المپیک توکیو عقب افتاد و اگر اینطور نشده بود، امسال انتخابات کمیته بینالمللی المپیک برگزار میشد و توماس باخ آخرین برنامههایش را برای اهدافی که در ورزش دنیا دنبال میکرد، اجرا میکرد اما با عقب افتادن المپیک 2020، انتخابات هم عقب افتاد و او یک سال بیشتر بر این نهاد بینالمللی مدیریت میکند که البته این تعویق باعث نشده برنامههای اصلی او به هم بخورد. توجه به ورزشکاران و فراهم کردن مقدمات برای برابری جنسیتی در ورزش دنیا از جمله اهداف اصلی توماس باخ بوده که در AGENDA 2020 (چشمانداز 2020) هم دیده شده و حالا با اعلام برنامههای المپیک پاریس میبینیم که این اتفاق افتاده است.
البته این اقدامی نیست که به یکباره انجام شده باشد. در المپیک ریو قدمهای ابتدایی برداشته شد و برای المپیک توکیو، با تغییری که در قوانین اتفاق افتاد، سهم ورزشکاران زن به 8/48 درصد میرسد اما این ایدهآل تصمیمگیران کمیته بینالمللی المپیک نیست و قرار است برای 2024 پاریس، درصد مشارکت مردان و زنان در عدد 50 برابر باشد که با این حساب برای اولین بار در تاریخ تعداد زنان و مردان حاضر در المپیک برابر میشود؛ اتفاقی که قرار است فدراسیونهای جهانی، قارهای و ملی را هم به این سمت سوق دهد.
استدلال مسئولان کمیته بینالمللی المپیک این است که تغییر قوانین از بالا به پایین، کشورهای مختلف را با هر نگاهی به مسأله زنان مجبور میکند که در این حوزه سرمایهگذاری کنند اما نباید از این موضوع هم غافل شد که المپیک جای شایستههاست و آیا تغییر قوانین، تنها کاری است که کمک میکند زنان بیشتر از قبل پیشرفت کنند؟ از زوایای مختلف میتوان به این موضوع نگاه کرد و جنبههای مثبت و منفیاش را بررسی کرد که زمان زیادی میطلبد اما نکتهای که نباید در زمان اعلام این خبر نادیده گرفته شود، تأثیری است که این تغییر قوانین بر سیاستهای داخلی کشورها از جمله ایران میگذارد. در ورزش ایران هر بار که قرار شده درباره توجه به ورزش زنان صحبت شود، به طور نمادین یکی از ورزشکاران زن به عنوان پرچمدار انتخاب شده تا اینطور نشان داده شود که در ورزش ایران فرصتها بین زنان و مردان برابر است اما چه کسی است که نداند هنوز ورزش فاصله زیادی با ایدهآل IOC دارد.
حتماً در رشتههایی مثل تیراندازی، ووشو یا حتی تکواندو، در بعد ملی و نه باشگاهی، تفاوتی بین زنان و مردان نبوده و در چند سال اخیر سعی شده برنامهریزی مشترکی به فراخور توانمندی و برنامههای پیش روی ورزشکاران برای آنها در نظر گرفته شود اما در بسیاری دیگر از رشتهها این اتفاق نیفتاده و فرصتهای برابر برای رسیدن به سطح آمادگی مطلوب برای حضور در رویدادهای باکیفیت مثل رقابتهای جهانی و المپیک در اختیار زنان نبوده است.
همین موضوع باعث شده تا حالا که قرار است شرایط بهتری برای حضور در رویدادیی چون المپیک پیش روی زنان ایران مثل کشورهای دیگر باشد، آنها در رقابت با حریفان خارجی خود برای گرفتن سهمیهها کم بیاورند. رضا صالحی امیری مدتی قبل و پس از تأکید IOC ، اعلام کرد که برای بازیهای آسیایی دو دوره بعد، کاروان ایران به طور مساوی بین زنان و مردان تقسیم میشود و حالا این سؤال مطرح است که آیا زنان ورزشکار ایران میتوانند در این رقابت خود را نشان دهند؟ صرفاً افزایش تعداد زنان به معنای پیشرفتشان است؟ یا اینکه از حالا به بعد و با سیاستی که کمیته بینالمللی المپیک پیش روی کشورها گذاشته، باید برنامه ورزش کشورها از جمله ایران تغییر کند تا در ٤ سال باقیمانده به المپیک پاریس، حداقل درصد کمی هم که شده، سهم زنان ایران در سهمیههای المپیک افزایش یابد.