فرزاد ملازاده
بهجرأت میتوانم بگویم ماشینسازی تبریز در سالهای گذشته فرزند یتیمی بوده که هیچکس بهدرستی برای اعتلای نام آن تلاش نکرده است.
ماشینسازی از همان روزی که زنوزی تصمیم گرفت تراکتور را به مجموعه خود اضافه کند ناتنیتر و توجهها از آن تیم بهطور کامل برداشته شد. تیمی که هواداران آن هربار به امید اینکه این تیم تبدیل به تیمی خواهد شد که در لیگ برتر آقایی خواهد کرد، لیگ را شروع کردند اما همواره امیدها ناامید شد. از تیمی که روزگاری با ناصر حجازی در لیگ آقایی میکرد و سکوهای تختی پیر انبوهی از هواداران را در خود جای میداد، دیگر خبری نبود و ماشینسازان تبدیل به تیمی شده بودند که در پایین جدول ردهبندی برای فرار از سقوط تلاش میکردند. خیلی از هواداران معتقدند در سالهای اخیر در حق ماشینسازی اجحافهای بزرگی صورت گرفته است و هیچگاه به این تیم در حد نام و اندازهاش بها داده نشده و برخی تلاش کردهاند ماشینسازی را در سایه تراکتور قرار دهند و بهنوعی شعار «آذربایجان تیم لره فرق المز رهلری» تنها در حد یک شعار باقی بماند. حتی در یکی از بازیهای دربی استان، سرمربی ماشینسازی بهخاطر آنکه تیمش از تراکتور امتیاز گرفته بود، در پشت پرده مورد مؤاخذه قرار گرفت.
ماشینسازی بر خلاف فصول قبل، در یک واگذاری نامشخص به مدیریت جدیدی واگذار شد که تا به حال در فعالیتهای ورزشی حضوری نداشته است. در حالی که انتقادها به این انتخاب از طرف اهالی رسانه داشت صورت میگرفت، با بیمهریهای صورتگرفته لیست ماشینسازی در حال خالی شدن از بازیکنان نامی بود و بازیکنان یک به یک در حال ترک تیم بودند، چراکه طبق نظر مدیریت باید تیم با هزینه بسیار پایینتری بسته میشد و قراردادهایی که بسته میشد باید با بازیکنانی صورت میگرفت که رقم قرارداد آنها بسیار پایینتر از حد لیگ برتر باشد. همین اتفاق افتاد و با انتخاب وحید بیاتلو بهعنوان سرمربی تیم ماشینسازی، آب پاکی روی دست هواداران ماشینسازی ریخته شد؛ سرمربی که بزرگترین تجربه فوتبالیاش سرمربیگری تیم لیگ یکی نود ارومیه بود؛ انتخابی که حرف و حدیثهای زیادی در پی داشت. با این اوصاف این فصل هم ماشینسازی مانند فصول گذشته مثل فرزند ناتنی مورد بیمهری قرار گرفت. بیاتلو با ماشینسازی نهتنها در چهار هفته گذشته شروع خوبی نداشت، بلکه در همان هفته اول، مصاحبه بعد از بازی این سرمربی تیم را چنان دچار حاشیه کرد که باشگاه مجبور به انتشار بیانیه شد. بیاتلو تیمی را روانه مسابقات کرد که نشانی از یک تیم لیگ برتری ندارد. ضعفهای بیشمار در تمامی خطوط این تیم گواه این موضوع است، اما نکتهای که نباید از آن در طول این چهار هفته غافل شویم شیوه بازی این تیم است. ماشینسازان از همان ابتدای بازی شدیداً در لاک دفاعی فرو میروند و بهطور صددرصد فقط از دروازه خود دفاع میکنند و در نهایت بعد از دریافت گل، تیم بدون هیچ برنامهای درصدد جبران گلهای خورده برمیآید.
حضور ماشینسازی در قعر جدول لیگ برتر بعد از گذشت چهار هفته از بازیها، گواه این ماجراست. این در حالی است که بازی بسیار ضعیف ماشینسازی حتی کوچکترین هوادار این تیم را هم ناامید کرده است. بیاتلو در مصاحبههای بعد از بازی خود هربار میگوید من به این تیم اعتقاد دارم و این تیم موفق خواهد شد؛ واقعاً آقای بیاتلو، کی قرار است تیم از خواب بیدار و موفق به کسب نتیجه در مقابل حریفان کاملاً حرفهای خود شود؟
از لحاظ فنی ماشینسازان بشدت در خط دروازه با مشکل مواجه هستند، در خط دفاعی هیچگونه هماهنگی به چشم نمیخورد و در خط هافبک بازیکنی که یک بازیساز کاملاً قهار باشد، وجود ندارد. وزن خط هافبک این تیم در مقایسه با سایر تیمها بشدت پایین است و این تیم در تمام بازیها میانه میدان را از دست میدهد.
در خط هافبک برنامهای برای آغاز یک حمله وجود ندارد و در برخی موقعیتهای ایجادشده هم مهاجمی وجود ندارد که فرصت به دست آمده را تبدیل به گل کند.
بهطور کلی ماشینسازی این فصل نمایش یک تیم لیگ برتری را تا بدین جای لیگ از خود نشان نداده و بهطور حتم آنهایی که ماشینسازی را به اینجا رساندهاند، روزی در پیشگاه تاریخ دیار ستارخان باید جوابگوی عملکرد خود باشند.