کد خبر: 220030تاریخ: 1399/9/16 00:00
استقلال با نساجی و آلومینیوم فرق دارد
صادقی: فکری باید افکارش را تغییر دهد
امیرحسین صادقی مدافع سابق استقلال در خصوص مشکلات مدیریتی این تیم اینطور میگوید: «تیم ما در این چهار، پنج سال اخیر چند بار مدیرعامل عوض کرد؟ چند سرمربی را روی نیمکت دید؟ منابع مالی پایدار و ناپایدار این تیم چند بار دستخوش تغییر شدند؟ چقدر بازیکن آمدند و رفتند؟ حتی سرپرست هم در تیم به کرات تغییر کرد تا مشخص شود اصلاً ثباتی وجود نداشته است. چطور میشود از مجموعهای که در هیچ بعدی ثبات ندارد توقع موفقیت و قهرمانی داشت؟ چهار هفته هم از شروع فصل گذشت و هنوز این باشگاه مدیرعامل ندارد و به جای مهمترین پست که مدیرعاملی است، یک سرپرست به صورت موقت عهدهدار امور اجرایی است. با سرپرست مدیرعاملی نمیتوان موفق بود بخصوص که هیأت مدیره هم ساز خودش را میزند.» این بازیکن قدیمی در ادامه در خصوص عملکرد فکری هم اینطور میگوید: «فکری پیشفصل را با نساجی شروع کرد و سپس به استقلال آمد. او باید تفاوت میان سرمربیگری استقلال را با نساجی و آلومینیوم و دیگر تیمها بداند. فکری باید افکارش را تغییر دهد و «استقلالیزه» کند. با اینکه خودش این تیم را نبسته اما بازیکنان خوب در استقلال کم نیستند و میتوان بهتر از داشتهها استفاده کرد. در حال حاضر فشارها بر فکری زیاد است. هوادار فشار میآورد و حق هم دارد چون سالهاست که قهرمانی ندیده و این برای هوادار استقلال گران تمام میشود. این هوادار انتظار جام دارد و یا حتی اگر جام هم نگیرد، انتظار یک فوتبال زیبا و لذتبخش از تیمش دارد. مثل فوتبالی که زمان استراماچونی بازی میشد. اینکه انتظار زیادی نیست اما همین انتظارات باعث میشود فشار بر فکری و تیمش زیاد شود و ایجاد استرس و اضطراب نماید.» صادقی درباره چند دستگی در استقلال هم اینطور میگوید: «در استقلال مهرهها دنبال سوزاندن و حذف کردن یکدیگر هستند. در استقلال چنددستگی است و گروههای مختلف درون این تیم به جای وحدت با یکدیگر و همسو شدن برای مقابله با حریفان و رقبا، مقابل یکدیگر قرار دارند و تلاش برای حذف همدیگر میکنند.» این پیشکسوت استقلال در ادامه داوران را نیز در ناکامی استقلال مقصر میداند و میگوید: «در چهار هفتهای که از لیگ برتر گذشته اشتباهات داوری به شدت علیه استقلال بوده و در هر بازی شاهد دو سه اشتباه بزرگ و تأثیرگذار هستیم. از آقای مددی میخواهم ساختمان باشگاه استقلال را رها کند و برای احقاق حق استقلال پاشنه را ور کشیده و به هرکجا که لازم باشد، برود.»