استقلال در لیگ را به پای حسن اکرمی نوشتند. فارغ از اینکه آبیها در هفتههای گذشته چقدر از اشتباهات داوری متضرر شده و اگر اکرمی و دیگران، تشخیص دقیقتری داشتند استقلال چند امتیازی بود، آنچه کادر فنی استقلال مایل نیست درباره آن صحبت کند، ضعفهای آشکار تاکتیکی و ناتوانیهای تیم در حمله و دفاع است. فکری و همکارانش تا ابد میتوانند همین مشی فرافکنانه را در پیش بگیرند و از دستهای پشتپرده گلایه کنند اما در این واقعیت تغییری ایجاد نمیشود که استقلال در مقایسه با فصل گذشته خودش، چندین پله عقبتر است.
استقلال فصل گذشته قهرمان نشد ولی یکی از باکیفیتترین تیمهای لیگ بود، برای مدتی طولانی در هر بازی لااقل به میانگین 2 گل در هر بازی میرسید و حتی در بازیهایی مثل ماشینسازی (دور برگشت) و گلگهر که شکست میخورد، چندین موقعیت عالی گلزنی خلق میکرد. این تیم در لیگ نوزدهم، امتیازهای قابل توجهی را روی اشتباههای فردی فاحش مدافعان و دروازهبان از دست داد وگرنه در فاز حمله، با فاصلهای معنیدار نسبت به سایرین، بهترین تیم لیگ بود.
اینها همه دستاوردهایی بود که در این فصل از دست رفته. فکری و دستیارانش تیمی محافظهکار و محتاط به زمین میفرستند که در اکثر دقایق بازی، با 6 نفر در زمین خودی مستقر میشود و به دنبال خلق موقعیتهای اتفاقی از ارسال توپهای بلند پشت مدافعان حریف است. ناتوانی استقلال در خلق موقعیت گل، به حدی واضح است که نیازی به ذکر هیچ مثال و مصداقی ندارد.
فراتر از آن، تیمی که فکری به زمین میفرستد، در حفظ نتیجه هم عملکرد ناامیدکنندهای داشته؛ در هفته دوم، استقلال در بیست دقیقه پایانی دو گل خورد و بازی برده را با شکست عوض کرد (تنها برد فولاد تا پایان هفته پنجم در همان بازی به دست آمده!). در هفته سوم، تیر دروازه مانع از آن شد که پیمان رنجبری در دقیقه 81، گل مساوی را برای ماشینسازی به ثمر برساند (ماشینسازی در دو بازی خارج از خانه از شهرخودرو و آلومینیوم 7 گل خورده) و بالاخره در هفته پنجم، این نفت آبادان بود که توانست به بازی برگردد و گل خورده را جبران کرد. در واقع استقلال، فقط در مقابل مس رفسنجان بوده که توانسته برتریاش را با اقتدار حفظ کند.
انتقاد از داور و گرفتن انگشت اشاره به سمت مافیای بیرون از زمین، شاید در کوتاهمدت اثربخش باشد ولی اینگونه فرافکنیها کارکردی مقطعی دارند و به سرعت بیاثر میشوند. ما امروز با تیمی مواجه هستیم که فقط تیم پانزدهم و شانزدهم جدول را شکست داده و در 225 دقیقه از نیمه اول، هیچ گلینزده. اینها آمارهای نگرانکنندهای است که کادر فنی استقلال فعلاً علاقهای به صحبت کردن درباره آن ندارد ولی اگر قرار باشد رویکرد فکری و همکارانش همچنان بر نادیده گرفتن واقعیتها استوار باشد، استقلال روزهای آشفتهتری در پیش خواهد داشت.